هنگام حادثه ما تیر آرشیم

گفت‌وگو با خشایار اعتمادی که یکی از خاطره‌انگیزترین ترانه‌ها درباره خلیج‌فارس را خوانده است.

هنگام حادثه ما تیر آرشیم

هرچند حالا صف خوانندگان نسل دومی و آغازگران جریان موسیقی پاپ ایران بعد از انقلاب اسلامی، بیش از آن‌كه جزو فعالان موسیقی باشند، به نام‌هایی در ذهــن نســـل‌های گـــذشته بـــدل شده‌، امــا خالــق آثـــاری بـــوده‌انــــد كه هنــــوز هم با هر اتفاقی به یـــــاد مخاطب می‌آیند. آنچه این روزها در خلیج‌فارس می‌گذرد و نمایش اقتدار ایران است، در عالم موسیقی و فعالیت‌های همین خوانندگان چند دهه گذشته كشورمان چهره خاصی دارد؛ خوانندگانی چون خشایار اعتمادی، قاسم افشار و ... هركدام آثاری برای خلیج‌فارس خوانده‌اند؛ آثاری كه برخی نه‌ مناسبتی بوده و نه به سفارش جایی كه به انتخاب خواننده به یك اثر موسیقایی ماندگار بدل شده‌. «از پارس تا خزر» اعتمادی یكی از همین آثار است كه هنوز هم برخی بندهای ترانه‌اش برایمان آشناست و در خاطرمان مانده است. سراغ این خواننده رفتیم تا برایمان از اجرای این اثر و حال و هوای این روزهایش حرف بزند، همچنین ببینیم او كه بیش از دو دهه پیش این قطعه را اجرا كرده، آیا اكنون پیگیر اخبار مربوط به خلیج‌فارس است یا نه.

ماجرای خواندن از خلیج‌فارس

خشایار اعتمادی یكی از اولین خواننده‌هایی است كه در سال‌های پس از پیروزی انقلاب اسلامی در عرصه موسیقی پاپ فعالیت كرد.

او درباره قطعه «از پارس تا خزر» می‌گوید: سال 1376 بود كه تصمیم گرفتم كاری برای خلیج‌فارس بخوانم، هیچ مناسبتی در كار نبود و جایی هم به من چنین كاری را سفارش نداده بود، از زنده یاد افشین یداللهی خواستم شعری در این باره بسراید كه او هم به‌خوبی از پس كار برآمد. تنظیم و ملودی‌اش را هم شادمهر عقیلی انجام داد و اینها همه با سفارش خودم انجام شد.

او درباره این‌كه چنین تصمیمی گرفته است، این‌طور توضیح می‌دهد: من خواننده‌ای هستم كه معتقدم باید از باورهایم بخوانم؛ باورهایی ملی و مذهبی كه بارها هم در كارهایم نمود داشته‌اند، سه كار برای ایران خوانده‌ام، دو كار برای حضرت مولا (ع)، یک كار برای امام حسین(ع) و یك كار هم برای حضرت قائم(عج). هنرمند اگر از باورهایش بخواند، می‌تواند آثار ماندگارتری از خود برجای بگذارد و من هم با همین باور در مسیر هنری‌ام
پیش رفته‌ام.

از استودیو تا ناو خارك

پنج سال بعد اعتمادی به همراه اركستر وارد ناو خارك می‌شوند و روی آب‌های خلیج فارس همین كار را اجرا می‌كنند. فرصتی كه شاید بتوان بدون اغراق گفت در سراسر جهان نصیب كمتر خواننده و گروه موسیقی می‌شود. وقتی این موضوع را با اعتمادی مطرح می‌كنم، می‌گوید: گاهی یك خواننده به كلام یا اثری هویت می‌دهد و گاهی هم این اثر است كه به خواننده هویت می‌بخشد. «از‌ پارس تا خزر» جزو كارهایی بود كه به من هویت بخشید و فرصت‌هایی را برایم ایجاد كرد و تا جایی كه می‌دانم اولین اجرایی بود كه بعد از پیروزی انقلاب در تخت جمشید اجرا شد و بعدتر شبكه یك هم چند باری فیلم این اجرا را پخش كرد. ماجرا این بود كه سال 1381 از سازمان صدا و سیما با من تماس گرفتند و خواستند كه با یك اركستر بزرگ 50نفره روی ناو اجرا كنم. آن زمان آقای خسروی مدیر پخش بود و آقای جعفری‌جلوه هم مدیر شبكه اول. به من گفتند طی 48 ساعت كار را آماده كنم. با هواپیمای 130 C كه برای ارتش بود و بعدا سقوط كرد به بندرعباس رفتیم و كار را روی ناو اجرا كردیم و به طور زنده از تلویزیون پخش شد. چند بار دیگر برای فرمانده‌ها و سربازان اجرا شد. بعد هم برگشتیم و كار را در میدان اصلی بندرعباس برای مردم اجرا كردیم.

