چرا برانکو بیاید؟
این روزها صحبتهای زیادی در خصوص حضور دوباره برانکو روی نیمکت تیم ملی شنیده میشود، اما چرا باید ویلموتس برود و برانکو بیاید؟
واضح است که تیم ملی با ویلموتس عاقبت شیرینی نخواهدداشت و هیچیک از طرفین به درد هم نمیخورند. مربی بلژیکی مثل کیروش نیست و حوصله جنگیدن برای رسیدن ندارد.
ویلموتس برای تیمی خوب است که همه چیزش روی حساب و کتاب است. فوتبالش صاحب امکانات، فدراسیونش سالم و البته پرداختیهایش به موقع. موضوعی که در ایران، فعلا ممکن نیست. مشکل از ویلموتس نیست، او کشورش را، خانوادهاش را به عشق ایران و ایرانی رها نکرده تا به کشوری بیاید که بخش اعظمی از مردمش، رویای مهاجرت دارند. او پولش را میخواهد و ما نداریم که به موقع بدهیم. مشکل از ماست که از روز اول، شرایط را کامل برای جایگزین کیروش توضیح ندادیم و در قرارداد ذکر نکردیم.
فرصت چهارماهه
تا بازی بعدی فرصت زیادی نداریم. دو بازی در فروردین مقابل هنگکنگ و کامبوج و دو بازی حساس خردادماه مقابل عراق و بحرین. پس فعلا تا روز صعود از مرحله اول، فکر کردن به اسامی قشنگی مثل پراندلی و ... ممکن نیست. باید تیم را در این مقطع به کسی سپرد که شناخت کافی از فوتبال ایران داشتهباشد. حتی فکر بازگشت به مربی ایرانی با تاکید بر وقوف و آشنایی با فوتبال ایران هم ترسناک است!
تاکید میکنم فقط برای مقطعی کوتاه تا روز صعود به مرحله بعد و نه بیشتر نیاز داریم که کار را به برانکو بسپاریم. برای فردای صعود از مرحله نخست، این فوتبال، برای طلوع واقعی ( نه از جنس طلوعهای کاسهلیسان و پاچهخواران) نیاز به مربی بزرگ و باکلاسی در حد و اندازه کیروش دارد.
تجربه مشابه
در مرحله نخست مقدماتی جام جهانی 2006 با برانکو دو بازی نخست مقابل قطر و لائوس را بردیم تا به اردن برسیم. مقابل اردن در تهران برخلاف پیشبینیها با یک گل شکست خوردیم تا کار صعود مثل امروز، گره بخورد. با دخالت سیاسیونی مثل سیدمحمد خاتمی، تیم با تمام توان ( ماجرای قهر هاشمیان با تیم ملی و حضور همیشگی خداداد در لیست سیاه را به یاد آورید) به امان، پایتخت اردن رفت و در مقابل دیدگان پسر فوتبالدوست پادشاه حریف، با دو گل دایی و نیکبخت پیروز شد.
برانکو هم بازیکنان را میشناسد، هم شکل و شمایل خاص فوتبال ایران دستش آمده و هم شرایطی مشابه امروز را با تیم ملیِ ما تجربه کرده.
فراموش نکنیم اما ببخشیم
به جز بخشی از پرسپولیسیها، فوتبالدوستان ایرانی از برانکو دل خوشی ندارند. حالا که مشخص شده صحبتهای کیروش علیه برانکو نفرتپراکنی نبوده و واقعا در پشت پرده، خبرهایی بوده و برخی به دنبال ضربه زدن به تیم ملی ایران بودند، طبیعتا دافعه حضور برانکو روی نیمکت تیم ملی زیاد خواهدبود. حق با منتقدان برانکوست، اما واقعیت این است که شاید استخدام کوتاهمدت این مربی کروات، تنها راه نجات تیم ملی از حذف در مرحله نخست جام جهانی باشد، پس برای تیم ملی و سرنوشتش هم که شده، باید بخشید گرچه نباید فراموش نکرد.
البته که این جملات در خصوص طرف مقابل هم صادق است و توقع این است که اگر برانکو سرمربی شد، قبل از امضای قرارداد، فدراسیون و شخص تاج، با او برای مسائل گذشته مثل ماجرای درگیری پیامکی با پدر سردار آزمون اتمام حجت کنند.
مراقبت از تیم ملی مقابل پکیجها و حرفها
حرف پشت سر برههای که برانکو در تیم ملی حضور داشت، زیاد است. از پکیجی که فلان بازیکن مطرح کرد تا تلفنها و ...
آن روزها که گذشت و بررسی نشد، اما اگر قرار شد واقعا برانکو روی نیمکت تیم ملی بنشیند، کاش برای یک بار هم که شده فدراسیون به وظایفش عمل کند و نه بهانه دست سرمربی بدهد، نه بیخیال حواشی احتمالی باشد. برانکو توانایی بردن ایران به مرحله بعد را دارد، اما به شرطی که قراردادی منطقی با او بسته شود و از همه مهمتر، کنترل شود.
شروین رمضانی
منبع: جایگاه ویژه
2034
نویسنده تو توهم چی هستی اگر ألترناتیوی بوده از طرف برانکو نبوده بلکه فدراسیون این کارو کرده متهم اصلی فدراسیون یا وزارت هست دومین مسئله اینه که ما توهمچین شرایطی بیایم اتمام حجت و شرط هم بزاریم. دوست نویسنده از موتوری نخر
#دوباره _ايران #دوباره _كي روش #فقط_كي روش_را _برگردانيد