یک روان‌شناس در گفتگو با خبرفوری:

اضطراب ناشی از کرونا، جامعه ایران را در برابر بیماری‌های دیگر آسیب‌پذیر کرده است / منتظر موجی از سرطان و بیماری‌های روانی باشید

یک روان‌شناس هشدار می‌دهد که عدم توجه به ابعاد روانی کرونا، می‌تواند جامعه را در ماه‌های آینده دچار بیماری‌های دیگر کند.

اضطراب ناشی از کرونا، جامعه ایران را در برابر بیماری‌های دیگر آسیب‌پذیر کرده است / منتظر موجی از سرطان و بیماری‌های روانی باشید

از روز ۳۰ بهمن که خبر شیوع کرونا در ایران و از مبدا قم به طور رسمی اطلاع رسانی شد، جامعه ایران دچار هیجانات و التهابات ناشی از این خبرشد و این هیجانات در فضای مجازی نمود پیدا کرد.

شاید بتوان گفت که موج این هیجانات انتخابات مجلس را تحت الشعاع قرار داد. البته در حساس و مهم بودن موضوع شکی نیست ولی نوع مواجهه جامعه در برابر این مساله بسیار حائز اهمیت است.

در همین مورد با دکتر امیرلطفی حقیقت ، روانشناس بالینی و جامعه شناس ارتباطات به گفتگو پرداختیم تا بعضی از ابعاد اینگونه مواجهه را بررسی کنیم.

این پژوهشگر روان‌درمانی معتقد است که بعد از این فروکش کردن پدیده، به صورت قطعی با موجی از ضعف روانی و ضعف جسمانی و حتی تشدید میزان سرطان در سطح جامعه رو به رو خواهیم بود که به علت پایین آمدن سیستم دفاعی بدن در اثر اضطراب است.

در ادامه این گفتگو به تفصیل به این موضوع می پردازد.

بعد از اعلام رسمی ورود کرونا به ایران، شبکه های مجازی بیشتر از قبل خودنمایی کردند به طوریکه اخبار و شایعات از همان ساعات اولیه در فضای مجازی به سرعت پخش شد. حال با گذشت چند روز از شروع و شیوع بیماری، آن فضای هیجانی و ملتهب تبدیل به محل رد و بدل شدن جک و گاها شوخی های عصبی با این بیماری. ارزیابی شما از آثار روانی این هیجانات چیست؟

مسئله ای که در واقع در باب شبکه های اجتماعی وجود دارد برمی‌گردد به چند عنصر اصلی؛ یکی اینکه ابزار رسانه ای که باعث می شود ما پیامی را انتقال دهیم چیست از چه فیلترهای خبری برخوردار هستند و در گام سوم برمی‌گردد به محتوایی که تولید می شود، چیست و درحقیقت تولید کننده آن کیست؟

وقتی با تحلیل گفتمان وارد می شویم چهارعنصر و در بعضی مواقع پنج عنصراساسی تولید یک محنوا را مشاهده می کنیم. چه کسی، چرا، چگونه، با چه تصویری (چه هدفی) و برای چه مخاطبانی. اما ما ببینیم که چه کسی این پیام ها را منتشر می کند و در چه شرایطی. قبل از اینکه وارد این پنج عنصر بشم و اینکه چرا در جامعه این اضطراب شدید ایجاد شده است، می خواهم خدمت شما بگویم زمانی که در جامعه یک نوع سرخوردگی عمومی هست، مثل مشکلات اقتصادی، مشکلات فرهنگی، نرسیدن به اهداف، نگرانی ها یا آسیب پذیری های درون خانواده، تله های ارتباطی، تله های روانی، ذهنیت های آشفته، طرح واره های بیمارگون یا بازدارنده های روانی، این مسائل باعث شده است عده ای برای گذران وقت در سطح جامعه، به صورت عادت متمرکز بشوند در رسانه ای که آنها را ازجامعه منفک کرده اما پیکره رفتاری و انسانی آنها را می تواند نمایش دهد. در واقع با یک دست به انزوای خودخواسته می روند و با دست دیگر تصویر مجازی از خودش نشان می دهند.این می شود شبکه اجتماعی که دقیقا سوال شما و انتقاد شما از فضای موجود است یعنی ما می بینیم بنزین گران می شود جوک آن ساخته می شود. کرونا می آید ما می بینیم بسیاری از اصطلاحات، فایل های صوتی می آید که آنها را به صاحب نظران بسیار با سواد و متشخص دانشگاهی نسبت می دهند که اصلا روحشان هم خبر ندارد و این یک اتفاق است. پس می بینیم آن سرخوردگی ها، طرحواره‌ها، نا ایمنی ها در زندگی و آن عدم رسیدن به اهداف به عبارتی درماندگی هایی که برای افراد ایجاد شده و این جریان اجتماعی و این افراد را از جامعه منفک کرده و این ها برای اینکه حقیقت خودشان را کتمان کنند یک تصویر جدیدی از خود درست می کنند مانند سلیبریتی سازی.

