گفت‌وگو با رامتین خداپناهی، بازیگر فیلم «كروكودیل»

فیلم سینمایی «كروكودیل» دهمین حضور سینمایی رامتین خداپناهی است. بازیگری كه بیشتر مردم او را با سریال‌هایی مثل معصومیت از دست رفته، فقط به‌خاطر تو، خسته‌دلان، برای آخرین بار و بانوی عمارت به یاد می‌آورند.

گفت‌وگو با رامتین خداپناهی، بازیگر فیلم «كروكودیل»

خداپناهی بازیگر گزیده‌كاری است كه این روزها او را در نقش یك پلیس در فیلم كروكودیل بر پرده سینماها می‌بینیم. اگرچه فیلم كروكودیل بهانه گفت‌وگوی ما با این بازیگر بود، اما باعث شد تا پای حرف‌هایی بنشینیم كه شاید حرف دل بسیاری از بازیگران باشد.

كارنامه بازیگری شما از انواع و اقسام نقش‌های گوناگون تشكیل شده كه البته تقریباً همه آنها با استقبال مردم مواجه شده است. می‌خواهم بپرسم چه مولفه‌ها و معیارهایی می‌تواند شما را برای انتخاب یك نقش ترغیب كند؟

همه ما به عنوان بازیگر دغدغه‌هایی داریم كه ما را به این سمت و سو می‌كشاند و شاید ما با بازیگری می‌خواهیم پاسخگوی آرمان‌های خودمان باشیم.
گرچه سینمای ایران از هر لحاظ (فیلمنامه، ژانر و...) محدود است و بازیگر عرصه‌ای برای مانور آنچنانی ندارد، اما من تمام سعی‌ام را می‌كنم كه در همین فرصت محدودی كه برای كار پیدا می‌كنم نقش‌های متفاوتی را در خودم محك بزنم.

گفتید كه فرصت محدودی برای كار دارید. این كم‌كاری شما خودخواسته است؟

بالاخره من اهل گروه و دسته‌بازی‌ها نیستم.
گاهی پیش می‌آید كه وقتی بازی یك بازیگر را می‌بینیم، باور نمی‌كنیم كه در حال بازی كردن بوده و می‌گوییم خود شخصیت فیلم است. شما در هنگام بازی نقش‌های مختلف چقدر احساس می‌كنید از خودتان جدا شده‌اید و به شخصیت درون فیلم تبدیل شدید؟

ببینید، بازیگری به نوعی پاسخگویی به غرایز است. در روان‌شناسی یك مبحثی است تحت این عنوان كه شما از كدام قسمت بدن‌تان برای به حركت درآوردن خواسته‌هایتان استفاده می‌كنید. طبق این تئوری توده مردم بیشتر از نخاع شوكی‌شان استفاده می‌كنند و من فكر می‌كنم بازیگری هم به همین شكل است. چون در این صورت است كه بازیگر می‌تواند به محرك‌هایی كه در هر فیلمنامه موجود است، پاسخ دهد و طبیعی بازی كند.

چه شد كه بازی در فیلم كروكودیل را پذیرفتید؟

من قبلا با مسعود تكاور سریال «رهایی» و البته دو فیلم تلویزیونی كار كرده بودم و بنا به درخواست خودشان در اولین فیلم سینمایی‌شان هم بازی كردم. هرچند این نقش خیلی طولانی نبود و شخصیت خیلی كنشگری هم در فیلمنامه نداشت، اما من تمام سعیم را كردم كه در اجرا نواقصش را بپوشانم.
به بازی در سریال‌های تلویزیونی اشاره كردید، می‌گویند كه برخی بازیگران سینما وقتی جلوی دوربین سریال‌های تلویزیونی می‌روند، نقش‌شان را به اندازه فیلم‌های سینمایی جدی نمی‌گیرند و برای درآوردن آن انرژی نمی‌گذارند. شما چقدر با این گفته موافق هستید؟

این حرف‌ها متكی بر علم و دانش نیست. حرف‌های محفلی است كه چندان محلی از اعراب ندارد. ما قبل از این‌كه بخواهیم هنری داشته باشیم، یك شخصیت اجتماعی داریم و تمام اینها برمی‌گردد به میزان مسؤولیت‌پذیری كه یك فرد در برابر اجتماعش احساس می‌كند.
برای بازیگران بزرگ این سرزمین مثل جمشید مشایخی، علی نصیریان و داوود رشیدی و دیگر بازیگران نسل پیشین كه بسیار مسؤولیت‌پذیرتر از نسل ما بودند، قطعا تفاوتی نمی‌كرد و نمی‌كند كه جلوی دوربین علی حاتمی در سریال هزاردستان باشند یا جلوی دوربین مسعود كیمیایی در سینما. واقعا هم فرقی نمی‌كند، بازیگر باید در قبال كارش مسؤول باشد كه البته این به شخصیت هنرمند
برمی‌گردد.