جای خالی آثار ملی و مذهبی هدفمند

اعتمادی بعدتر و با دیدن تجربه خوب اجرای این كار در ذهنش برنامه‌ای برای ساخت و اجرای آثاری با هدف انسجام اقوام ایرانی و وحدت ملی می‌ریزد، بعدتر هم كارهای پژوهشی بر همین اساس انجام داده و طرح منسجمی به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ارائه می‌دهد.

طرحی كه اعتمادی برای اجرایی شدنش تلاش بسیار كرده اما به جایی نمی‌رسد. آن‌طور كه خودش می‌گوید حتی طرح را در سال 91 برای آقای نوبخت هم می‌برد و او هم به وزارت ارشاد نامه می‌نویسد تا برای اجرایی شدن طرح همكاری كنند، اما نامه‌ای به دفتر ریاست جمهوری ارسال می‌شود كه انجام این كار در اولویت‌هایشان نیست.

اعتمادی توضیح می‌دهد: این طرح بزرگ و ارزشمند كه متاسفانه شرایط هم برای عملی كردنش فراهم نشد، دربردارنده برنامه‌هایی برای اقوام ایرانی از لر و كرد و دیلم گرفته تا پیروان ادیان مختلف را دربرمی‌گرفت.

براساس این طرح به جای جای ایران رفتـــــــه و بــــــــا زبان‌موسیقی اقوام ایرانی را روایت كند. متاسفانه هیچ كس حمایت نكرد آن هم در حالی كه برای سریال‌هایی با كیفیت نامناسب 30 میلیارد تومان هزینه می‌شد اما برای كاری كه انسجام‌بخش اقوام ایرانی بود كسی حاضر نشد سه تا چهار میلیارد تومان هزینه كند.

به گفته این هنرمند، التزام به پرچم، مقابله با مصادره مفاخر ایرانی و ... از موارد مهم این طرح اجرانشده بوده است.

امروز، خلیج‌فارس

امروز هم در خلیج‌فارس خبرها بسیار است. خبرهایی كه شاید برخی آنها را دنبال كنیم و برخی دیگر هم چندان اهمیتی به آنها ندهیم. اما اعتمادی به عنوان هنرمندی كه به ایران عرق داشته و برای خلیج‌فارس هم خوانده است، چه رویكردی در این مورد دارد؟ او در پاسخ به این سوال می‌گوید: خبرها را مرتبا دنبال می‌كنم و پیگیر تمام اتفاقات مرتبط با كشورم هستم. و اگر فرصتی ایجاد شود باز هم برای خلیج‌فارس خواهد خواند؟ او می‌گوید: من خواننده سفارشی نیستم، همیشه باورهایم را خوانده‌ام، چه در مذهب، چه در موارد احساسی و عاطفی و چه موارد ملی. من هم از علامه طباطبایی شعر خوانده‌ام و هم از احمد شاملو. هرگز دنبال سفارش گرفتن و چنین كارهایی هم نبوده‌ام. هر چه خوانده‌ام برای مردم بوده و اگر طرحی هم ارائه كردم، باز در راستای نیازهای جامعه و خواست مردمم بوده است. دوست دارم همیشه هم برای این موارد بخوانم اما راستش می‌خواهم كار خودم باشد نه سفارش جایی، چرا كه از مسؤولان دلگیرم.

نوشتن برای ایران

این شعر را زنده یاد افشین یداللهی نوشته است، شاعر و ترانه سرایی که چند سالی است یک سانحه رانندگی او را از ما گرفته، اما بسیاری از سروده هایش با صدای خوانندگان برجسته کشورمان شنیده شده است.

