چند کلمه درباره گرانی بنزین، پوپولیسم و ماشینهای خاموش
آقای روحانی، حداقل از مصدق یاد بگیرید!
مصطفی انتظاری هروی / تحلیلگر مسائل سیاسی و مدرس دانشگاه
بنزین گران شد. تنها چند ساعت پیش از اجرای طرح افزایش قیمت بنزین، جلسهای برگزار شد و تعدادی از نمایندگان رسانهها در جریان اجرای این طرح قرار گرفتند. تاکید شد که تا پیش از اعلام رسمی، که یک دقیقه پس از اعمال گرانی رخ داد، هیچ خبری حتی در حد خبرهای غیررسمی منتشر نشود.
روشن بود که این شیوه برخورد با پدیدهای که مدتهاست تبدیل به یک پدیدار سیاسی شده است، تبعاتی غیرقابل پیشبینی داشته و فضا را هیجانی میکند.
محمدجواد ظریف یک بار به طرفهای غربی گفته بود که هیچ گاه یک ایرانی را تهدید نکنند و حالا همه باید به این جمله، یک بند دیگر هم بیفزایند: هیچگاه یک ایرانی را در برابر عمل انجام شده قرار ندهید.
تقریبا همه اقتصاددانان و صاحبنظران اقتصادی بر این نکته تاکید دارند که قیمت بنزین در ایران باید واقعی شود. درست مانند بسیاری دیگر از قیمتها که نیاز است به نرخ جهانی دادوستد شود. منطق حکم نمیکند که بنزین در ایران از نرخ آب ارزانتر باشد اما پوپولیسم و نگرانی از تبعات گرانی همواره دولتها را واداشته تا به جای افزایش تدریجی قیمت و یا حتی آزادسازی قیمتها، به قیمتگذاری دستوری روی بیاورند که نتیجهاش میشود مسدود شدن اتوبانهای شهرهای بزرگ و کوچک و اعتراضاتی که نتیجهای جز تضعیف موضع ایران در سطح بینالمللی ندارد.
واقعیت این است که در جهان رسانهای شده امروز، هر تصمیمی یک پیوست رسانهای میخواهد. پیوست رسانهای گرانی بنزین، فارغ از اینکه بهتر بود اساسا به طور تدریجی در سالهای مختلف رخ میداد، این است که سناریوهای مختلف با مردم در میان گذاشته شده و به جای تکذیب گرانی به طور پیوسته، از افزایش قیمت دفاع شده و حتی به مردم توضیح داده میشد که دولت چارهای جز افزایش قیمت ندارد.
محمدجواد ظریف یک بار به طرفهای غربی گفته بود که هیچ گاه یک ایرانی را تهدید نکنند و حالا همه باید به این جمله، یک بند دیگر هم بیفزایند: هیچگاه یک ایرانی را در برابر عمل انجام شده قرار ندهید
دولت نباید خود را مدیرعامل شرکتی بداند که سهامدارش نیست. نباید خود را مجری تصمیماتی بداند که دیگران برایش میگیرند. شاید بهتر بود مقامات دولتی به مردم توضیح بدهند که چرا و چگونه قرار است بنزین گران شود. شاید در این صورت، اینطور «شوک بنزین» فراگیر نمیشد، طوری که حتی نمایندگان همسو با دولت در مجلس نیز حاضر به دفاع از تصمیم دولتیها نباشند.
چشم بستن بر روی افکار عمومی و توصیه مداوم به رسانهها درباره اینکه خبری را منتشر نکنید و چیزی نگویید، نمیتواند در وضعیت امروز کشور گرهگشا باشد. سیاستهایی که پشت درهای بسته اتخاذ میشود، بیرون آن درها التهابآفرین است. مردمی که با هشیاری در برابر شیطنتهای موذیانه دونالد ترامپ ایستادند و گرانی دلار تا مرز 600درصد را تاب آوردند و واکنشی که مورد نظر واشنگتن بود را از خود نشان ندادند، حتما آنقدر آگاه بودند که بتوانند نیاز دولت به افزایش قیمت بنزین را درک کنند.