حالا یک اتفاق اجتماعی یا پیامدی رخ داده است مثل ویروس کرونا، فضای گفتمانی جامعه دچار یک آشفتگی است، منادیان گفتمانی و تولید کنندگان گفتمان های ما از جایگاه واقعی که ما انتظارش داریم خارج شدند. در واقع یک زمانی ما می بینیم تولیدکنندگان گفتمان های قبل و بعد انقلابی اصولا صاحب نظر و از طبقه الیت (نخبه) جامعه بوده اند. اما از ده پانزده سال اخیر، از دهه 80 به بعد ما می بینیم افرادی که دچار عوام زدگی هستند شدند منادیان و یا به عبارتی تولیدکنندگان عناصر گفتمانی شده اند و این مسائل و جریانات را ایجاد می کنند.

در واقع این افراد هراتفاق یا پدیده جدیدی را آبشخوری برای ایجاد یک نوع ارضای کوتاه مدت روانی خود می کنند و درفضای مجازی بویژه اینستاگرام کاملا دارند این فضا را ایجاد می کنند. اینکه چرا این مسئله پیش آمده؛ به خاطر اینکه طبقه نخبگان ما در سطح جامعه و اجتماع از اعتبار خارج شدند. اساتید معتبر دانشگاهی را مثل سابق نمی بینیم، یا نیستند و یا تمایلی به فعالیت اجتماعی ندارند و افرادی که فعالیت دارندعملا سلیبریتی هستند نه چهره دانشگاهی.

اما اینکه چرا ما می بینیم جوک وارد این فضا می شود، سال ها پیش حدود سال 77 یکی از اساتید جامعه شناسی تحقیقی در باب «جوک» انجام دادند که این پژوهش اشاره نتایج جالبی داشت. در این تحقیق علت و منشا جوک سازی را از نظر روانی و از نظر اجتماعی بررسی کردند. متوجه شدند وقتی فضای ابراز وجود در جامعه نیست عقلا از سطح جامعه حذف می شوند، عقلانیت یعنی مطالعه کاغذی از جامعه حذف می شود، افراد بیشتر به اطلاعات سطحی و اظهار نظر می پردازند و از سمت دیگر موقعیت ابراز در جامعه نیست یعنی ما رسانه آزاد نداریم، مطبوعات ازاد در جامعه نداریم، مطبوعات منتقد ندارم،عمدتا یا نشریات وابسته و یا مطبوعات زرد در جامعه مواجه هستیم. وقتی این حالت پیش می آید افراد در اثر خشم اجتماعی، خشم ناهشیار از بعد روانکاوی عرض می کنم (روانکاوی یونگی) خشم به صورت واگویه ها بالا می رود اما تبدیل به جوک‌سازی می شود. ما همین حالت در اواخر حکومت قاجار داشتیم، در حکومت پهلوی هم داشتیم که افراد بیشتر جک می ساختند تا اینکه حرف بزنند یا اینکه مقاله بنویسند. در حقیقت علت جوک سازی این مسائل است. اما اینکه چرا اینقدر اضطراب جامعه بالا رفته است به خاطر هیجان زدگی جامعه است. مقوله کرونا یک هیجان افزوده ای در جامعه ایجاد کرده که با آن سرخوردگی، درماندگی ها و با فقدان عمومی در سطح جامعه توام وباعث شده که افراد حجم اطلاعاتشون را بالا ببرند و دلیل دیگری هم اینکه افراد با این مطالب به دلیل بحران اقتصادی، درآمدزایی می کنند و وسیله ای برای بالا بردن فالوورها و گرفتن تبلیغات بعدی برای بالا بردن یک امتیاز و شرایطی که به زعم خودشان راه اندازی کسب و کاری است.

