نامه ای به وزیر ارشاد درباره وضعیت موسیقی کشور

*یادداشت

نامه ای به وزیر ارشاد درباره وضعیت موسیقی کشور

سخنی با وزیر فرهنگ و ارشاد، به دلیل موانع موجود در موسیقی!

جناب صالحی، ضمن عرض سلام و ادب!

ابتدا نظر شما را به اتفاقی که در روزهای اخیر و برای یکی از هنرمندان پیشکسوت عرصه ی موسیقی رخ داده است جلب می کنم:

قاضی معمم دادگاه در جلسه ی دادرسی، خطاب به این استاد شصت و چند ساله ی ویولن که از طرفین دعویست، می گوید:
"شما همین الان هم با نوازندگی ویولن تان، آخرت خود را خراب و نابود کرده اید و جایی ندارید! پس با نوع اظهارات خود آن را خراب تر نکنید!"

متأسفانه ما اهالی هنر موسیقی، سالهاست در کشور خودمان با چنین نگاهی از دیدگاه برخی افراد متدین، مواجه هستیم و برایمان غریب نیست!
دیدگاهی که صدها سال مردم ما را اسیر خود کرده و متأسفانه پس از انقلاب، به سیاست و برخی سیاستمداران مذهبی ما نیز کشیده شده است!
در هفته هایی که گذشت، ذهن بسیاری از اهالی و علاقه مندان فرهنگ و هنر کشور، درگیر انتخاب وزیر فرهنگ و ارشاد بود!
کسی که قرار است در مملکت "ارشادزده" ی ما، یک تنه جلوی موانع و سدهای عظیم موجود در حیطه ی هنر و فرهنگ بایستد!
با اتفاقات و رخدادهای موجود در عرصه ی هنر و نیز برخوردی از جنس مذکور با هنرمندان، آن هم از کسانی که شرعا و عرفا و نیز مؤکدا از رفتارهایی اینچنین در جایگاهشان با مردم، برحذر شده اند; چنین انتخابی در صدر متولیان فرهنگ و هنر کشور، بسیار مهمتر از همیشه، جلوه می کند!
جناب وزیر!
شما نماینده ی هنرمندان کشور هستید!
نماینده ی قشری از مردم که به گواه تاریخ، زمینه ساز انقلابها و حرکتهای تأثیر گذار فرهنگی و اجتماعی بوده و هستند! همچنین در تاریخ معاصر، سبب توسعه ی همه جانبه ی فرهنگی، اقتصادی و سیاسی جوامع پیشرفته گردیده اند!
و حتما می دانید هنرمند نیاز به "دیده شدن" دارد! هنری که در کنج خانه باشد، نه تنها زایش ندارد، بلکه خالقش را به نابودی می کشاند!
پس هنرمند از هر رشته ای، نیاز به بیان تفکر و عرضه ی اثر خویش دارد!
در کشور ما متأسفانه ممیزی های ایدئولوژیک موجود در این زمینه، راه را برای خالقان آثار هنری، بسیار سخت و طاقت فرسا کرده است!
از هنرهای تجسمی گرفته تا تئاتر و سینما، خصوصا موسیقی!
که این مورد آخر، به دلیل مقابله ی مستقیم برخی از اهالی فقه و دین با آن، شدیدا در معرض خطر قرار دارد و بسیار آسیب پذیر گردیده است!
و حتما می دانید که "موسیقی" تنها هنری است که در همه ی هنرهای دیگر، کاربرد دارد!
در مملکت ما مجوز رسمی اجرای موسیقی از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، با یک فرمان و چهار عربده به کاغذپاره ای بی ارزش بدل می شود!
جناب صالحی!
شهرهای یک کشور همانند اعضای بدن، به هم مرتبط هستند!
مگر می توان درد یک عضو بدن را نادیده گرفت؟!
مگر می توان در یک کشور و با یک قانون، شهری را از برگزاری کنسرت موسیقی محروم کرد و نسبت به آن بی تفاوت ماند؟!
