یادداشتهای محمدعلی فروغی جمعه ۱۶ مرداد ۱۲۹۸/ کاخ ورسای به روایت ذکاءالملک
بعد از ناهار به گردش عمارت ورسایل رفتیم. خیلی خسته شدیم، اما هنگامه تماشایی و مفصل است... یک پرده نمایش شرفیابی سفیر ایران بود به حضور ناپلئون و چند فقره قالی گوبلن وقایع مختلفه قصه استیر و اسوروس بود.
محمد علی فروغی در ذکر خاطرات خود نوشته است:
امروز مهمان علیقلیخان به ورسایل [ورسای] بودیم و با اتومبیل خودش رفتیم. مادام مورو هم بود. میرزا حسین خان بنا بود در جماعت دویم بیاید. اتفاقا فرانکلن بوین به او وقت داده مجبور شد بماند. فرانکلن بوین خیلی اظهار مساعدت کرده گفته بود «حالا که مجلس چند روز تعطیل میشود بعد از تعطیل در کمیسیون خارجه مجلس شما را میطلبیم و حرف میزنیم» و از دولت خیلی شکایت کرده و از کنفرانس بد گفته بود. و حتی گفته بود «خودم حاضرم در روزنامه ماتن کنفرانس بدهم و چیز بنویسم برای ایران».
اما مهمانی ما خیلی خوش گذشت و ناهار بیایانی خوردیم، و بعد از ناهار به گردش عمارت ورسایل رفتیم. خیلی خسته شدیم، اما هنگامه تماشایی و مفصل است. تالارهایی عدیده همه در و دیوارش مشحون به نقاشیهای خوب و اکثر مجالس راجع به جنگهای ناپلئون یا لوئی چهاردهم و امثال ذلک است. یک پرده نمایش شرفیابی سفیر ایران بود به حضور ناپلئون و چند فقره قالی گوبلن وقایع مختلفه قصه استیر و اسوروس بود. عمارات آئینه و میزی که عهدنامه صلح روی آن امضا شده و اطاقی که حضرات کنفرانس آنجا جمع شده و سابقا اُپرا بوده و خلوتخانه ماری آنتوانت و از این قبیل چیزها خیلی دیدیم.
چون مراجعت کردیم بر حسب دعوت میرزا حسینخان به تئاتر فرانسه رفتیم. بازی «عروس اجباری» بود و بعد از آن «برتانیکوس». مثل همیشه خیلی خوب بازی کردند. شام را بعد از تئاتر خوردیم، در حالی که خسته و کسل بودیم و سرمان درد میکرد. ارباب کیخسرو هم که فردا میرود، با ما وداع کرد.
دیروز در باب مخارج سفر با مشاور [وزیر خارجه] گفتوگو کردیم و قرار شد برای هر یک پنج هزار فرانک بدهد.
منبع: یادداشتهای روزانه محمدعلی فروغی، به کوشش محمدافشین وفایی و پژمان فیروزبخش، تهران: سخن، چاپ هفتم، ۱۳۹۸، صص ۱۸۹-۱۹۰.
منبع: انتخاب
38