از ما روزنامه نگاران و قلم به دستان بپرسید می‌گوییم هر چیزی از بین می‌رود جز کلمه، حالا افشین یداللهی رفته اما همین امروز که با خشایار اعتمادی تماس گرفتیم و درباره کار ماندگارش درباره خلیج فارس حرف زدیم، رسیدیم به نام همین ترانه سرا، او که حالا خودش نیست، اما شعرها و ترانه هایش در غیابش هنوز زندگی می کنند و به حیات خود ادامه می‌دهند.

در ادامه‌ می‌توانید متن این‌ترانه را از نظر
بگذرانید:

از پارس تا خزر ایران نشسته است
این شیر پنجه دیوان شكسته است

البرز جلوه‌ای از اقتدار ماست
دروازه‌های عشق در اختیار ماست

در این فلات سرخ، با این تبار سبز
روید زهر كران، آینده‌ای سپید

ای افتخار شرق، در بام این جهان
پیچیده نام تو، گل واژه امید

هنگام حادثه، ما تیر آرشیم
سختی چو هیمه و ما همچو آتشیم

شرم سیاوش و فر تهمتنیم
نقش درفش خاك با عشق می‌تنیم

از پارس تا خزر ایران نشسته است
این شیر پنجه دیوان شكسته است

البرز جلوه‌ای از اقتدار ماست
دروازه‌های عشق در اختیار ماست

ای سرزمین نور، ای كشور كهن
جانم فدای تو، ای خانه، ای وطن

روشن شد آسمان از آذرخش تو
ناید خمیدگی بر پشت رخش تو

دیو سپید را در بند می‌نهیم
با هفت خوان عشق از بند میرهیم

كوپال این وطن نسل جوان اوست
هر كس كه عاشق است، اینك زمان اوست

از پارس تا خزر، ایران نشسته است
این شیر پنجه دیوان شكسته است

البرز جلوه‌ای از اقتدار ماست
دروازه‌های عشق در اختیار ماست

همه به احترام خلیج فارس

بیش از 20 تک آهنگ طی سال‌های گذشته برای خلیج فارس خوانده شده است. می‌توانیم موضوع دیگری را پیدا کنید که تا این حد مورد توجه همه موسیقیدان‌ها قرار گرفته باشد؟ فکر نکنیم بتوان موضوع دیگری را با این شرایط پیدا کرد.

اگر بخواهیم واکنش هنرمندان موسیقی به تحریف تاریخی مربوط به خلیج فارس را گاهشماری کنیم، به 37 سال پیش باید بازگردیم؛ جایی که کامبیز روشن روان با شاهکار «خلیج همیشگی فارس» اعتراض را کلید زد.

اثری را که روشن روان در این سال ساخت، اولین بار محمود علیقلی خواند و در آلبوم «فصل ایثار»ش گنجاند. موسیقی پاپ پس از پیروزی انقلاب پر است از قطعاتی که برای خلیج فارس ساخته و خوانده شده است.

آلبومی با نام «خلیج فارس» از حمید غلامعلی، قطعه «وطن» علیرضا عصار که بخش‌هایی را درباره خلیج فارس دارد، سالار عقیلی، همایون شجریان، سینا حجازی و محسن چاوشی با همراهی یکدیگر و بسیاری از دیگر خوانندگان موسیقی کشورمان سراغ این موضوع مهم رفته‌اند و برای خلیجی که سال‌ها مردانه ایستاده، خوانده اند.

همین‌طور شهرداد روحانی و شاهین فرهت آهنگسازان موسیقی کلاسیک کشورمان هستند که هر کدام یک سمفونی خاص خلیج فارس نوشته اند تا به جهان یادآوری کنند این عنوان جعل بردار نیست و تن به پذیرش هیچ کلمه‌ای جز فارس در کنار خود نمی دهد.
شهرداد روحانی اردیبهشت سال گذشته طی یادداشتی در این باره برای جام‌جم نوشته بود در هر قسمت این سمفونی سعی شده افزون بر تکرار نام خلیج‌فارس، آن منطقه را از نظر موقعیت تاریخی و جغرافیایی برای مخاطب به تصویر
بکشیم.

منبع: جام‌جم

24

شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    اخبار سایر رسانه ها