درخواست مرد نابینا برای قصاص چشم

مرد مکانیک که متهم است در پارک خزانه تهران به روی یک پسر جوان اسید ریخته و باعث کوری او شده است صبح دیروز در شعبه هفتم دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شد.

درخواست مرد نابینا برای قصاص چشم

رسیدگی به این پرونده از شهریور سال 95 همزمان با وقوع یک درگیری منجر به اسیدپاشی در پارک خزانه در دستور کار پلیس قرار گرفت.

مرد جوان که از ناحیه صورت، دست‌ها و شکم بشدت سوخته بود به بیمارستان منتقل شد.

وی پس از درمان اولیه به مأموران گفت: همراه دوستم میثم در پارک نشسته بودیم که یکی از بچه محل هایمان به‌نام سعید که از قبل با وی اختلاف داشتم با قمه به طرف ما حمله کرد و روی من اسید ریخت.

بدین ترتیب سعید دستگیر شد و پس از صدور کیفرخواست صبح دیروز در شعبه هفتم دادگاه کیفری محاکمه شد. در آغاز جلسه بهرام - شاکی - با درخواست قصاص - برای متهم گفت: در این حادثه من بینایی یکی از چشم هایم را از دست داده‌ام و از دادگاه می‌خواهم که متهم را به قصاص چشم محکوم کنند.

در ادامه سعید پشت میز محاکمه قرار گرفت و در دفاع از خود گفت: من در یک گاراژ در خزانه مکانیکی دارم اما بهرام از اوباش محل بود که برای خواهرم مزاحمت ایجاد می‌کرد یک شب او و دوستانش به خانه ما حمله کردند و با عربده کشی و شکستن شیشه‌های خانه ما باعث ترس و وحشت در محل شدند.

بعد از این اتفاق من از او شکایت کردم و دادگاه وی را به حبس و شلاق محکوم کرد.

او حتی فیلم و عکس‌های درگیری آن شب را در اینستاگرامش منتشر کرده بود.

اما وقتی محکوم شد مرا تهدید کرد که اگر رضایت ندهم تلافی کرده و از من انتقام می‌گیرد با این حال من رضایت ندادم تا اینکه او از زندان آزاد شد و شب حادثه این بهرام و دوستش بودند که به گاراژ حمله کردند و قمه و شمشیر هم داشتند.

اما من اسیدپاشی نکردم و شاید در آن درگیری فرد دیگری اسیدپاشی کرده باشد.
در ادامه محاکمه وکیل متهم نیز به دفاع از او پرداخت و گفت: اگر موکل من روی بهرام اسید می‌ریخت باید دستان خودش هم می‌سوخت اما در این حادثه موکل من خودش از ناحیه کتف و شانه دچار سوختگی شده و این یعنی شخص دیگری از پشت سر سعید اسید را روی صورت و بدن بهرام ریخته است و موکل من بی‌گناه است.

ضمن اینکه در این ماجرا خودروی موکل مرا نیز آتش زده‌اند و از آنجا که بهرام بارها موکل مرا تهدید به انتقام‌جویی کرده بود احتمال می‌رود آتش زدن خودرو نیز کار او یا دوستش بوده باشد.

من معتقدم این پرونده فقط یک پاپوش است که برای سعید درست کرده‌اند.
بدین ترتیب در پایان جلسه قضات برای صدور حکم وارد شور شدند.

منبع: روزنامه ایران

68

شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    اخبار سایر رسانه ها