فرار رو به جلوی برخی اصلاح‌طلبان با طرح «تحریم انتخابات»

بسیاری از اصلاح‌طلبان برای سرپوش گذاشتن بر عملکرد ضعیف گذشته این جریان، با فرار رو به جلو، بحث تحریم انتخابات و مشارکت مشروط را مطرح می‌کنند.

فرار رو به جلوی برخی اصلاح‌طلبان با طرح «تحریم انتخابات»

هرچه که به دوازدهمین دوره از انتخابات مجلس شورای اسلامی که در اسفند امسال برگزار می‌شود، نزدیک‌تر می‌شویم، بحث‌های انتخاباتی داغ‌تر و گمانه‌زنی‌ها، اظهارنظرها، توصیه‌ها، رجزخوانی‌ها و گاهی تهدیدها بیشتر می‌شود. یکی از مطالبی که همیشه در آستانه انتخابات‌ها از سوی برخی افراد منتسب به جریانات اصلاحات مطرح می‌شود، بحث تحریم انتخابات و مشارکت مشروط است؛ از همین رو در چند وقت اخیر برخی افراد این جریان که عموماً سابقه موضع‌گیری‌های تند را دارند، بحث تحریم انتخابات و مشارکت مشروط را مطرح کرده‌اند.

برای مثال سعید حجاریان یکی از تئوریسین‌های معروف اصلاحات با مطرح کردن ایده حضور مشروط در انتخابات می‌گوید «شاید عقلانی‌ترین راهبرد را بتوان در «مشارکت مشروط»‌ جست؛ باید از فرصت انتخابات استفاده کرد ولی چنانچه شروط مطرح شده برآورده نشد، عطای انتخابات را به لقایش بخشید».

عبدالله ناصری دیگر فعال اصلاح‌طلب بود که درباره حضور مردم در انتخابات بیان کرد «اگر تردید عمومی از بین نرود پیش‌بینی من این است که نه مشارکت چندانی وجود خواهد داشت و نه اصلاح‌طلبان لیست موردحمایتی را به شکل گذشته خواهند داد». همچنین حسین انصاری فعال اصلاح‌طلب نیز در مصاحبه‌ای گفته بود که پس از تایید صلاحیت نامزدهای‌مان برنامه‌های خود را ارائه خواهیم کرد. نظر تاج زاد هم این است که جریان اصلاحات نباید به هر قیمتی در انتخابات شرکت کند.

اما چرا برخی از افراد منتسب به جریان اصلاحات در صدد هستند تا مردم را به عدم حضور در انتخابات تشویق کنند؟ دلایل اصلی آنها چه است و چه توجیهی را دربردارد؟ آیا تمامی افراد این جریان همین نظر را دارند یا عده‌ای با ظاهر اصلاح‌طلبی در تلاشند تا مردم را از آینده‌شان مایوس و صف صندوق‌های رای را خالی کنند؟

«تحریم انتخابات» ایده ضد انقلاب در بیان اصلاح طلبان

دلیل مخالفت برخی اصلاح‌طلبان با نظارت استصوابی شورای نگهبان

یکی از دلایلی که اصلاح‌طلبان برای طرح چنین ایده‌هایی مطرح می‌کنند نظارت استصوابی شورای نگهبان است. این درحالی است که نظارت استصوابی شورای نگهبان همواره وجود داشته است و از این طریق بر روند ثبت‌نام نامزدهای هر دو جریان اصلاح‌طلب و اصولگرا نظارت می‌شود. به راستی توقع این افراد از شورای نگهبان چیست؟ آیا انتظار دارند که این شورا بدون هیچ دخالت و سخت‌گیری نسبت به نامزد با آغوش باز از حضور آنها استقبال کند و بدون هیچ تحقیقی سکان مهمترین فضای سیاسی کشور را در اختیار آنها قرار دهد؟ آیا ایران تنها کشوری است که از نهاد نظارتی همچون شورای نگهبان برخوردار است؟

