خداحافظی در سکوت یک مسئول سیاسی

با سروصدای زیادی وارد دولت شد اما در خاموشی و سکوت رفت. می‌گوید خودم خواستم تا در سکوت خداحافظی کنم چون دولت با انواع چالش‌ها مواجه است. رفتن و آمدن ما نباید به اندازه سر سوزنی بر گرفتاری دولت بیفزاید.

خداحافظی در سکوت یک مسئول سیاسی

به گزارش مشهد فوری ،با سروصدای زیادی وارد دولت شد اما در خاموشی و سکوت رفت. می‌گوید خودم خواستم تا در سکوت خداحافظی کنم چون دولت با انواع چالش‌ها مواجه است و به اندازه کافی دردسر دارد، رفتن و آمدن ما نباید به اندازه سر سوزنی بر گرفتاری دولت بیفزاید.

با مماشات زیادی به اختلافاتش با وزیر کشور اشاره می‌کند و از برخی درخواست‌ها از او که در خصوص انتصاب فرمانداران صورت می‌گرفت انتقاد می‌کند.

معاون سیاسی، امنیتی و اجتماعی پیشین استاندار خراسان رضوی می‌گوید: در فضای مدیریت سیاسی استان نتوانستیم آنگونه که بایسته و شایسته است مدیرانی را که مطلوب خودمان است وارد سیستم کنیم.

مرور پرحاشیه‌ترین مسائل سیاسی خراسان رضوی، علت کناره‌گیری توام با سکوت از دولت و واکاوی حرف و حدیث‌هایی که همواره دور دکتر سیدجواد حسینی مطرح بوده، از مهمترین موضوعات گفت‌وگوی دو ساعته ایسنا با مدیرکل پیشین آموزش و پرورش و معاون سیاسی سابق استاندار خراسان بود.

آنچه در ادامه می‌خوانید مشروح گفت‌وگوی تفصیلی ما با سیدجواد حسینی است؛

شما در سال 83 و 84 فرماندار مشهد بودید، بعد از اینکه دولت آقای احمدی‌نژاد روی کار آمد، کنار رفتید، در دولت آقای روحانی هم از سال 92، به عنوان مدیر کل آموزش و پرورش وارد دولت شدید اما نهایتا در دولت دوم آقای روحانی در حالی که معاون سیاسی استاندار بودید، سرپرست معاونت زیارت شدید و سپس از دولت کنار رفتید. چرا فصل مشترک دولت آقای احمدی‌نژاد و روحانی، جدایی شما از بدنه دولت بود؟

من در دولت اصلاحات چند مسئولیت مشخص داشتم که در دوره فرمانداری مشهد در سال 83 و 84، دولت آقای احمدی‌نژاد روی کار آمد، 20 روز در دولت آقای احمدی‌نژاد نیز حضور داشتم اما همان زمان نامه نوشتم که نوع سیاست‌ها و نگرش من با دولت آقای احمدی‌نژاد متفاوت است و درخواست کردم که در مدت یک ماه فرماندار را تغییر دهند، بدین معنی که اگر تغییر ندهند، من از این پست می‌روم. تضاد و دعوایی نبود، تنها رویکردها تفاوت داشت که امری طبیعی بود، اگر من در آن دوره باقی می‌ماندم، باید سوال ایجاد می‌شد.

در دولت آقای روحانی که خودمان نیز فعالیت داشتیم تا چنین دولتی روی کار بیاید، به من پیشنهاد مسئولیت اداره کل آموزش و پرورش را دادند و من نیز پذیرفتم. حدود 2 سال و 5 ماه در این سمت بودم، آن زمان آقای رشیدیان پیگیر شدند که به استانداری بروم، گفتم حضور من در آموزش و پرورش مناسب‌تر است و ترجیح خودم این است اما اگر شما بخواهید این کار را انجام می‌دهم.

کار بسیار سریع انجام شد، برخلاف وضعیت کنونی که وقتی می‌خواهند معاونی بگذارند، 6 ماه زمان می‌برد اما آن زمان حداکثر 10 روز طول کشید. حدود دو سال در معاونت سیاسی اجتماعی و امنیتی و حدود 3 تا 4 ماه مشاور استاندار و سرپرست حوزه معاونت زیارت بودم و بعد از آن دوره همکاری ما تمام شد.

چرا در دولت دوم آقای روحانی از دولت جدا شدید؟

ما به نظام و جامعه متعهد هستیم، یک زمان در قالب مدیریت اجرایی باید عملیاتی شود و زمانی در قالب دیگر اجرایی می‌شود. در این دوره به خواست خود من نبوده است. من با مدیرانی که کار می‌کنم، بالاترین حد رابطه را دارم. وزارت کشور و شخص وزیر کشور سبک کاری من را نمی‌پذیرفتند، همانطور که من نیز سبک کاری ایشان را چندان نمی‌پذیرفتم، اصل قضیه این بود که باعث شد من بروم.