مشکل ویروس پوپولیسم در سیاست اما این است که مردم را فاقد سطح کافی از هشیاری درنظر میگیرد و میخواهد با روشهای فریبنده، محبوبیت خود را حفظ کند. این محبوبیت شش سال با تثبیت نرخ بنزین رقم میخورد، اما پس از سالها، ناگهان ورق برمیگردد و پوپولیسم، این بار با پشت کردن به افکارعمومی روی دوم خود را نشان میدهد.
آنها که در همه این سالها خرسند از ارزان بودن بنزین به دولت خرده نمیگرفتند که چرا بنزین را براساس قانون گران نمیکنی و میترسیدند که انگ هواداری از تورم به آنها بچسبد، امروز حق ندارند دولت را متهم کنند که چرا به گرانی یکباره بنزین روی آوردی. پوپولیسم محبوبیتزا، روی دیگری هم دارد و آن هم ابتلا به همان سندرومی است که گاهی عشق را به تنفر تبدیل میکند.
اگر دولت از سال ۹۲ تا ۹۶ از مواهب امید به برجام و اعتبار سیاسی آن بهره برد، پس از خروج آمریکا از این توافق و خشکیدن درختهای گلابیاش، باید با صراحت شکست این پروژه را اعلام و مردم را با واقعیتهای ناشی از آن آشنا کند. مرغ سیاست همیشه یکپا ندارد و برای مردم قطعا قابل درک است که یک بازی برد-برد، میتواند با عهدشکنی طرف مقابل به باخت-باخت تبدیل شود و این الزاما برای جامعه نگرانکننده نیست.
نگرانی آنجاست که با بزک کلامی، شکست را پیروزی نشان داده و با امید کاذب، مردم را امیدوار به توافقی نگه داریم که دیگر عملا وجود خارجی ندارد. شاید مانند آنها که پس از مرگ ناصرالدینشاه، جنازهاش را سوار بر کالسکهای کردند و دست میت را برای مردم تکان میدادند تا به دروغ، شاه مرده را زنده نشان دهند و مردم را اینگونه بفریبند.
با این همه، امروز وقت گلایه نیست. باید تدبیر کرد؛ تدبیری از جنس رسانهای. باید با مردم شفاف بود. باید برایشان گفت که کسری بودجه شدید دولت چه تبعاتی دارد. باید بدون تعارف توضیح داد که وضعیت فروش نفت چقدر پایین آمده و معنای این وضعیت چیست. باید دلایل تصمیم بنزینی دولت را تشریح کرد. نباید با روشهای پوپولیستی، گرانی بنزین را به کمک هزینههای اقشار کمدرآمد گره زد و مردم را واداشت را به یاد دولت بیاورند که از قدرت تحلیل بیشتری نسبت به آنچه برخی میپندارند، برخوردارند.
روش رسانه ای مواجهه با اعتراضات بنزینی این چند ساعت، چشم بستن بر خشم مردم که در ماشینهای خاموش خود را به نمایش میگذارد نیست. باید با مردم همراه شد اما در این همراهی صادقانه مشکلات را گفت. باید مصدق وار عمل کرد، وقتی در اوج تحریم بریتانیا از مردم کمک خواست و مردم حتی طلاهای خود را از دست درآورده و به او دادند.
این مردم صداقت را با صداقت جواب میدهند. بگذارید وقتی در اتومبیلهای خاموش خود نشستهاند، به این فکر کنند که چرا باید بنزین گران میشد و چرا چارهای دیگری جز اینکه دست از سر نفت برداریم و روی پای خود بایستیم نداریم. بگذارید به این فکر کنند که شاید خرسندی اشتباهشان از ارزانی بنزین در این سالها عامل خشم ناگهانی از گرانی سوخت شده است. بگذارید یک بار برای همیشه همه ما ایمان بیاوریم که پوپولیسم و محبوبیتهای کاذب نمیتواند کاری از پیش ببرد؛ باید صادق بود و صریح. در عصر رسانه تصمیمات را یا باید جلوی چشم مردم بگیرید یا اگر از شفافیت گریختید، گامهای چراغ خاموشتان را با ماشینهای خاموش جواب میدهند.
