یادداشت‌های محمدعلی فروغی، دوشنبه ۷ دی ۱۲۹۸؛

رفتیم به تئاتر، بازی را که سابقا دیدم، دوباره دیدم و خیلی حظ کردم

با میرزا حسین‌خان و انتظام‌الملک و وحیدالملک رفتم در براسری اونیورسل شام خوردیم و رفتیم به تئاتر، بازی را که سابقا دیدم دوباره دیدم و خیلی حظ کردم و همه پسندیدند. دکتر کمبو و زنش یک لژ داشتند، مرا به لژ خود بردند.

رفتیم به تئاتر، بازی را که سابقا دیدم، دوباره دیدم و خیلی حظ کردم

یادداشت‌های محمدعلی فروغی، دوشنبه ۷ دی ۱۲۹۸؛

صبح به توسط تلفون با وحیدالملک قرار گذاشتیم که بلیط برای تئاتر دو پاری بگیرد و میرزا حسین‌خان را هم ببریم. به هوتل موریس رفته قدری کار کردم و ناهار منزل مادام رو رفتم و عصر باز به هوتل موریس رفتم. مادموازل طبیبه سابق آمد و بقیه پول و کاغذهایی که نزد او بود پس داد و اظهار کرد که «اگر طبیبه متعارفی لازم داشته باشید من حاضرم.»

بعد با میرزا حسین‌خان و انتظام‌الملک و وحیدالملک رفتم در براسری اونیورسل شام خوردیم و رفتیم به تئاتر، بازی را که سابقا دیدم دوباره دیدم و خیلی حظ کردم و همه پسندیدند. دکتر کمبو و زنش یک لژ داشتند، مرا به لژ خود بردند. بعد از تئاتر که منزل می‌آمدیم وحیدالملک گفت: «نیرالسلطان می‌گفت تو از تبریز به وکالت انتخاب شدی.» گفتم: «زهی سعادت تو و تبریزی‌ها.»

منبع: یادداشت‌های روزانه محمدعلی فروغی، به کوشش محمدافشین وفایی و پژمان فیروزبخش، تهران: سخن، چاپ هفتم، ۱۳۹۸، ص ۲۸۳.

منبع: انتخاب

66

شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    اخبار سایر رسانه ها