گفته می‌شود زمانی که معاون سیاسی استاندار بودید آقای رشیدیان برای ماندن شما در استانداری مقاومت زیادی کرد؟ اوج این اختلاف نظرها درباره ماندن یا رفتن شما از کی شروع شد؟

زمانی که متوجه شدم نزدیک عید بود. 5 یا 6 ماه بود اما من متوجه نشده بودم، زمانی که متوجه شدم آقای وزیر تمایلی ندارند که من در این پست باشم، بلافاصله استعفا دادم. استعفای من در اسفند سال 96 بود و از آقای رشیدیان خواستم که به طور جدی فرد دیگری را معرفی کنند و خودم آقای نوروزیان را معرفی کردم.

تا زمانی که بعد از استعفا، ابلاغ صادر می‌شود، فرایندی طولانی باید طی شود. آقای رشیدیان به من گفتند که به عنوان مشاور در استانداری حضور داشته باشم و بعد هم گفتند که معاونت زیارت را قبول کنم اما من قبول نکردم و بعد از اینکه پست معاونت زیارت خالی شد، به من گفتند که سرپرست معاونت زیارت باشم تا زمانی که فردی را انتخاب کنند. بعد از رفتن آقای رشیدیان، از فرصت استفاده کردم و از استانداری خارج شدم.

با آقای رزم‌حسینی هم دیدار داشتید؟

بله. من آقای رزم‎حسینی را استاندار خوبی می‌دانم. با ایشان دیدار و ارتباط داشتم. هر کمکی که از دست ما بربیاید، انجام خواهیم بود، با ایشان مشکلی نداریم و با تمام شوق حاضر هستیم کمکشان کنیم، البته نه به عنوان کار اجرایی، بلکه کار مشاوره‌ای.

علت اختلاف شما با وزیر کشور بیشتر بر سر چه مسائلی بود؟

من با وزیر کشور اختلافی نداشتم.

خودتان در صحبت‌های ابتدایی اشاره کردید که اختلاف نظر داشتید؟

من تنها یک چیز را می‌توانم بگویم و اینکه مدیریت من به گونه‌ای است که وفادار به اصول سازمانی هستم. در آموزش و پرورش بسیاری از دوستان از من ناراحت شدند. در جامعه افراد زیادی هستند که می‌خواهند مدیر شوند اما من تابع این نظرات نبودم، چه در خصوص نمایندگان و چه گروه سیاسی. در آموزش و پرورش بسیاری از مدیرانی که انتخاب کردیم، بر اساس 23 اصل مدیریتی بود که بسیاری این سبک کار را نمی‌پسندند.

زمانی که در معاونت سیاسی بودم، فرمانداران را با این ملاک‌ها انتخاب می‌کردیم. شاید علت این اختلاف نظر این بود که وزارت کشور دستور می‌داد که فرماندار خوبی مانند فرماندار تربت جام را برداریم اما ما مقاومت می‌کردیم و یا نیروهایی بودند که مصاحبه کردیم و متوجه شدیم که از ظرفیت بالایی برخوردار نیستند و آن‌ها را به عنوان فرماندار نمی‌پذیرفتیم.

گفته می‌شود ماجرای سخنرانی رئیس‌جمهور در سبزوار و نیشابور و برخی پلاکاردهای انتقادی که در دست برخی بود، مقداری انتقادات وزیر کشور از شما را بیشتر کرد، آیا این ماجرا تاثیری در این اختلاف نظرات داشت؟

نه به هیچ عنوان. اتفاقا در این سفر رئیس‌جمهور، اولین بار بود که به مرکز استان نمی‌آمدند و ورودشان از سبزوار، جوین و نیشابور بود. مسئول سفرهای استانی رئیس‌جمهور آقای احمدی معاون سیاسی وزیر کشور بودند، ایشان سفرها را تدارک دیده و ارزیابی می‌کنند و برای این سفر بیان کردند بهترین سفری بود که با رئیس‌جمهور رفتیم. تنشی وجود نداشت. بیش از 50 هزار نفر در سبزوار و نیشابور در سخنرانی حضور داشتند و آرام تشویق می‌کردند. پلاکاردهایی بود که به طور مثال روی آن نوشته بودند، «شغل من کجاست» که باید با ذره‌بین می‌دیدید. مشکلی نبود و حتی این سفر باعث تشویق ما شد.

