زندگی زیر غبار/ چرا طوفان شن و گرد و غبارهای جنوب شرق ایران پیوسته تشدید می‌شود؟

در حال حاضر بزرگترین پدیده پناهندگی محیط زیست کشور متعلق به سیستان و بلوچستان است که درنتیجه خشکیدگی دریاچه هامون و نابودی کشاورزی و شیلات نزدیک به ۷۰۰ هزار نفر از ساکنان این استان به استان‌های دیگر مهاجرت کردند

زندگی زیر غبار/ چرا طوفان شن و گرد و غبارهای جنوب شرق ایران پیوسته تشدید می‌شود؟

از طوفان‌های ۱۲۰ روزه سیستان که جنوب شرقی ایران را در محاصره شن‌های روان و گرد و غبار فرو برده تا پیش‌بینی وزش باد‌های شدید در استان‌های کویری و مرکزی،‌ تقریبا نیمی از ایران در محاصره باد و طوفان شن و غبار قرار گرفته است. و این رخدادی است که تا سه چهار دهه قبل، شاید تا حدی عادی و طبیعی جلوه می‌کرد اما اکنون با گذشت هر سال بر شدت بحران افزوده می‌شود. در این میان اوضاع در سیستان و بلوچستان بیش از دیگر نقاط کشور بحرانی است اینقدر که بادهای ۱۲۰ روزه و معروف سیستان به بادهای ۱۸۰ تا ۲۰۰ روزه تبدیل شده است. بادهایی که زمانی به دلیل وجود دریاچه هامون، باعث تعدیل آب و هوا و کاهش دما و زندگی بهتر ساکنان این استان شده بود حالا به دلیل خشکیدگی بزرگترین دریاچه آب شیرین ایران به بلایی تبدیل شده که حاصلش گسترش مهاجرت،‌ فقر،‌ بیکاری،‌ بیماری و آسیب‌های اجتماعی شده است.

در حال حاضر بزرگترین پدیده پناهندگی محیط زیست کشور متعلق به سیستان و بلوچستان است که درنتیجه خشکیدگی دریاچه هامون و نابودی کشاورزی و شیلات و صنایع دستی نزدیک به ۷۰۰ هزار نفر از ساکنان این استان در دهه ۷۰ و ۸۰ شمسی به استان‌های دیگر مهاجرت کردند. رخداد نامیمونی که حالا در خوزستان چند سالیست در حال شکل گرفتن است گرچه آماری از آن منتشر نشده اما ناگفته پیداست که روند مهاجرت به سمت مناطق شمالی ایران شدت گرفته است. شاید زمانی بیکاری و فقر مهمترین دلایل مهاجرت بود اما اکنون این آب و اقلیم یا به عبارتی ناپایداری محیط زیست است که مهاجرت را در بخش‌هایی از ایران می‌تواند تشدید کند.