با اشاره به مطالب گفته شده، می توان گفت این عدم اطمینان و سرخوردگی به دلیل عدم پاسخگویی مسئولین در مورد مشکلات پیش آمده قبلی هم می تواند باشد؟

دقیقا، شما به راحتی می توانید شاخص های بورس و فرابورس ببینید، شاخص پولشویی در کشور را ببینید، رتبه و شاخص درآمد و فقر جامعه را هم ببینید. اصلا دانشگاهی صحبت نمی کنیم و کاملا توده‌وار بحث کنیم؛ به اولین مرکز خرید که وارد می شویم چهره های مردم و کسبه را ببینید. مردم از نظر شرایط اقتصادی آنقدر تحت شرایط سختی هستند که این درماندگی را توام کرده. به علاوه اینکه فساد اداری و فساد اقتصادی را هم مردم می بینند که این فضا به مردم فشار آورده چرا که مردم از طریق رسانه های فارسی زبان خارج از کشورو یا فضای مجازی از آمار و ارقام مطلع می شوند یعنی از طرفی فساد اقتصادی هست و از طرفی مردم به صبر دعوت می شوند اما آمار حقوق های نجومی و یا اخبار اختلاس ها و... منتشر می شود.

فرد می بیند تلاش کرده و تحصیلات بالایی دارد اما برای گرفتن یک حق التدریس ساده در یک دانشگاه التماس می کند ولی نمی تواند آن شغل را بگیرد ولی افرادی با روابط می توانند عضو هیئت علمی همان دانشگاه شود واین فقدان عدالت در جامعه توامان کرده شرایط را و ایجاد یک درماندگی روانی در سطح جامعه ایجاد کرده است. ما در تک تک مراجعین هم می توانیم این را مشاهده کنیم.

آیا ما واقعاً دچار یه ترس و واهمه جمعی شدیم؟ یا ترس و واهمه انفرادی داره به صورت جمعی نمود پیدا می­کنه؟

ببینید مسئله ­ای که ما در این حوزه داریم یک ترس و واهمه یا به اصطلاح دقیق‌­تر اضطراب است. اضطراب عنصری که برای ما نامشخص است ولی ترس کاملاً محتوایی مشخص دارد. حرف شما درسته یعنی فوبیا هست یک فوبی اجتماعی اما آنچه که بیشتر از همه الان در سطح جامعه هست اضطراب است. ببینید اضطراب عنصری است بسیار سرایت‌­پذیر؛ افراد از اضطرابی که در جامعه بین افراد مختلف وجود دارد، از طریق بیان کلامی، ارتباط کلامی اظهارنظرها اظهارات افراد در ارتباطات روزمره و از طریق ارتباط غیرکلامی؛ چهره­ها، واکنش­ها چون از منزل بیرون میایید تا به دفتر کارتون برسید، مردم را با چشمان اخم کرده، نگران، عصبانی، عجول و دارای ماسک در صورت و دستکش در دست و کم مانده انگشتانشان و دست­شان را بالای سرشان ببرند تا بتوانند راه بروند و این حالت سرایت­پذیر است. مردم ایران مردمی هستند کلامی و تأثیرپذیر.