17
جالب اینه که این دولت،دولت احمدی نژادردپوپولیست میدونست،درحالیکه این حرکت دولت دقیقاپوپولیستیه
درود بر نویسنده ی محترم. دقیق و نکته سنج.
روحانی مثل همه شد مثل مصدق نمیتونه باشه اونها وطن پرست بود اینها وزن پرست نیستند
روحانی کمی از غرب نامید شده است ومی خواهد شکستش رادرداخل جبران کند ولی نمی داند چگونه؟
ما که واقعا نمیتونیم ادامه بدیم
چه میکند داره
بزابهمردم بگین کسری بودجه به خاطروجودحدود۲۰ملیون افغانی بودجه ومنابع شغلاشون میدین وبیکارکردین بودجه۲۰۰سال مملکت ...غ نصف بیشترملت ومجبوربه مسافرکشی کردین بزابگین دیگه روزانه۵ملیون فروش بشکه شده۳۰۰هزارتا
مسولین این مملکت هیچ کدامشون ایرانی نیستند چون ایرانی با اصل و نسب بوده و هست کسی که آدم میشکه اصل و نسب نداره
روحانی رو با مصدق چرا مقایسه می کنی؟ این کدوم مشخصه مصدق رو داره؟ این عرضه نداشت انتخابات قبل از خودش دفاع بکنه،همه اش جهانگیری ازش دفاع می کرد، مسوولین ما عرضه ندارن فقط خوب دروغ میگن و محکم چسبیدن به میزشون...
خوبه که این مطلب را به رییس جمهور بفرستید تا بخواند و بداند.
اشکالی نداره مردم علیرغم ناداری شان بار ندانم کاری دولت برای کسری بودجه را به دوش خواهند کشید و لاجرم مجبور به اینکار هستند . ولی ، انصاف را هم باید دولتمردان و مسیولین ایران بکار ببندند و یکطرفه فشار بر مردم وارد نکنند ، بودجه هتی حوزه های علمیه باید کاهش یابد ، بودجه های غیر ضروری مثل جامعه المصطفی و... باید تقلیل یابد ، کلیه مسولان و مدیران میانی به بالا و مجلسیان و دولتمردان و... باید در پایین ترین سطح و به یک سوم تقلیل پیدا کند . اونوقت بیایید از مردم تقاضا کنید و از ایشان بخواهید همدردی کنند و جیک نزنند . شتر سواری دولادولا نمیشه . همه در یک کشتی هستیم . سختی اگر هست باید برای همه باشد ، نمیشه اقایان و اقازاده هایشان در ناز و نعمت باشند ، مردم ای وسط تلف بشوند
خیلی چیزا باید واقعی بشه مثل دستمزد حقوق قیمت ماشین خونه و... اگر در کشورهای همسایه بنزین گرونه ولی ماشینهاشون نصف قیمت ایران هم نیست و همچنین اشغالهای چینی رو هم تو کشورشون وارد نمیکنن و با قیمتهای نجومی نمیفروشن مثلاً یه تویوتا هایلوکس که تو کشورهای دیگه به عنوان ماشین کار ازش استفاده میشه اینجا یه ماشین گرون قیمت و لوکس محسوب میشه که هر کسی توان خریداری نداره
پولیک آقازادها میرند جلوش بکیرید بوجه دولت کامل میشود
روحانی وزیر کشور نمایندگان مجلس و ریس مجلس مردم را بیچاره کردنند البته هرکه دیگرهم بیاد از این عزیزها به راه این بیچاره کردن مردم را ادامه می دهند اعتمادی نداریم به هیچ کس
اقای هروی شما هم یکی بنعل زدی یکی به میخ که مقاله ای نوشته باشی وگرنه دغدغه مردم رانداری
چرا نمیگی حقوق هم جهانی شود فقط بنزین جهانی شود ؟ اونوقت شما به اصطلاح اقتصاد دان نمیدونی که ما تولید کننده بنزین هستیم و نفت هم از خودمان است هزینه حمل دریایی هم ندارد ایا باید قیمت ما با هند که وارد کننده نفت است یکی باشد ؟ خودتان قاضی مدرس دانشگاه پیزوری!