ملکۀ شنها / 10 نکته دربارۀ قهرمان «عصر جدید» با رأی 6.5 میلیونی
انتخاب نهایی مردم در مسابقۀ تلویزیونی استعداد یابی بانوی هنرمندی است که روی شن نقاشی می کند: زنِ 30 سالۀ ماهشهری که ستایش همگان را برانگیخت. این اتفاق و این انتخاب را با ذکر 10 نکته مرتبط یا به بهانۀ آن، بررسیدهایم...
انتخاب خانم «فاطمه عبادی» به عنوان قهرمان مسابقۀ استعدادیابیِ تلویزیونی «عصر جدید» یک رخداد بی سابقه است.
هر چند از منظر روند برنامه و با توجه به داوریهای عمومی غیر منتظره نبود. چه، از همان اجرای نهایی حدس زده می شد که هنرمند 30 سالۀ ماهشهری که با «شن» یا روی شن نقاشی میکند و تابلوهایی زیبا میآفریند گوی سبقت را از 4 رقیب خود میرباید و این اتفاق نیز رخ داد.
تعداد آرای نهایی (6 میلیون و 544 هزار و 964 رأی) اما فراتر از پیش بینیها بود و البته خود این مسابقه در ایران بیسابقه است چه رسد که استعدادهایی که کشف و معرفی شده اند و در صدر آنان هنرمند نقاش که حالا جایزۀ 500 میلیون تومانی را از آن خود ساخته است.
مردم 5 گزینه در پیش داشتند: نخست، همین خانم جوان و هنرمند، دیگری جوان 20 سالۀ جسوری که دست به حرکات شگفتآور و خطرناک میزند و دوم شد (محمد زارع). گزینۀ سوم نوجوان 14 سالۀ اردبیلی که «آواز» میخواند و اگر در گذار از سن بلوغ حنجرۀ او تغییر نکند از امیدهای آتی موسیقی دستگاهی ایران به شمار است.
چهارمی یک شعبده باز حرفهای اما در آستانه 40 سالگی چندان مشهور نبود و در اجراهای اول و دوم بیشتر حیرت آفرین بود اما بعد که از او خواسته شد مدام بگوید «این یک بازی است» تا انگ خرافهپراکنی و جادوگری بر او و «عصر جدید» ننشیند کمی اُفت کرد و گزینه پنجم نیز «گروه دختران نینجا» بودند که به صورت دسته جمعی حرکات ورزشی و آکروباتیک انجام میدهند.
با این همه فاطمه عبادی انتخاب شد و در چرایی آن میتوان این موارد را برشمرد:
1. نقاشی، یکی از هفت هنر شناخته شده در دنیای مدرن است.از حیث رقابت در این چارچوب، تنها رقیب او پارسا خائف (موسیقی) بود اما مراد از موسیقی فراتر از آواز و مجموعه ای از هنرهای مرتبط با موسیقی است.
2. فاطمه عبادی، زن است. «عصر جدید» اما بیشتر مردانه بود تا زنانه و این که دختران نینجا و خانم عبادی به این مرحله راه یافتند از تلاش فراوان آنان خبر می داد. از این رو می توان گفت اگر فاطمه عبادی نبود چه بسا گروه دختران نینجا به جای ردیف پایانی به قهرمانی می رسید. اما چون یک زن دیگر حاضر بود او ترجیح داده شد.
3. زبان هیچ یک به اندازه هنر این زن، بین المللی نیست. اگر همین حالا فستیوالی در فرانسه یا کنیا یا کانادا برگزار شود او بیش از دیگران می تواند با حاضران و بینندگان ارتباط برقرار کند. خاصه این که برای کارهای خود سناریو تعریف می کند و قصه دارد و مردم قصه و روایت را دوست دارند.
مهم تر این که مردم در جست و جوی معنای زندگی هستند و هنر اصلی فاطمۀ عبادی این است که با «هیچ» و از «هیچ» معنا میسازد.
«با هیچ» به این خاطر که ابزاری ندارد و «از هیچ» به این سبب که از شن و خاک، پَستتر چه؟
خاک یا شن در فرهنگ ما نماد پستی است و زیر پای ما ( شاملو میگوید: مرا گر خود نبود این بند/ شاید بامدادی/ همچو یادی/ میگذشتم از ترازِ خاکِ سردِ پست)... عبادی اما با همین خاکِ سردِ پست، معنا میآفریند...
4. هر چند دوربین ها آثار او را ضبط کرده اند و از این منظر ماندگار شده اما همین که به سرعت محو و دوباره خلق می کرد و از شکلی به شکل دیگر درمی آمدند یاد آور حقیقت زندگی و سویۀ دیگر آن مرگ هم بود.
هنر، آفرینش و بازآفرینی است و خیام می گوید:
این کوزه گر دهر چنین جام لطیف
می سازد و باز بر زمین می زندش...