کرونا در نهایت دو ماه، سه ماه و یا یک سال دیگر تمام می­شود و کرونا ویروسی می شود مثل بقیه ویروس­ها،بالاخره واکسن و یا دارویی برای آن کشف می شود. عواقب این استرس و اضطرابی که الان جامعه دچارش شده وبه صورت جمعی هست ولی بعداً فردی می­شود و در ناخودآگاه افراد می­رود. عواقب این اضطراب برای جامعه در خوشبینانه ­ترین حالت چه می باشد.

من در چند بعد این نکته را خدمت شما عرض کنم. ببینید همین طور که شما فرمودید به امید خدا به زودی حالا ما امیدوار هستیم دارویی یا واکسنی برای این ویروس کشف می شود. اما چند تا پدیده را می­توانیم پیش­ بینی کنیم .ما در آینده­پژوهی روان­شناختی که یکی از حوزه هایی که خود من کار می­کنم، آینده‌­پژوهی مبتنی بر روانشناختی، ابعاد روان درمانی و روانشناختی مردم (از نظر انسانی) مدنظر است. در این حوزه از چند قطب من اظهار نگرانی دارم؛ اول خانم ­هایی که در حال حاضر باردار هستند و این اضطراب به شدت برروی کیفیت رشد جنین اثر می­‌گذارد یعنی همین طور که اخبار نگاه می­کنند، با هم گفتگو می­ کنند و یا به این موضوع فکر می­کنند، نگرانی به جنین انتقال پیدا می کند. طبق مطالعات کیفیت دوران بارداری یکی از عناصر بسیار مهم در سلامت جسمانی نوزاد و روانی فرد در طول زندگیش است. در روان تحلیلی یا روان کاوری عمومی فروید، کودکان و سایرین را وقتی بررسی می­کنید به این نکته می­‌رسید. و همچنین از نظر کسانی که در حوزه­ی روانشناسی رشد کار می­کنن، دوران جنینی دورانی هست که باید مادر و جنین کاملاً در آسایش و آرامش باشند اما این کیفیت در حال حاضر جای نگرانی دارد هم برای کیفیت وضع حمل و هم کیفیت زندگی بچه ­هایی که تازه در راه هستند.

دومین در بررسی که انجام دادم در این روزها، موجی از وسواس است و من وسواس شستشو وسواس مالی را دو تا مسئله جدی پیش­ بینی می­‌کنم. ما بعد از این مقطع در دو گروه به ویژه این مسئله را زیاد خواهیم داشت، در افراد بالای 60 سال و در واقع افراد مسن جامعه و در کودکان که هی بهشون گفته شده نکن، دست نزن، مواظب باش، دستت رو الکل بزن و ... . پس برای این دو گروه خطر را پیش‌­بینی می­‌کنیم و به نوعی هم ما در مراکز روانشناسی در آماده­‌باش هستیم که بعد از رفع بحران کرونا با افراد وسواسی درمان را شروع کنیم. پایین آمدن سیستم ایمنی بدن انسان یکی دیگر از پیامدهای پیش بینی شده است. بعد از این فروکش کردن پدیده، پیش­ بینی می­ کنم به صورت قطعی با موجی از ضعف روانی و ضعف جسمانی و حتی تشدید میزان سرطان در سطح جامعه رو به رو خواهیم بود که به علت پایین امدن سیستم دفاعی بدن در اثر اضطراب است.

