از وحید مرادی تا هانی کرده، تسویه حساب‌ در خیابان!

تسویه حساب‌های خیابانی یکی از شاخص‌های خشونت در جامعه تلقی می‌شود. با وجود این همه نظم و نظارت، چه عواملی باعث می‌شود افرادی این چنین خیابان را قرق کنند و به اختیار خود درآورند؟

از وحید مرادی تا هانی کرده، تسویه حساب‌ در خیابان!

قمه‌کشی خیابانی برای «هانی کرده» یکی از اراذل شناخته شده تهران در روزهای اخیر بحث‌های زیادی را مطرح کرده است. از وحید مرادی گرفته تا هانی کرده همه این اتفاق‌ها یک ماهیت دارند؛ آن هم اینکه تسویه‌حساب‌ها به خیابان کشیده شده‌اند و افزایش یافته‌اند. جامعه‌شناسان و آسیب‌شناسان اجتماعی نزاع و درگیری را به‌عنوان یکی از عمده‌ترین آسیب‌های اجتماعی در جامعه امروز ایران برشمرده‌اند. نزاع به‌طور اعم و صورت جمعی آن به‌طور اخص در هر جامعه‌ای همیشه به‌عنوان یکی از مسائل اجتماعی مطرح بوده است و در صورتی که عمومیت پیدا کند و موجبات جریحه‌دار شدن افکار عمومی شود، به‌عنوان یک جرم از لحاظ جامعه‌شناختی بدان پرداخته می‌شود.

تسویه‌حساب‌های خیابانی با ایجاد اخلال در روابط اجتماعی، فضایی آکنده از بغض، کینه و دشمنی را در میان افراد به وجود می‌آورد که این امر با زمینه‌سازی برای ایجاد نزاع و تنش‌های بعدی، جامعه را از نظر مادی و معنوی متضرر می‌کند.

چرا با وجود پلیس ورزیده و دوربین‌های خیابان‌، برخی هراسی از این رفتارها ندارند؟

منوچهر ثابتی، جامعه‌شناس و عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی در ارتباط با این موضوع می‌گوید: چند سالی هست که این موضوع تبدیل به معضلی خیابانی شده است. من چند وقت پیش گزارش‌های پلیس را می‌خواندم که نشان می‌داد این معضل افزایش پیدا کرده است. خود من اتفاقاً بعد از این ماجرای «هانی کرده» داشتم به این می‌اندیشیدم که چطور امکان دارد در این جامعه ما که اینقدر نظارت رسمی وجود دارد و پلیس ایران هم پلیس قوی و ورزیده‌ای است، با این تکنولوژی که آنها دارند و رصد می‌کنند و دوربین‌هایی که در سطح خیابان‌ها هست، این اتفاق‌ها می‌افتد. با اینکه همه می‌دانند چنین نظارتی وجود دارد، اما هراسی از این رفتارها ندارند.

روز تشییع «وحید مرادی» چنان جمعیتی آمده بود که در مراسم چهره‌های معروف علمی و هنری جامعه هم این جمعیت دیده نمی‌شد. این نشان ازآن دارد که این خرده فرهنگ‌های بزهکار در حال گسترش هستند

کارشناسان به بازداشتگاه بروند و با خاطیان مصاحبه روانشناختی کنند

ثابتی ادامه می‌دهد: نکته جالب توجه آنجاست که برخی از این افراد که از عنوان «اراذل و اوباش» برای آنها استفاده می‌شود، بعد از انجام این رفتارهای خشونت‌آمیز در فضای مجازی آن را به نمایش می‌گذارند، تصویر خودشان را منتشر می‌کنند و پیام‌هایی هم صادر می‌کنند. چنان که انگار واهمه‌ای از دستگیر شدن، اعمال قانون و محاکمه ندارند. می‌دانند که این مدل نزاع‌ها، زخمی‌ کردن، قمه کشیدن و کشتارها مجازات‌های سنگینی در قانون مجازات اسلامی دارد، اما اینکه چرا این اتفاق‌ها می‌افتد، نیاز به بررسی جامعه‌شناختی، روانشناسی و حقوقی دارد. یعنی باید کارشناسانی در زندان‌ها روی شخصیت این آدم‌ها تحقیق کنند که ببینند در چه فضای ذهنی هستند و چه تیپ شخصیتی دارند. ببینند که این همه خشونت و خشم از کجا ناشی می‌شود.