هامون چه بود و چه شد؟

سیستانی‌ها هنوز هم از هامون با عنوان دریا یاد می‌کنند. هامون برایشان دریاچه که نه،‌ اما دریایی وسیع بود که امکان زیستن را در تمام هزاره‌های گذشته در این سرزمین فراهم کرده بود. تا همین سه دهه قبل هم به گواه آمارهای کارشناسان محیط زیست و منابع طبیعی،‌ هامون دریاچه‌ای بود که علاوه بر تنوع زیستی ارزشمند‌ش، هر ساله ۷ هزار صیاد، بیش از ۱۵ هزار تن ماهی از آن صید می‌کردند. اما حالا نه فقط ماهیگیران بلکه ۱۵ هزار نفری که با حصیربافی از گیاهان هامون امرار معاش می‌کردند نیز اکنون بیکار شده‌اند. از آن همه شور زندگی و حضور ده‌ها هزارتایی پرندگان مهاجر آبزی در هفتمین تالاب بین‌المللی جهان، حالا جز یک بیابان ۵۰۰ هزار هکتاری چیزی باقی نمانده است! نه آب است نه سبزینگی،‌ نه ماهی نه ماهیگیر،‌ دریاچه‌ای که هرساله حدود یک میلیون و ۴۰۰ تن علوفه برای ۱۱۵ هزار گاو سیستانی و یک میلیون و ۳۵۰ هزار گوسفند و بز تأمین می‌کرد، اکنون به بحرانی‌ترین کانون بیابانزایی ایران تبدیل شده است. حالا به جای برداشت ۱۸ تن علوفه و ۲۰ تن ماهی از هر هکتار اراضی دریاچه هامون، بیش از ۴۰ تن خاک و شن و ریگ است که با باد از هر هکتار برداشت شده و به سر و روی مردم می‌ریزد. هوا هم گرمتر شده و آنهایی که از شدت فقر توان مهاجرت نداشته‌اند هر روز فقیرتر از قبل می‌شوند. باور کردنی نیست! به گواه اظهارنظرهای مسئولان استانی و کارشناسان، خشکیدگی هامون دو دلیل دارد نخست اینکه افغانستان به ایران آب نمی‌دهد و دوم اینکه همین اندک آب موجود نیز که ناشی از سیلاب‌های بالادست است و به ایران می‌رسد به درستی مدیریت نمی‌شود و به جای هامون عمدتا به چاه نیمه‌ها می‌رود تا نیاز روز افزون آب شرب و کشاورزی‌های ناپایدار را تأمین کند! گرچه امسال به مدد بارش‌های نسبتا خوب بهاره،‌ هامون هم رنگ آب به خود دید اما این آب اینقدر نبود که بتواند دریاچه دائمی هامون را احیا کند چون مسیر رودخانه از سال‌ها پیش به سمت چاه نیمه‌ها تغییر کرده و بیشتر آب سیلاب‌ها به سمت چاه نیمه چهارم می‌رود تا دریاچه،‌ بیشتر وسعت هامون اکنون خشک است اما کمی آن‌طرف‌تر در همین سیستان و بلوچستان خشک و بی‌آب، برنج و هندوانه هم می‌کارند! اینقدر که سطح زیر کشت برنج کاری‌ها در این استان به گفته رئیس جهاد کشاورزی استان در سال ۹۴، ‌به بیش از ۳۵۰۰ هکتار می‌رسد این در حالی است که کشت برنج در ۱۴ استان کشور به جز دو استان مازندران و گیلان ممنوع اعلام شده است. اما نه فقط برنج که محصولات آب‌بر زیادی در چهارگوشه کشور و اتفاقا در مناطقی که محدودیت شدید آبی وجود دارد همچنان با حمایت مسئولان شهرستان یا استان کاشته می‌شود.

حاصل چنین مدیریت غیر‌علمی در عرصه آب و کشاورزی،‌ حالا در بسیاری از مناطق کشور به بروز پدیده گرد و غبار،‌ خشکیدگی تالاب‌ها و رودخانه‌ها و دریاچه‌ها،‌ گسترش مناطق بیابانی، ‌تخریب جنگل‌ها و مراتع و ناپایداری سرزمین و بحران‌های اجتماعی و اقتصادی و حوادث غیر‌مترقبه منجر شده است. با این حال هنوز هم تغییری در برنامه‌های نخ‌نما‌شده توسعه که در بسیاری از موارد موجب هدررفت منابع آب و خاک شده، تغییری بنیادین و با پشتوانه مطالعات علمی ( ‌مطالعات آمایشی، اقلیمی، زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی) صورت نگرفته و در همچنان روی همان پاشنه قدیمی می‌چرخد.

اختصاص ۸۶ میلیارد تومان برای گرد و غبار سیستان

طی یک هفته گذشته،‌ بسیاری از ساکنان سیستان در محاصره طوفان شدید شن و گرد و غبار قرار گرفتند و ده‌ها نفر راهی بیمارستان شدند. در همین حال دبیر ستاد ملی مقابله با گرد و غبار کشور با اشاره به اینکه طوفان ماسه سیستان با منشاء خارجی،‌ اما گرد و غبارش با منشاء داخلی بوده، از اختصاص ۸۶.۵ میلیارد تومان برای مقابله با گرد و غبار سیستان در سال جاری خبر داده است. علی‌محمد طهماسبی می‌گوید: در دهه ۷۰ که وضع منابع آبی در دریاچه‌های سه‌گانه هامون‌ بهتر و میزان رطوبت سیستان هم بالاتر بود؛ طوفان‌های ماسه‌ای از خارج کشور وارد ایران و تا حد زیادی کنترل می‌شد ولی در حال حاضر به دلیل خشکی هامون و نبود رطوبت در دشت سیستان، طوفان ماسه می‌تواند در سطح خاک اثرگذار باشد و خاک را بلند کند البته امسال اگر بارش‌ها و ورود آب به سمت هامون نبود، اوضاع بدتر از شرایط موجود بود.