یعنی در خوشبینانه­ ترین حالت ممکن ما این سه مورد را در جامعه حتماً خواهیم داشت؟

حتماً خواهیم داشت و دو مورد دیگه هم من اضافه کنم. یکی دیگر از مسائل، مشکلات ارتباطی افراد هست در واقع افراد جوری حالت درماندگی پیدا کردند، درماندگی از نظر روانشناختی یعنی افراد احساس ضعف شدید روانی و احساس ناکامی در حل مسئله پیدا کردند. دقت کنید یک مثال بزنم؛ مغازه‌­دارانی که در حال حاضر مشغول فعالیت هستند و کسب و کارشان به خاطر این پدیده خوابیده، درست است؟! گروه بعدی شاگردان این مغازه‌هاست، مستأجران این مغازه­ها، شرکت‌­های تولید کننده­ای که الان کارشان خوابیده، کارگران آن شرکت‌­ها هر کدام خانواده ای سه یا چهار نفری دارند و این موضوع می تواند در فضای ملتهب فعلی اثرگذار باشد. این فضا به عنوان یک عرصه ناکامی قابل تحلیل و بحث است. این ناکامی اشکالی به صورت عمیق در ارتباطات افراد به وجود می آورد، وقتی هم در ارتباطات انسان­ها مشکل ایجاد کند یعنی استرس بالا میرود. استرس بین زوجین، بین افراد، بین والدین و فرزند و بالعکس به خاطر نیازهای حل نشده، بالا می رود. آخرین مورد هم اینگونه بیان می کنم که وقتی ما هرم نیازهای مازلو را می‌­بینیم، اولین نیازش نیاز انسان نیاز بقا هست و بالاترین سطح خودشکوفایی است. الان مردم ما متأسفانه به جای این که در سطح عالی و در سطح خودشکوفایی باشند یعنی به جای این که به بهجت درونی برسند به شادکامی‌­های درونی و معنوی خودشان برسند و معنویات خودشان رابالا ببرند، بحران فعلی باعث شده که سطح نیاز انسان­ها را به بقا تنزل بدهد یعنی طرف برای زنده ماندن، برای مریض نشدن، برای درمان شدن، برای سیر شدن تلاش می­‌کند و در واقع تقلا می‌­کند و این مسئله هم در کاهش عزت نفس اجتماع تأثیر بسیار جدی دارد که در نهایت به بالا رفتن خشم، چیره‌ورزی‌­های فردی، مقایسه ورزی های فردی و در نهایت بالا رفتن چهار اضطراب وجودی درخود جامعه است؛ اضطراب و ترس از مرگ، تنهایی، آزادی، فقدان معنوی.

در حال حاضر روانشناس­ ها و روانپزشک ­ها برای فروکش کردن هیجان فعلی می‌توانند کاری انجام بدهند؟ نه اینکه نسخه­ ی واحدی بدهند در حدی که کمک کنند این حد بالای هیجان کمی فروکش کند؟

فکر می‌­کنم هر روانشناس، هر روانپزشک و هر مددکار اجتماعی خودش را به عنوان یک متولی امرانسانیت و سلامت انسانی در نظر می­گیرد. ببینید امرار معاش یک روانشناس، روانپزشک و یک مددکار در حقیقت از مراجعه کردن و از برگزاری درمان­های فردی و گروهی و مشاوره ها است اما در این برهه من می­گویم بیاییم برای مثال کاری که خودم انجام میدهم را عنوان می کنم؛ هر کدام از روانشناس­ها، روانپزشک­ها افراد تحت نفوذ خودشون را فقط تلطیف و آرام کنند کنند از طریق شبکه های اجتماعی و نظایر آن، به هر حال هر کدام از ما درمانگرها افرادی را می شناسیم که می توانیم به آنها کمک کنیم و به اندازه خودمان نقشی را ایفا کنیم. من فکر می‌­کنم اگر هر کدام از افراد جامعه علمی روانپزشکی، روانشناسی و مددکاری اجتماعی خودشان را مسئول ببینند و بر روی سلامت روانی افراد بدون چشم داشتی کار کنند؛ سخنی که از دل برآید لاجرم بر دل نشیند. متاسفانه در شرایط فعلی می ببینیم بعضی از پیج­های روانشناسی حرف‌­هایی می­‌زنند که من فکر می‌­کنم اگر کسی در جای دیگری این حرف بزند به بی سوادی متهم می­‌شود و یا متاسفانه بعضی از افراد شناخته شده در این شرایط حرف هایی برای جذب مشتری می زنند. در این بحران اجتماعی، جذب مشتری را کنار بگذاریم و بیشتر متمرکز در مقوله مسئولیت اجتماعی شویم. هر کدام از ما به جامعه­ی کوچکی که دسترسی داریم را آرام کنیم و آموزش آرمیدگی بدهیم.