از یک زمانی به بعد سفرهای رسمی وزیر کشور به مشهد کاهش پیدا کرد، این قاعدتا نشان می‌داد اختلافی وجود دارد، همان زمان که فرمودید استعفا دادید گفته می‌شد این فشار و درخواست از تهران است که دکتر حسینی از معاونت سیاسی برود، حتی همان زمان شما قویا در مصاحبه‌ای اعلام کردید استعفا نداده‌اید، چرا استعفای خود را رسانه‌ای نکردید؟

ما تا زمانی که مسوولیتی داریم، نباید از استعفای عمومی صحبت کنیم. من استعفای خود را به استاندار دادم و به رسانه‌ها نگفتم و اکنون این مطلب را بیان کردم. اگر از من می‌خواستند که بمانم، در معاونت سیاسی می‌ماندم. من به دلیل اینکه وزارت کشور ادامه معاونت من را نمی‌پسندید، استعفا دادم. قصد ندارم که باری برای کسی باشم. معتقد هستم که نباید به دولت هزینه‌ای را تحمیل کنیم. تغییر و تبدیل امری طبیعی است و امر عجیبی نیست.

گله‌ای از این کار ندارم، تا زمانی که استعفا پذیرفته نمی‌شود و مشغول به فعالیت هستیم، باید محکم کار کنیم. روزی که قرار بود تودیع باشد از صبح چهار جلسه کاری داشتم. من این را حق وزارت کشور می‌دانم، ماجرای ما نیز اینگونه بود، خودم داوطلب استعفا شدم و گله‌ای ندارم.

ارتباط شما با آقای رشیدیان در طول این مدت چگونه بود؟

فوق العاده عالی بود.

اختلاف نظرهایتان را چگونه مدیریت می‌کردید؟

زمانی که آقای رشیدیان قصد رفتن داشتند من متنی در نعت ایشان نوشتم. ایشان استاندار تمام‌ساحتی در تمام ساحت‌های امنیتی، اجتماعی و سیاسی بود. بااخلاق، پیگیر، زحمتکش و وفادار بود، برای تمام معاونان و فرمانداران سنگ‌تمام گذاشت و ما کوچک‌ترین مشکلی با ایشان نداشتیم. طبیعی است که در مسائل کاری ممکن است اختلاف سلیقه وجود داشته باشد، اما اختلاف راهبرد نداشتیم. ایشان از تمام کارهایی که در استان انجام می‌دادیم، حمایت می‌کردند. آقای رشیدیان پیشاپیش ما حرکت می‌کردند و یکی از دوران پرافتخار من همکاری با ایشان بوده که مرد اخلاق، صداقت، کار بود.

دو سالی که شما معاون سیاسی استاندار بودید، سالهای آرامی نبود، اتفاقاتی در مشهد رخ داد که بسیار خبرساز شد و چهره مشهد را منفی جلوه داد، زمانی که شما معاونت سیاسی استانداری را قبول کردید، مهم‌ترین مساله‌ای که احساس کردید باید روی آن کار شود و مهم‌ترین مطالبه و خواسته‌ای که از شما وجود داشت چه بود؟

به طور طبیعی توقع سیاسیون جامعه از من نسبت به آقای صادقی(معاون سیاسی استاندار خراسان رضوی پیش از دکتر حسینی) بسیار بیشتر بود. اگر در زمان آقای صادقی انتظار داشتند که فرمانداران و بخشدارانی متناسب با رویکرد دولت انتخاب شود، همان فضا برای من حتی بیشتر هم بود و تصور می‌کردند که اگر این تغییر ایجاد شود، خواسته آن‌ها سریع‌تر پاسخ داده می‌شود.

زمانی که فردی فرماندار، استاندار و معاون استاندار می‌شود، باید بداند که معاون و استاندار چه دولتی است. من فرماندار دولت اصلاحات و مدیر کل آموزرش و پرورش و معاون سیاسی دولت آقای روحانی بودم. آقای روحانی هیچ زمانی ادعا نکرد که دولتش دولت اصلاحات یا اصولگرا است، ایشان به صورت مشخص بارها اعلام کردند که معتقدیم افراط و تفریط برای جامعه مضرر است و می‌خواهیم دولتی تشکیل دهیم که در آن از تمام نیروها استفاده شود، بنابراین تنها دولتی است که در شورای اداری مدیرانی از دولت قبل، اصولگرا، اصلاح‌طلب و اعتدالی می‌بینید، این رویکرد دولت بوده است.