طهماسبی با گلایه از تخصیص قطره چکانی اعتبارات برای مقابله با گرد و غبار سیستان در سال گذشته می‌گوید: خوشبختانه امسال بالاترین اعتبار گرد و غبار برای استان سیستان و بلوچستان با تمرکز بر سیستان در نظر گرفته شده است، به‌طوری که ۸۶.۵ میلیارد تومان برای این استان پیشنهاد شده که در کمیته ملی گرد و غبار هم مورد تایید قرار گرفته و به سازمان برنامه و بودجه ارسال شده است.

اینکه این بودجه ناچیز دقیقا قرار است صرف چه کاری شود نیز مهم است،‌ طهماسبی در این باره به ایسنا می‌گوید: «نزدیک به ۳۳ میلیارد تومان برای سازمان جنگل‌ها است که عمده‌ترین کار مقابله‌ای شامل نهال‌کاری و بوته‌کاری بر عهده این دستگاه است همچنین ۳۵ میلیارد تومان به منظور لایروبی و تسهیل ورودی آب از مبادی مرزی به سمت تالاب به وزارت نیرو اختصاص داده شده است. افزون بر این حدود دو و نیم میلیارد تومان برای مدیریت زراعت در سیستان در نظر گرفته شده است که تلاش می‌شود از طریق اقدامات آموزشی -ترویجی، اصول کشاورزی حفاظتی پیاده‌سازی شود. از مجموع اعتبارات سیستان و بلوچستان، حدود ۱۵ و نیم میلیارد تومان به سازمان محیط زیست داده می‌شود که برای حفاظت از هامون، رساندن آب به این تالاب و پخش آب در مناطقی که تحت فرسایش بادی قرار دارند؛ هزینه خواهد شود همچنین یک و نیم میلیارد تومان برای امور بهداشت و درمان به منظور خدمات‌رسانی و تجهیز بیمارستان در سیستان در نظر گرفته شده است.»

تخصیص مبلغ ۸۶ میلیارد تومان برای مقابله با گرد و غبار سیستان در حالی صورت می‌گیرد که تاکنون بسیاری از کارشناسان بزرگترین راهکار مقابله با گرد و غبار این استان را احیای تالاب هامون و تغییر الگوی کشاورزی عنوان کرده‌اند. تالاب سه‌گانه هامون نیز به آب نیاز دارد، آبی که اکنون بیش از دو دهه است در چاه نیمه چهارم ذخیره می‌شود در حالی‌که می‌تواند در هامون باشد تا هم کشاورزی پایدار رونق گیرد و هم شیلات و صنایع دستی و هم اقلیم منطقه به دلیل وسعت دریاچه‌های سه گانه هامون، تعدیل و تلطیف شود. در همین حال تلاش برای تغییر الگوی کشت و آبیاری نه فقط در سیستان که تقریبا در سراسر کشور بسیار کمرنگ است و به‌جای اینکه اعتبارات دولتی صرف برنامه‌های مشارکتی در بخش محیط زیست و آب و کشاورزی شود صرف عملیات‌های پرهزینه عمرانی توسط دولتی‌ها می‌شود بی‌آنکه مردم به مشارکت گرفته شوند و ضرورت تغییر الگوی کشت و مصرف بهینه آب برایشان مشخص شود. از‌این‌رو گرد و غبارها با وجود تخصیص بودجه‌های دولتی هرساله بیشتر از قبل شدت می‌گیرد و عملا تغییر چندانی در وضعیت آب و اقلیم سیستان در دو دهه گذشته دیده نشده است.

منبع: سازندگی

66

شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    اخبار سایر رسانه ها