فاطمه عبادی نیز مدام می آفرید و از بین می برد و همین حس نوستالژیک یا دریغادریغِ عمیقی به مخاطب می بخشید یا دست کم برای این نویسنده چنین بود و حتی پیامی رساتر از «انهدام» که آیدین آغداشلو در غالب آثار خود به تماشا می گذارد. چرا که این زوال و انهدام را در عمل هم به نمایش می گذاشت.
5. چه در این خانم و چه در آن پسرک ماجراجو نوعی احساس استغنا و عطشِ بردن نداشتن دیده می شد و مردم شاید این ناتشنگی را دریافتند که به این دو بیشتر رأی دادند.
حال آن که پارسای نوجوان شوق فراوان نشان می داد و مرد شعبده باز می گفت شاید فرصت دیگری نداشته باشد و دختران نینجا نیز به گونه ای دیگر.
6. در هنر فاطمه عبادی نوعی مسؤولیت اجتماعی و نه تبلیغ ایدیولوژیک مستتر بود و همین کار او را متمایز میساخت.
7. هر چند آرای نهایی به مردم سپرده شده بود اما داوران در تعیین ترکیب نهایی نقش داشتند و گرایش آنان تقریبا مشخص بود. از مجموع 4 داور 2 نفر ( آریا عظیمی نژاد و رؤیا نونهالی) محبوب ترند و از نوع مواجهه های قبلی آنان می شد حدس زد کدام را ترجیح میدهند و ترتیب برندگان نهایی را میتوان بر پایۀ علاقه یا سلیقۀ آنان نیز دانست بی آن که دخالت مستقیم داشته باشند.
8. هر چند مقایسۀ یک مسابقۀ استعدادیابیِ تلویزیونی با انتخابات جدی چه ریاست جمهوری و چه مجلس شورای اسلامی پایۀ علمی ندارد و دو موضوع کاملا جدایند اما همین که زن سیسالهای در پی چهار اجرای تلویزیونی بیش از 6 میلیون رأی بیاورد و چهرههای مشهور سیاسی با آرایی بسیار کمتر در انتخابات ناکام بمانند از سوژههای مردم در گفت و گوها و فضای مجازی خواهد شد و گریز و گزیری هم از آن نیست.
9. میزان استقبال از این برنامه و آرایی که به 5 راه یافته اختصاص داده شد آن هم در قیاس با روی گردانی مردم از بسیاری از برنامه های کسالت بار صدا و سیما نشان میدهد چقدر هنر و سرگرمی در دنیای امروز اهمیت دارد.
جالب این که هیچ یک از این استعدادها هم محصول نظام استعدادکُش آموزش و پرورش نیستند که پس از 6 سال مفید و به درد بخور اول در 6 سال دوم بچه ها را خسته و فرسوده میکند و بهترین سال های نوجوانیشان را زیر کابوس کنکور دانشگاه ها و رقابت از طراوت میاندازد و جز برای آنان که رشتههای خاص دانشگاهی را هدف قرار داده اند فایده ای ندارد.
فاطمه عبادی استعداد خود را نه از مدرسه و از زبان معلم یا ناظم که از ریختن نمک به روی میز و بازی با آن و نقاشی با نمک کشف میکند. پسرک هم که معلوم است نسبتی با درس و مدرسه ندارد و پارسا هم آواز را بیرون این ساختار دنبال کرده و داستان شعبده و ورزش زنان هم که نیاز به توضیح ندارد.
ساختار سیاسی و صدا و سیما چاره ای ندارند جز این که سلیقه غالب مردم را درک کنند و اگر این برنامه به معنی درک آن است جای خوشحالی دارد.
انتخاب یک زن هنرمند حاوی این پیام روشن است که بگذارید زنان شکوفا شوند و بگذارید خودشان و خانوادهشان نگران خودشان باشند نه آن که از تریبونها مدام ابراز نگرانی شود. میتوان در عین حال، به مدعیان یک کاسه شن داد و گفت: اگر تواناترید شما یکی از همین تابلوهای شنی را خلق کنید!
10. دست آخر این که هر چند این برنامه کپی یک مسابقه مشهور استعدادیابی و در ظاهر و حتی چینش داوران از حیث جنسیت هم طابقالنعلبالنعل است اما بومیسازی و ایرانیزه شد و از این نظر باید به احسان علیخانی دست مریزاد گفت.
منتها باید مراقب خودش باشد. چون این برنامه از شبکۀ سه پخش می شود. همان شبکه که از هنرهای مدیر جوان آن حذف عادل فردوسیپور و نود است و انگار در این ساختار محبوبیت خود یک عنصر تهدید کننده است!
کار دشوار احسان علیخانی این است که اگر کرنش نکند و به برخی تحمیلها تن ندهد برنامه را از دست میدهد و احتمالا از او می گیرند و به دستیار پشت صحنه می سپارند و اگر تن بدهد محبوبیت خود را از کف می دهد!