به لحاظ رعایت تكنیك‌های بازیگری چطور؟ بازی در قاب‌های مختلف سینما، تلویزیون و تئاتر نوع و جنس متفاوتی از بازی را می‌طلبد؟

تمام این مدیوم‌ها از مباحث تكنیكی مختلفی تشكیل شده، اما نقاط مشترك همگی یكی است. در بازیگری شما باید تحلیل مناسبی از نقش و علم بازیگری داشته باشید. الان خیلی فرقی نمی‌كند كه تصویر را از سینما ببینید یا تلویزیون یا سینمای خانگی. شاید تنها فرق بازی در مدیوم تلویزیون برای یك بازیگر فرسایش آن باشد. به این دلیل كه طولانی بودن كار در تلویزیون برای بازیگر حكم فرسایشی پیدا می‌كند به خصوص در سریال‌های تاریخی، اما در سینما به دلیل مدت فیلمبرداری كمتر بازیگر سرحال‌تر است.
برگردیم به فیلم كروكودیل؛ برای نزدیك شدن به نقش پلیس در این فیلم چه نكاتی را در نظر گرفتید؟

من تجربه بازی در نقش پلیس را قبلا داشتم. البته این فیلم در گونه پلیسی نیست و بیشتر به معضلات و هنجارشكنان اجتماعی نگاه می‌كند.این فیلم درباره چند جوان است که می‌خواهند از مسیری سریع اما پر خطر همه چیز را یک شبه به‌دست‌آورند.
كار در این فیلم و كنار افرادی مانند كوروش تهامی، اندیشه فولادوند و رضا یزدانی چطور بود؟
با كوروش كه چند كار مشترك تا به حال داشتیم، رضا یزدانی هم كه دوست و خواننده مورد علاقه من است و كلا در این فیلم خیلی سكانس مشتركی با این دوستان نداشتیم. آنها فرار می‌كردند و ما به دنبال‌شان بودیم.

نظرتان درباره سینمای فعلی ایران چیست؟

من خیلی پیگیر سینمای ایران نیستم. حتی نمی‌دانم چه فیلمی در اكران است.

چرا؟

دلیلش خیلی مفصل است، اما در مجموع اگر بخواهم بگویم سینمای فعلی ایران سلیقه من نیست.

این نوع فیلمنامه، شخصیت‌پردازی، طراحی صحنه و... را من دوست ندارم.
سینمای فعلی ایران خیلی من را اغنا نمی‌كند. سال‌هایی بود كه می‌توانستید فیلم‌تان را در سینما انتخاب كنید و بروید در سالن آن را ببینید. عباس كیارستمی، پرویز كیمیاوی، سهراب شهیدثالث، مسعود كیمیایی، داریوش مهرجویی و ناصر تقوایی فیلمسازانی از این دست بودند كه در آن سال‌ها فیلم‌هایی می‌ساختند كه می‌توانستید از دیدنشان لذت ببرید، اما الان چه داریم؟ «تختی» به كارگردان بهرام توكلی آخرین فیلمی بود كه من از دیدنش در سینما لذت بردم. این فیلم بسیار خوش‌ساخت و تكنیكی در حد بین‌المللی بود.

البته مسعود كیمیایی و داریوش مهرجویی هنوز هم فیلم می‌سازند!

مسعود كیمیایی تا فیلم سرب و داریوش مهرجویی تا فیلم مهمان مامان. طبیعی است كه هر فیلمساز زمانی دارد. مگر اسكورسیزی الان كه فیلم می‌سازد، چقدر می‌تواند نسل جوان آن جامعه را راضی كند؟ سلایق، دیدگاه‌ها و ذائقه‌های هر جامعه تغییر می‌كند. من با 48 سال سن موسیقی‌ای گوش می‌كنم كه دختر هفت‌ساله من آن را نمی‌پسندد.
این اختلاف‌نظر طبیعی است و به همین دلیل است كه می‌گویم هر عصری باید خالق خودش را داشته باشد.
ما در حال حاضر صرفاً پرداخته‌ایم به این‌كه توده مردم از چی خوششان می‌آید كه بعد آن را در نازل‌ترین شكل ممكن به خوردشان بدهیم.
خب این كار در درازمدت به ذائقه فرهنگی كشور لطمه می‌زند. ضمن این‌كه همه ما امروز به‌خوبی می‌دانیم كه در بعضی از آثار پولشویی انجام می‌شود كه واقعا می‌پرسم چند درصد این آثار تماشایی هستند؟ بدون فكر و تفكر صرفا به نیت سرگرمی ساخته می‌شوند كه البته اصلش را بخواهید سرگرم‌كننده هم نیستند. ما در واقع در بخش سرگرمی‌سازی هم در نازل‌ترین شكل ممكنش عمل می‌كنیم و این در حالی است كه ما در سینما سابقه تقریبا طولانی داریم.

منبع: جام‌جم

24

شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    اخبار سایر رسانه ها