شورای نگهبان آیا در کشورهای دیگر هم وجود دارد؟

عموماً مشکل مخالفان نظارت استصوابی شورای نگهبان در جریان اصلاحات این است که آنها معتقدند مردم کشور آنقدر دانا و آگاه هستند که نیازی به مهر تایید شورای نگهبان بر اسم نامزدها ندارند. مثلاً مطرح می‌شود که مگر در کشورهای دیگر شورای نگهبانی وجود دارد تا بر ثبت‌نام نامزدها نظارت کند. در جواب چنین افرادی که معتقدند تمام هزاران نامزدی که در انتخابات شرکت می‌کنند باید تایید صلاحیت شوند و مردم در برابر یک لیست چندهزار نفری کاملاً آزادانه ده‌ها (تنها در تهران ) یا یک نامزد را انتخاب کنند، باید گفت که خوشبختانه در دیگر کشورها نیز نهادهای نظارتی دقیقاً مشابه شورای نگهبان و تنها با تفاوت در نام وجود دارد که به نحوه ثبت‌نام و تاییدصلاحیت نامزدها نظارت می‌کند.

برای مثال «دادگاه قانون اساسی» در ترکیه، «محکمه النقد» در مصر، «شورای قانون اساسی» و «دیوان عالی عدالت» در فرانسه، «دادگاه قانون اساسی» در آلمان، «مجلس نمایندگان» و «سنا» در آمریکا، «مجلس عوام» در انگلستان و «دادگاه قانون اساسی» در روسیه، نهادهایی هستند که دقیقاً اقداماتی نظیر اقدامات شورای نگهبان ایران را انجام می‌دهند و تنها ماهیت این نهاد‌ها متفاوت است که آن هم به ساختار سیاسی - حقوقی کشور‌ها بستگی دارد.

«تحریم انتخابات» ایده ضد انقلاب در بیان اصلاح طلبان

برای مثال در فرانسه برای آنکه نامزدی فرد جهت تصدی مقام نمایندگی مردم رسمیت بیابد، لازم است حدود ۵۰۰ نفر از نمایندگان مجلس یا شورا‌ها او را تأیید کنند و به عبارتی پای طومار صلاحیت وی را امضا کنند که طبق قانون، این ۵۰۰ نفر دست‌کم باید از ۳۰ استان مختلف کشور باشند و از هر استان هم بیش از ۵۰ امضا جمع نمی‌شود؛ بنابراین فقط افرادی می‌توانند به عنوان نامزد نام‌نویسی کنند که صلاحیت خود را قبلاً در سطح کشوری به نمایش گذاشته باشند. فرانسوی‌ها معتقدند این تأییدصلاحیت از ظهور به قول آنان «پارشوتیست‌ها» یعنی افردی که به یک‌باره در میدان سیاست ظاهر شده‌اند و رأی مردم را با خود همراه می‌سازند، ممانعت به عمل می‌آورد.

وقتی عملکرد ضعیف، موجب بهانه‌جویی اصلاحات موجب می‌شود

بسیاری از صاحب‌نظران معتقدند علت مطرح کردن مسائلی مانند مخالفت با نظارت استصوابی شورای نگهبان از سوی برخی اصلاح‌طلبان، سرپوش گذاشتن بر عملکرد ضعیف این جریان در دولت و مجلس در دوره اخیر است. عملکرد ضعیف جریان اصلاحات در سال‌های اخیر و عدم کسب رضایت مردم در حل مشکلات معیشتی و اقتصادی، موجب شده است این نگرانی در عناصر این جریان ایجاد شود که در انتخابات پیش رو مردم به اصلاح‌طلبان پشت کنند؛ از همین رو ممکن است آنها قصد داشته باشند با مطرح مسائلی مانند مخالفت با نظارت استصوابی شورای نگهبان، فرار رو به جلو کنند.

حسین کنعانی‌مقدم فعال اصولگرا در گفت‌وگو با ، درباره علت حمله برخی اصلاح‌طلبان به نظارت استصوابی شورای نگهبان و مشارکت مشروط در انتخابات آتی، گفت: معتقدم کسانی که برای انتخابات شرط تعیین می‌کنند، نه درصدد تمکین به قانون هستند و نه روش‌های رقابت سیاسی را می‌دانند؛ این شیوه‌ها هم عمدتاً زمانی استفاده می‌شود که فرد از رای آوردن خود اطمینانی ندارد و با مظلوم‌نمایی می‌خواهد آرای خاکستری را به سمت خود جلب کند.

فرار رو به جلوی اصلاح‌طلبان تندرو با طرح تحریم انتخابات و مشارکت مشروط

منبع: باشگاه خبرنگاران

15

شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    اخبار سایر رسانه ها