به عنوان سؤال آخر، وزیر کار و رفاه اجتماعی اعلام کردند که ما مشاوره رایگان می­‌دهیم به کسانی که اضطراب و استرس ناشی از کرونا دارند، فکر می­ کنید حالا چه در حد حرف باشد و چه واقعاً بخواهند عمل کنند، این کارها می­تواند کمکی به جامعه ملتهب فعلی باشد؟

ببینید در کلیت امر صد درصد کمک کننده است، یک بحثی است که ما نمی­‌توانیم انکارش کنیم. در کلیت بحث این کار کاملاً کار پسندیده‌­ای‌ است اما تجربه نشان داده کارهایی که از سیستم اجرایی دولتی انجام شود معمولاً برای انتفاعات گروهی و جناحی است. من نمی­‌خواهم خدای نکرده وزیر را زیر سؤال ببرم ولی تجربه نشان داده که کاری که به صورت کمکی و دولتی می­خواهد انجام شود، نه از جانب مردم مورد استقبال قرار می­گیرد و نه افراد کننده یا حداقل متخصص‌­های جدی با اون پروژه همکاری می­کنند. برای مثال ببینید آمدند گفتند دربحث جدایی و حل مسئله، زوجین حتماً باید به مراکز تخصصی برای مشاوره بروند، در این بین تعدادی از مراکز از هر راهی مجوز گرفتند برای این که از این راه کسب درآمد کنند و متأسفانه این تفکر خوب به بیراهه رفت در حالیکه در انگلستان نظام سلامت عمومی داریم یعنی سیستم سلامت عمومی که کاملاً رایگان است. کلا کار خوبی است ولی در کشور ما تجربه نشون داده اینگونه مسائل یک موج هست، یک موج هیجانی که از طرف سیستم­های دولتی انجام می­شود و بعد بلافاصله هم فروکش می­کند و امری دائمی نیست. ما در حوزه­ی کودک­آزادی هم این مسئله را داریم، یک شماره تلفن اعلام می کنند به کودکان که اگر مورد آزار و اذیت والدین قرار گرفتند تماس بگیرند ولی بچه­‌هایی که زنگ زدند این­ها آمدند در منزل و به پدر تذکر ساده ای دادند و رفتند و کودک را رها کردند و حتی باعث شدند کودک آزار و اذیت بیشتری را تحمل کند. این مسئله نشان می­‌دهد هیچ ضمانت اجرایی صحیحی متأسفانه در این ارتباط نیست. متأسفانه باید بگویم با وجود این که من کلاً متعلق به جریان مثبت گرا هستم دراین موضوع کاملاً نگاه بدبینانه ای دارم.

منبع: خبر فوری

70

شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

نظرات شما - 3
  • 1
    0

    خبرفوری: فقط سم پاشی -فقط اخبار ناراحت کننده-فقط ایجاد یأس و ناامیدی در جامعه-فقط سیاه نمایی

    نظرات شما -
    • استقلال
      0

      خوب راست میگه دیگه...ازقدیم و ندیم گفتند ترس برادره مرگه .. همش هم تقصیر مدیران و مسئولان نظامه ...چطور میشه یه پرستار ۲۵ ساله بر اثر کرونا میمیره ولی برخی از مسولان نظام مثلا خانم ابتکار نجات پیدا میکنه ؟؟ یا داروی موثر بهش دادند یا دروغ میگه که به کرونا مبتلا شده

    • مفرد
      0

      ایا شنا فکرمیکنید امیدی هم مانده که خبرفوری بخواهد ایجا یاس ونا امیدی کند علم ثابت کرده که ویروس کرونا علاقه شدیدی به افرادواشخاص کهنسال دارد آیاشماشنیدید یکی ازاعضاش خبرگان یاشورای نگهبان تلف بشن که جوانشان جنتی با۹۴ سالش هست ولی روزانه چندپزشک وپرستارجوان جانشان را ازدست می دهند این اسلام علی بود اگراسلام علی هم اینچنین بوده من با اسلام علی هم مشکل دارم اسلام دین عدالت است این بودعدل علی علی به کمرتون بزنه

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    اخبار سایر رسانه ها