زلزله کرمانشاه کار انگلیسی‌ها بود!

سوگل دانائی

زلزله کرمانشاه کار انگلیسی‌ها بود!

احتمالا همه شما شخصیت «دایی جان ناپلئون» را بشناسید.ایرج پزشکزاد در شاهکاری که خلق کرده است، شخصیتی را به مخاطبان خود معرفی می‌کند که به نوعی درونمایه شخصیت بسیاری از ایرانیان در زمان حال شده است. همان مردی که بدلیل نفرتش از انگلستان، همه مشکلاتش را به گردن آن می‌اندازد و با به کار بردن دیالوگ معروف: «کار کار انگلیسی هاست»، اطرافیانش را متقاعد می‌کند که واقعا پای دست‌های پشت پرده در میان است.

هفته گذشته بنا بر ماموریتی که برایم در خبرگزاری تعریف شده بود، سری به بیمارستان امام خمینی (ره) تهران زدم و از نزدیک با زلزله زدگان کرمانشاه که برای درمان به این بیمارستان منتقل شده بودند، گفت‌و‌گو کردم. در بیمارستان اما با پدیده‌ای عجیب مواجه شدم. تعداد زیادی از هموطنان برای عیادت و ابراز همدردی با زلزله زدگان با من همراه شده بودند. در طی مصاحبه با افراد مصدوم، متوجه نوعی نگاه دایی جان ناپلئونی در میان هموطنان شدم. افرادی که باور نمی‌کردند که واقعا زلزله‌ای رخ داده باشد.

عجیب بود که تعدادی از کسانی که برای همدردی آمده بودند با تشویش ذهن مصدومان آنها را متقاعد می‌کردند که زلزله‌ای در کار نبوده و پای دست‌های پشت پرده‌ای مانند «هارپ» و یا بمب اتم در میان است.

اغلب این افراد با برشمردن واقعیت‌های علمی درباره زلزله سعی می‌کردند تا من را هم به عنوان خبرنگار به این نتیجه برسانند که رسانه‌ها پنهان کار شدند و واقعیت اتفاقی را که برای ازگله افتاده است، منعکس نمی‌کنند!

استفاده از واژه‌هایی شبیه، تماشای نور در هنگام زلزله، شنیدن صدای انفجار هنگام زمین لرزه و یا پس لرزه‌های متعدد، افراد را به این نتیجه رسانده بود. این در حالیست که برای تمامی این پدیده‌ها یک توجیه علمی وجود دارد، «پس لرزه» جزو اتفاقات طبیعی بعد از هر زمین لرزه است و علت مشاهده نور در آسمان هم فرضیه «نور زلزله» را تایید می‌کند.

بعد از خروج از بیمارستان از خودم پرسیدم که علت ایجاد این تئوری‌های توطئه چیست؟ بعد از مدتی تحقیق در روانشناسی اجتماعی مطلع شدم که روانشناسان اجتماعی معتقدند: بعد از ایجاد فجایع این چنینی، ذهن ما وارد فاز انکار می‌شود و به طور کلی نمی‌تواند بپذیرد که مثلا زلزله با این حجم آسیب و صدمه رخ داده است و به‌دنبال عوامل بیرونی، غیر طبیعی و یا دستکاری‌های انسانی برای توجیه پدیده‌های اینچنینی است.

این اتفاق به نوعی بازی ذهن با ماست، یک ندای درونی دائما دیالوگ‌های دایی جان ناپلئون را در ذهن ما تکرار می‌کند و ما را به قبول آن وا می‌دارد. بازی که اگر مراقب آن نباشیم می‌تواند ما را شکست دهد و تا همیشه به فردی که توهم توطئه دارد تبدیل کند! فردی که ذهن دیگران را هم متشنج می‌کند و هیچگاه آرام و قرار ندارد.

33

شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

نظرات شما - 3
  • بی نام
    0

    درباره هارپ و بحث های شبیه آن نظری ندارم چون اطلاعی ندارم و به عنوان یک فرد معمولی و مانند بسیاری از ایرانیان این اتفاق رو یک زلزله طبیعی میدونم. اما چیزی به اندازه یک تاریخ ظلم که انگلستان و دوستانشون نسبت به این کشور و مردمش کردن، توهم نبوده!!! در کنار روانشناسی اجتماعی، تاریخ و مسائل سیاسی روز رو هم مطالعه بفرمایید! شاید بعد از مدتی تحقیق متوجه شدید کشور های به اصطلاح همسایه و غیر همسایه در همین دنیای به اصطلاح متمدن امروزی میلیارد ها دلار تسلیحات نظامی رو برای چه اهدافی معامله میکنند! توهم بدون دلیل خارجی اتفاق نمیوفته! هموطنان شما متوهم نیستند! مارگزیده اند دوست عزیز!

  • کاربر ناشناس
    0

    خوب است لطفٱخبرهایی که رسانه میلی کمتر پخش میکندرابیشترمنعکس نمایید باتشکر.

  • زلزله انگلیسی
    0

    تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها.... انگلیسی ها کم در حق مردم ایران ظلم و سلطهگری نکردند.. متن شما هم شبیه روانپزشک فیلم واقعیت پوشالیست.تمرین کنین شاید موفق شدید..

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    اخبار سایر رسانه ها