وی اضافه می‌کند: روانشناسی، روانکاوی و مشاوره رشته‌هایی هستند که باید در سازمان زندان‌ها تمهیداتی برای اساتید و محققان فراهم شود تا این معضلات را به‌صورت علمی بررسی کنند. جامعه‌شناسان و آسیب‌شناسان به بازداشتگاه بروند و با آنها مصاحبه و گفت‌وگو کنند و علل و عوامل اجتماعی و اقتصادی آن را بررسی کنند؛ یعنی کارشناسان به بازداشتگاه بروند و با خاطیان مصاحبه روانشناختی کنند. از دیگر سو، حقوقدان‌ها هم به لحاظ ضعف قانون می‌توانند به بررسی موضوع بپردازند. جامعه ما روز به روز پویاتر و به دنبال آن، حیات اجتماعی ما هم به سمت تکامل پیش می‌رود. در این میان آسیب‌ها هم پیچیده‌تر می‌شود و رفتارهایی را می‌بینیم که پیش‌تر خیلی رواج نداشت. بنابراین باید قانون جدید، متناسب با تغییرات و نیازهای امروز تدوین شود. متأسفانه برخی از قوانین ما هم قدیمی هستند.

این جامعه‌شناس توضیح می‌دهید: در یک فضای کلی اگر ما این وضعیت را در بستر ساختارهای اجتماعی و اقتصادی بررسی کنیم، از پارامترهای مختلفی می‌شود به آن نگاه کرد. من در ابتدا به بحث فرهنگ‌پذیری و اجتماع و سیستم آموزش در جامعه می‌پردازم. انسان از لحظه تولد در نهاد خانواده و جامعه پرورش می‌یابد و جامعه‌پذیر و فرهنگ‌پذیر می‌شود. باید به این نکته توجه کنیم که آیا در این زمینه مشکلاتی داریم یا نه؟ باید جوان‌ها را طوری آموزش و پرورش بدهیم که انسان‌های به‌هنجاری تحویل اجتماع دهیم که متناسب با ارزش‌های انسانی جامعه و فرهنگ انسانی زندگی کنند.

گسترش خرده فرهنگ‌های بزهکارانه در پاتوق‌ها

من فکر می‌کنم متولیان آموزش رسمی ما که وزارت آموزش و پرورش و دانشگاه‌ها باشد، روی جنبه تربیتی کار نکرده‌اند و در این زمینه ضعف داریم. یعنی الان نوجوانان و جوانان به مدرسه و دانشگاه می‌روند و برمی‌گردند و هیچ فوق‌برنامه‌ای که بتواند روی شخصیت و سالم‌سازی شخصیت آنها اقدامات علمی انجام دهد، نداریم. از دیگر سو، در آموزش غیررسمی ما که رسانه‌ها، روزنامه‌ها و صداوسیما و سینما باشند، می‌بینیم که در پاره‌ای موارد خشونت را تبلیغ می‌کنند. ما هیچ‌وقت یاد نگرفته‌ایم با بهینه‌سازی رفتارها می‌توان تا حد زیادی این خشونت را کنترل کرد. دولت باید دست نهادهای مدنی و ان‌جی‌اوها را در این زمینه باز بگذارد. فرهنگ ایرانی پر از ارزش‌ها و جذابیت‌هایی است که به دلیل عملکرد ضعیف پایگاه‌های فرهنگی تبلیغ نمی‌شود.

ثابتی می‌گوید: از منظر اقتصادی باید بپذیریم ما سال‌هاست که درگیر مشکلات اقتصادی هستیم. بیکاری از اصلی‌ترین عوامل این وضعیت و بدترین بلایی است که می‌تواند یک نوجوان را به این سمت‌وسو هدایت کند. این تیپ انسان‌هایی که شما در قامت نزاع خیابانی می‌بینید، جوان‌های پاتوق‌نشین هستند و برای خودشان محفل‌هایی دارند. در این محفل‌ها خرده فرهنگ‌های بزهکارانه وجود دارد. برای مثال جوانان در قهوه‌خانه‌ها یا در پاتوق‌ها به‌صورت گروه‌هایی کوچک حول یک سری آدم که از او برای خودشان قهرمانی ساخته‌اند جمع می‌شوند. در فضای مجازی اگر دقت کنید برای خودشان گروه‌ها و کلونی‌هایی درست کرده‌اند. هیچ ابایی هم ندارند از اینکه خودشان را با هر آلت قتاله‌ای نشان دهند و با آن عکس بگیرند.