مگر می شود با کج سلیقگی، مانع حضور نوازنده ی "زن" و یا خواننده ی کر "زن" در اجرای شهرهای خاصی شد؟!
پس جایگاه "وزارت فرهنگ و ارشاد" در مملکت ما کجاست؟!
آیا چنین تصمیمات متحجری، موجب بی قانونی در کشور نخواهد شد؟!
آیا چنین دخالتهایی سبب دلسرد شدن هنرمندان نمی گردد؟!
چه کسی باید پاسخگوی این همه بی عدالتی و زورگویی در عرصه ی موسیقی و اجراهای کنسرت باشد؟!
چه کسی مسئول این ناامنی هاست؟!
به کدام ارگان قضایی و نظامی باید از دست این برهم زنندگان اجرای کنسرت های موسیقی، شکایت کرد؟!
در دهه های اخیر، متأسفانه آنهایی که توان درک و فهم عظمت موسیقی را ندارند، این حق را برای خود قائل شده و به خود اجازه داده اند; به هر شکل ممکن با این هنر متعالی مبارزه کنند و متأسفانه به دلیل تزلزل همکاران شما در این زمینه، همواره در پیشبرد اهدافشان موفق بوده اند!
جفایی که به اهالی هنر و خصوصا موسیقی در این سالها شده است، کم نبوده و مظلومیت اهالی موسیقی زبانزد خاص و عام شده است!
جناب وزیر!
البته درد ما فراتر از حمله ی "بیگانگان" است و ما از خودی هم، کم ضربه نخورده ایم!
استحضار دارید در شرایط بد اقتصادی، هنرمند برای ساخت و ضبط یک قطعه ی موسیقی، هزینه ی چند میلیونی را متقبل می شود، حال چطور بزرگواران حاضر در دفتر موسیقی، به شعری که در همین مملکت و با مجوز ارشاد در قالب کتاب و مجموعه ی شعر به چاپ رسیده است، مجوز استفاده در موسیقی نمی دهند؟!
چرا در بحث مجوز آلبوم، آقایان کارشناس در دفتر موسیقی، سلیقه ی خود را اعمال می کنند؟!
فکر می کنید دلیل تشکیل گروههای موسیقی زیرزمینی چیست؟!
فکر می کنید دلیل نزول سطح سلیقه ی نسل جوان ما در موسیقی چیست؟!
چرا هنوز بعضی قالبهای موسیقی از طرف نهادهای مربوطه به رسمیت شناخته نمی شود و هنرمندان علاقه مند، مجبور به ارائه ی مخفیانه ی آن هستند؟!
چرا در عصر ارتباطات، ما باید همواره عقب تر از دیگران باشیم؟!
چرا برخی کشورها که حتی رابطه ی سیاسی و دیپلماتیک با کشورمان ندارند; بارها اعلام می کنند که به هنرمندان ایرانی، اقامت می دهد؟!
چرا ما هنرمندان موسیقی برای پیشرفت و فضای کار بی دغدغه، باید به فکر رفتن از کشورمان باشیم؟!
جناب صالحی!
شما در این پست بی تجربه نیستید و مدتها سرپرستی آن را نیز بر عهده داشتید!
پس امیدوارم قبلا مطالعات و ملاحظات لازم را در قبال مشکلات و معضلاتی که جامعه ی هنری با آن مواجه است، انجام داده باشید!
بعد از خدای متعال که امید همه ی امیدواران است، نگاه هنرمندان به شما و صلابت و ضمانت اجرایی وزارتخانه ی شما در کارها است!
امیدوارم با تصمیمات به جا و اقدامات سریع و متفکر، مانع از برهم زدن آرامش و خلاقیت هنرمندان، توسط عده ای قلیل از مخالفان موسیقی شوید!
آرزومندم با مدیریت و درایت، خود و وزارتخانه ی خود را مأمنی، برای هنرمندان معرفی کنید و ما را دریابید.

*سید محسن مرعشی مرزنگو

33

شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    اخبار سایر رسانه ها