قالیباف در محاصره احمدی‌‌نژادی‌‌ها

اصولگرایان پیش از ورود به مجلس بر سر ریاست مجلس دچار اختلاف شده‌اند.

قالیباف در محاصره احمدی‌‌نژادی‌‌ها

اصولگرایانی که با شعار «خدمت به مردم» و در غیاب اصلاح‌طلبان پا به انتخابات مجلس گذاشتند، پیش از ورود به مجلس دچار اختلاف شده‌اند و هر گروه برای آنکه ریاست مجلس را از آن خود کند، در دام سهم‌دهی و سهم‌خواهی افتاده است.

روزگذشته مرتضی طلایی از هم‌طیفان سیاسی باقر قالیباف خبر داد که اصولگرایان برای انتخاب رئیس مجلس مانند روزهای انتخابات مجلس اسیر سهم‌خواهی شده‌اند.

در واقع او از دو موضوع پرده‌برداری کرد. هم سهم‌خواهی‌ها و سهم‌دهی‌های دوره‌ی انتخابات برای سرلیستی قالیباف و هم ادامه این ماجرا برای ریاست مجلس.

اصولگرایان مفتخر هستند به آنکه از درد مردم آگاهند و می‌خواهند خدمت کنند ولی در پس پرده ظاهرا خبرهای دیگری است. از روزی که رقابت‌های انتخاباتی آغاز شد، میان آنها جدلی پردامنه آغاز شد که چه کسی سرلیست باشد. از یک سو جبهه پایداری از دیگر سو قالیبافی‌ها و از سوی سوم احمدی‌نژادی‌ها هر کدام دنبال سرلیستی برای نزدیکان خود بودند. نهایتا نیز به دو گزینه‌ی مرتضی آقا تهران ی و قالیباف رسیدند و با یک لابی سیاسی گسترده نهایتا باقر قالیباف در بالای لیست انتخاباتی قرار گرفت.

انتخابات بنابر پیش‌بینی‌هایی که شده بود با کمترین مشارکت در پس از انقلاب مواجه شد و اصولگرایان و شهردار پیشین پایتخت توانستند با کمترین میزان رای به مجلس راه پیدا کنند اما این پایان جدل‌های سیاسی و رقابت‌های درون گروهی برای در اختیار گرفتن مجلس نبود.

آنها اکنون در غیاب اصلاح‌طلبان می‌توانستند تندتر و شدیدتر با یکدیگر برخورد کنند. تعارفات را کنار بگذارند و صریح‌تر از قبل سهم‌خواهی کنند. از فردای انتخابات، گمانه‌زنی‌ها برای ریاست مجلس آغاز شد و سه چهره بیش از همه در ویترین قرار گرفتند. مرتضی آقا تهرانی، علیرضا زاکانی و محمدباقر قالیباف سه چهره‌ای بودند که هر کدام به دلیل جایگاه و پشتوانه‌ای که داشتند می‌توانستند بر صندلی صدارت ریاست بنشینند. به همان نسبت که در قالیبافی‌ها عطش ریاست مجلس دیده می‌شد، در آقا تهرانی این عطش دیده نمی‌شد. پس او همان ابتدای کار آرام آرام در سایه رفت. جایی که بود و جایی که می‌تواند بیشترین تاثیر را با کمترین میزان شفافیت داشته باشد. علی‌رضا زاکانی، وضعیت متفاوتی پیدا کرد. ظاهرا، هم دلش با این صندلی بود و هم نبود. از دیگر سو او به قالیباف نزدیکتر بود. می‌توانست با قالیباف به تفاهم برسد که رسید. کما اینکه با انتشار یک توئیت از وحدت سخن گفت و تلویحا کناره‌گیری خود را برای ریاست مجلس اعلام کرد. آرام آرام نیز در کانال‌ها و شبکه‌های خبری، اعلام شد که زاکانی قرار است رئیس مرکز پژوهش‌های مجلس شود و ریاست او نیز قطعی به نظر می‌رسد. این درحالی است که هنوز ریاست مجلس انتخاب نشده و مشخص نیست که چه کسی کلید مرکز پژوهش‌ها را در دست زاکانی قرار داده و وعده‌ی حتمی ریاست او را تضمین کرده است.

از این منظر شاید قالیباف برای ریاست مجلس انتخاب مفیدی نباشد. او مدیر اجرایی است. مدیر کف خیابان. مدیری که معتقد است امروز به نسبت دیروز باید یک گام اجرایی جلو رفته باشیم؛ و مجلس جایی برای کار اجرایی نیست

با کنار رفتن زاکانی و در سایه شدن آقا تهرانی، به نظر می‌رسید که وضعیت به سود قالیباف است که ناگهان مصطفی میرسلیم تلویحا و تصریحا برای در دست گرفتن ریاست مجلس اعلام آمادگی کرد. در ابتدای امر به نظر می‌رسید او در یک اجتهاد شخصی به این نظر رسیده است اما حمایت موتلفه از او و انتقادات صریح بادامچیان از افراد دیگری که شائبه فساد دارند کار را برای قالیباف سخت‌تر کرد. بادامچیان گفت: «رئیس مجلس باید از منظر عموم مردم مشهور به پاکی و سلامت اقتصادی و سیاسی باشد. کسی که جایگاه ریاست مجلس را کسب می‌کند، باید همت عالی و اصلی‌اش ریشه‌کن کردن فساد باشد.» این سخن در کنار سخن منتقدان قالیباف که عیسی شریفی مفسد اقتصادی را به قالیباف ارتباط می‌دادند، وضعیت دیگری را رقم زد. اکنون قالیباف، در مقابل خود مصطفی میرسلیم را می‌دید. کسی که هم جناح راست سنتی را نمایندگی می‌کند، هم می‌تواند از توشه مدیران سالخورده‌ی معتمد نظام بهره گیرد و خود مدعای پرقدرت ریاست است.