وی تشریح می‌کند: برای مثال در روز تشییع «وحید مرادی» چنان جمعیتی آمده بود که در مراسم چهره‌های معروف علمی و هنری جامعه هم این جمعیت دیده نمی‌شد. این نشان ازآن دارد که این خرده فرهنگ‌های بزهکار در حال گسترش هستند. متأسفانه برای نوجوان و جوانان ما فضاهای سرگرمی هیجانی وجود ندارد. کارهایی مانند پرورش‌ اندام و هیکل‌سازی برای نوجوان جذابیت دارد و در نتیجه جذب این خرده فرهنگ‌ها که برای آنها جذاب هستند، می‌شوند.

پروسه زمانی طولانی‌مدت حل اختلاف در دادگاه‌ها

اما ماجرا از بُعد روانشناسی هم قابل بحث است؛ اینکه این شخصیت‌ها چه فضای ذهنی و روانی دارند که به خودشان اجازه می‌دهند خیابان را به مثابه یک فضای عمومی قرق کنند و به اختیار خود درآورند؟

مینا منظوری، روانشناس معتقد است: در رابطه با این دعواهای خشونت‌آمیز باید این نکته را در نظر داشته باشیم که کشور ما از نظر روانشناسی، دارای شاخص عصبی است. این مسئله به آموزش‌های خانوادگی و کم‌کاری نهادهای مسئول و دولتی برمی‌گردد که نتوانسته‌اند در این زمینه موفق شوند.

منظوری توضیح می‌دهد: اما نکته مهم این است که پروسه دادرسی در کشور ما خیلی طولانی است. افراد می‌بینند که اگر بخواهند مشکلشان را به‌صورت قانونی در دادگاه‌ها حل کنند، آن قدر باید پروسه زمانی طولانی‌مدتی را طی کنند و از پله‌های دادگاه بالا و پایین بروند، تا شاید مشکلشان حل شود و شاید هم نشود. در نتیجه راه کوتاه‌تری را که بسیار هم اشتباه است انتخاب می‌کنند. ما باید این نکته را در نظر داشته باشیم که لزوماً هر راه کوتاه‌تری، راه بهتری نیست و چه‌بسا بدترین راه ممکن هم باشد تا کار به جاهای باریک کشیده شود.

نزاع به مثابه دفاع از منزلت اجتماعی و حیثیت خانوادگی

وی بیان می‌کند: آسیب اجتماعی وقتی به وجود می‌آید که نهادهای تنظیم کننده روابط بین افراد دچار تزلزل شوند که نتیجه آن شکل‌گیری شکاف‌های عمیق بین افراد است. پدیده نزاع و درگیری در جامعه از آن دسته آسیب‌هایی است که با ایجاد اخلال در روابط اجتماعی، فضایی آکنده از بغض، کینه و دشمنی را در میان افراد به وجود می‌آورد. این روانشناس می‌گوید: متأسفانه هنوز خشونت و نزاع از جمله موضوعاتی است که در فرهنگ بعضی هموطنان، شاخص قدرت یا دفاع از منزلت اجتماعی و فرهنگی و حیثیت خانوادگی محسوب می‌شود.

منبع: ایرنا

66

شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

نظرات شما - 2
  • جانباز دفاع مقدس
    0

    ایا یک شبه این ارادل مثل قارچ از زمین بیرون اومدن یا کالای قاچاق ته لنجی بودن پلیس و قوه محترم قضاییه برای این اوباش در این سه دهه چه برنامه ای داشتند و چرا برخورد نمیشه مگه تبعید گاه و روانشناس نداریم سامان بدهند این ناهنجاری را طرح ساماندهی را رسما اعلام و اجرا فرمایید حتی درمان اینها باهزینه بیت المال حرام است

  • کاربر ناشناس
    0

    توراقران انهارااعدام کنیدمگرشهدابرایناموس کشورخونندادنند کجایید

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    اخبار سایر رسانه ها