گزارشی از کولبری در نقطه صفر مرزی / فیلم
«آنها که تلویزیون الایدی بر دوش خود دارند نه جیغی میکشند و نه شادند؛ فقط عصایی در دست دارند و مسیر را با قدمهای آرام خود، آهسته و پیوسته طی می کنند»
گردنههای پربرف در میانه کوه؛ از دور و نزدیک صدای جیغهای بلند قطع نمیشود؛ صدایی که با هر بار شنیدنش کولبران میخندند.
راه سربالاییِ باریک اما بلندِ کوه، یخ زده و مثل سرسره شده. کولبرانی که بار سبک یا نشکستنی دارند با کولهشان سُر میخورند و با سرعت تمام پایین میآیند. صدای خنده و جیغشان در تمام کوه میپیچد.
پیام میگوید: «خوشخوشانند. بارشان عالی است و راحت سرسره بازی میکنند.» اما آنها که تلویزیون الایدی بر دوش خود دارند نه جیغی میکشند و نه شادند؛ فقط عصایی در دست دارند و مسیر را با قدمهای آرام خود، آهسته و پیوسته طی می کنند.
منبع: روزنامه شهروند
66
اگر از روی ناچاری وفشار زندگی وبدبختی نباشد هیچ انسانی اختیاری دور از این انسانهای شریف و با شرف کار الاغ قاطر نمی کند. اری این است فاصله طبقاتی واشرافی گری یک عده مفت خور دزد چپاول گر فقط تمام امکانات وثروت قدرت این کشور ارث باباش می داند بقیه ملت بیچاره وناتوان نوکر وبرده خود می داند .انشاالله خداوند نابودشان نماید.
خدایا کمکشان کن برای یک لقمه نان چقدرسختی بایدبکشندآماقایان