حضور میرسلیم پایان کار نبود. شمس‌الدین حسینی، وزیر اقتصادی دولت احمدی‌نژاد نیز پا به این میدان گذاشت و اعلام کرد برای ریاست مجلس اقدام خواهد کرد. او حتی خود را به احمدی‌نژاد که این روزها دوباره پایگاهش میان اصولگرایان بهبود یافته است، پیوند زد و از روابط عاطفی خود با او سخن گفت و یادآور شد که نه‌تنها احمدی‌نژاد چهره‌ی خدومی است بلکه «ما به دولت نهم و دهم و حتی آقای احمدی‌نژاد افتخار می‌کنیم.»

شمس‌الدین حسینی فی‌نفسه شانسی برای ریاست مجلس ندارد اگرچه ممکن است که در مقام رئیس مفید باشد. چه آنکه ریاست مجلس بیش از اینکه کار اجرایی باشد، یک کار فکری است. ارتباط مستقیمی با قانون‌گذاری و تبصره و ماده دارد. کسی که وزارت اقتصاد را تجربه کرده و با تئوری‌های مختلف سرکار داشته باشد، راحت‌تر می‌تواند بر صندلی مجلس تکیه بزند تا آنکه به دنبال کار اجرایی است.

از این منظر شاید قالیباف برای ریاست مجلس انتخاب مفیدی نباشد. او مدیر اجرایی است. مدیر کف خیابان. مدیری که معتقد است امروز به نسبت دیروز باید یک گام اجرایی جلو رفته باشیم؛ و مجلس جایی برای کار اجرایی نیست.

اعلام حضور شمس‌الدین حسینی پایان کار نبود. علی نیکزاد نیز اعلام کرد که تصمیم دارد در انتخابات مجلس کاندیدا شود. نیکزاد نیز وزیر احمدی‌نژاد بود و وزارت مسکن را در دوره‌ی او هدایت می‌کرد. پروژه مسکن مهر مهمترین کار او بود که البته برخی به آن انتقاداتی را وارد کردند.

نیکزاد نیز مانند شمس‌الدین حسینی از سوی احمدی‌نژادی‌ها حمایت می‌شود. از سوی آنها پروبال می‌گیرد. اگرچه او نیز شانسی برای ریاست ندارد. کمتر کسی است که تا حالا در حمایت از او سخن گفته باشد. ضمن آنکه نیکزاد نیز مانند قالیباف یک مدیر اجرایی است و بیش از اینکه با قانون‌گذاری آشنا باشد، با کار اجرایی آشنایی داشته است. در واقع میدان اجرایی، میدانی است که قالیباف و نیکزاد می‌توانند توانایی‌های خود را در آن بیش‌تر نشان دهند. در کنار مطرح شدن نام نیکزاد و شمس‌الدین حسینی و میرسلیم و قالیباف، یک نام دیگر نیز مطرح شد: حمیدرضا حاجی‌بابایی.

حاجی بابایی بیشترین سابقه نمایندگی مجلس را در بین کاندیداهای ریاست مجلس دارد. مجالس پنجم، ششم، هفتم، هشتم، دهم و اکنون یازدهم او را پخته‌تر از همه نمایندگان نشان می‌دهد و می‌داند که مجلس چیست و چگونه اداره می‌شود. اگر برخی از کاندیداهای ریاست مجلس این روزها برای یادگیری قانون و ماده و تبصره و کارکرد مجلس باید به کلاس‌های مجازی و حضوری بروند تا توجیه شوند، او همه اینها را به تجربه دریافته است. ضمن آنکه حضورش در مقام وزیر آموزش و پرورش نیز توشه اجرایی‌اش را تکمیل‌تر کرده است. اما با این وجود بعید است که آرای اکثریت مجلس را برای ریاست در اختیار داشته باشد. راه او نیز همچون راه نیکزاد و شمس حسینی سخت است.

نهایتا به نظر می‌رسد که قالیباف رئیس آتی مجلس باشد. رایزنی‌های فشرده‌ی او و هوادارانش، تقسیم سهم بین مدعیان داخل و بیرون مجلس راه را برای او هموارتر می‌کند. قالیباف تنها گزینه‌ی ممکن برای ریاست مجلس است. اگرچه این روزها در محاصره یاران احمدی‌نژادی است و مجلس آتی به صحنه‌ی نبرد او با احمدی‌نژاد تبدیل خواهد شد.

منبع: روزنامه سازندگی

66

شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

نظرات شما - 1
  • kazemali
    0

    همه اينهاي كه دامن براي رياست ميزنن دزد كلاش هستن براي ماملت هيچ فرقي نداره قاليباف باشه يا كساني ديگر همه بدهي هاي ميلياردي اختلاس كردن ديگه هركي شد خر ماهم ميشيم پالان خر

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    اخبار سایر رسانه ها