منبع: عصرایران
66
برنامه عصر جدید عالی بود و بعد از مدتها بنظرم مردم با تلویزیون اشتی کردند و باید به مدیران شبکه ۳ احسنت و خسته نباشید گفت
برنامه یه عیبهایی هم داشت پرحرفی علیخانی واقعا واقعا کلافه کننده بود جاهایی تحریک میشدم تلویزیون رو خاموش کنم ؛ مجری پشت صحنه اصلا بود و نبودش فرقی نداشت . نه تنها داوران بلکه خود علیخانی هم نسبت به بعضی شرکت کننده ها تمایل داشت و کاملا عیان بود مثل شعبده باز هر چند مردم دیگر عنایتی بهش نداشتن . خانم عبادی کارش خوب بود و خودم به او و محمد و نینجا رای دادم ؛ ولی انتظارم از هنر روح نواز بودنش هست مخصوصا نقاشی که خیال انگیز بودنش برام مهمه ؛ هنر تلخ رو دوست ندارم اجرای آخر خانم عبادی مخصوصا با دعوت از عضو گیرنده و مادر اهدا کننده جانب انصاف رو رعایت نکردن و احساسات مردم رو تحریک کردن و در واقع عوامل پشت صحنه مثل آپشن های بیشتر بهش فرصت عرض اندام دادن . محمد اما شخصیت جوکر مانندی داره؛ این هیچ در هیچ که در مورد خانم عبادی گفتید محمد و شخصیتش و اجراهاش و جملات کوتاهش چنین حسی به من القا کردن واقعا متفاوت بود .
خانم عبادی اگر دیده شد بخاطر توجه و عمل به رسالت صدا و سیما بود نویسنده در صدد تخلیه عقده گویا هست وی با طرح اخراح فردوسی ارسیما که معمول هر ارگان واداره ای هست به سیاسی سازی موضوع و منفی بافی در مشی سیما پرداخته و علیخانی مجری عصرجدید را با امحکوم به قبول اوامر تحمیلی ریاست صدا و سیما تعریف میکند درحالی که عقل سلیم ومدیریت علمی میگوید کارمند موظف است مطابق دستورالعمل مدیران مافوق عمل کند نباید خودسر باشد. امروز موفقیت سیما برای ایجاد این برنامه استعداد یابی بدون حمایت دولت بسیار ارزشمند ودرخورد تقدیر میدانم
واقعا حقش بود مورد ستایش قرار بگیره
واقعا خسته نباشید خیلی کامل و جامع بود
افرین بر شیرزن خوزستانی... پرچم خوزستان بالاست
با سلام خیلی عالی و بی نظیر بود خانم فاطمه عبادی خانم عبادی کسی بود که فقط با دستان هنرمندش و بون استفاده از هیچ ابزار و سیله تصاویر زیبا و جالب خلق می کرد ولی دیگران از کلی ابزار و وسیله استفاده می کردند مثلا پارسا خائف چقدر باهاش کار کردند زنده باد خانم عبادی
درود بر خانم عبادی . این خانم به مشکلات جامعه اشاره داشت و بازگو کننده هنجارهای جامعه امروزی بود و روش و شیوه زندگی درست را آموزش می داد و مردم امروزه خواستار این هستند تا در جامعه کسی باشد تا به بیان حقایق بپردازد و مرهمی بر زخم مردم باشد و به این خاطر در ردیف اول قرار گرفت . احترام به کانون خانواده را که داریم از آن فاصله می گیریم دوباره یاد آوری کرد . نقش زن و مادر را بیان کرد که اگر به درستی انجام شود جامعه را از بسیاری از هنجارها نجات می دهد . این جامعه نیاز به مادری مهربان دارد تا فرزندان این سرزمین را به سرمنزل مقصود رهنمون شود .
نتونستي ببيني كه مدير شبكه سه داره خوب كار مي كنه،بالاخره عقده ات را خالي كردي اما اينطور كه تو مي گي نيست. هرچيزي بايد در جاي خودش باشه حتي مجري،برنامه ساز و...
از اوایل انقلاب دیدیم که صدا سیما استعدادهای برتر وژنهای خوب را درنطفه خفه کرده ونگذاشته اندمردم شاد باشند ولذت ببرند ازخوانندگی بازیگری وطنز پردازی گزلرشگری وغیره وغیره گرفته تا.....
بعضی ها به هر قیمتی برنامه شاد می خواهند حتی اگر در شان جمهوری اسلامی نباشد چون عقیده به دین ندارند ما انقلاب کردیم که منکرات نباشد متاسفانه رسانه ملی خودش پیش قدم است خانم عبادی کارش ظریف و خوب بود اما کارهای ان خانمهای کرجی بسیار قبیح ودر شان زن نبود وخیلی افتضاح و خارج از شئونات اسلام بود
عصر جدید خوب بود اما کار ان خانمهای کرجی بسیار زشت بود ارزش زن بالاتر از این حرکات نمایشی است