زمانی که من معاون استاندار و فرماندار چنین دولتی می‌ شوم ، باید بپذیرم راهبردهای دولت چیست و اگر نپذیرفتم نباید این پست را قبول کنم، بنابراین تمام افرادی که مسئولیت سیاسی قبول می‌کنند، رویکرد دولت را در شرایط موجود پذیرفتند. گرایش من مشخص است و اصلاح‌طلب هستم اما دولت را دولت اصلاح‌طلب نمی‌دانم، بلکه دولت اعتدالی است و مشی آن برای شرایط موجود مطلوب است. من با آن جهت‌گیری وارد شدم و با آن جهت‌گیری نمی‌توانستم انقلاب مدیریتی انجام دهم و بگویم تمام مدیران استان را باید اصلاح‌طلب انتخاب کنم، طبیعی است که دولت این را نمی‌پذیرد.

در استانداری من به عنوان معاون سیاسی استاندار ابلاغ صادر نمی‌کنم، زمانی که قصد دارید فردی را به عنوان فرماندار انتخاب کنید، باید چندین خوان طی شود اما جامعه سیاسی تمام این مسائل را به نام معاون سیاسی می‌نویسد، در حالی که من می‌توانم پاسخگوی تک تک انتصاباتم در آموزش و پرورش باشم اما در استانداری اینگونه نبودم و ممکن بود که فردی که انتخاب می‌کنم توسط استاندار، معاون سیاسی وزیر کشور و وزیر کشور تایید نشود.

چند مورد اینگونه پیش آمد؟

موارد زیادی بود که به دلیل رشته، سنوات خدمتی و مدیریتی و یا به دلیل عدم استعلامات رد شد و یا تمام این موارد مشکلی نداشت، اما وزارت کشور به دلیل اینکه ممکن است نماینده یا جریانی آن فرد را قبول نکند، پذیرفته نمی‌شد، بنابراین ما در فضای مدیریت سیاسی استان نتوانستیم آنگونه که بایسته و شایسته است مدیرانی را که مطلوب خودمان است وارد سیستم کنیم. با توجه به این محدودیت‌ها، به اجبار تن به مدیریت‌هایی می‌دادیم که با این قواعد سازگار باشد.

ایسنا: شما در ابتدای معاونت خود سفرهای شهرستانی را آغاز کردید و با حامیان دولت در شهرستان‌ها جلسه می‌گذاشتید که کار خوب و جدیدی بود، این نشان می‌داد که شما به گفتمان دولت معتقد هستید و همیشه در نشست‌های خبری، خود را مدیری اصلاح‌طلب معرفی می کردید، زمانی که معاون سیاسی بودید چقدر با اصلاح‌طلبان و حامیان دولت در مشهد جلسه برگزار می‌کردید؟ آیا در تصمیم‌گیری‌های خود با توجه به اینکه همواره خود را اصلاح‌طلب می‌دانستید از اصلاح‌طلبان هم مشاوره می‌گرفتید؟

ما به عنوان معاونت سیاسی باید با تمام گروه‌های سیاسی ارتباط داشته باشیم. نباید یک گروه سیاسی بگوید که او را تحویل نمی‌گیریم. باید با همه ارتباط داشته باشیم و بهترین راه ارتباط نیز خانه احزاب بود. خانه احزاب یک خانه صنفی برای تقویت احزاب است. من بیشترین نشست را با خانه احزاب داشتم که تمام گروه‌های سیاسی در آن حضور داشتند، تقریبا بیشترین نشست ملی را در زمان ما برگزار می‌کردند و هر وزیر یا شخصیت ملی که حضور پیدا می‌کرد، با خانه احزاب جلسه می‌گذاشتیم. هیچ حزبی نبوده که درخواست ملاقات داشته و من رد کرده باشم.

حامیان دولت دلخور هستند و تا حدود زیادی نیز حق دارند،آنان اعتقاد دارند که دولت آنگونه که باید و شاید به آن‎ها توجه نشان نداده است. من به آن‌ها حق می‌دهم که دولت باید بیشتر به حامیان خود که در خط مقدم هستند، هزینه دادند و به راهبردها و اصولی که دولت مطرح می‎کند، معتقدتر هستند، توجه می‌کرد. این کم‌توجهی به دلایل گوناگونی اتفاق افتاده و این نارضایتی وجود دارد و به حق هم هست.

ما تلاش کردیم تا این نارضایتی‌ها را کاهش دهیم اما اینگونه نبود که یک نفر از اصولگریان و یا اصلاح‌طلبان بگوید فلانی را بخشدار و فرماندار بگذارید و من این کار را انجام دهم. من برای اینکه بخشدار و فرمانداری را معرفی کنم، از همه مشورت می‌گرفتم. اگر اصولگرایان فردی را معرفی می‌کردند، آن‌ها را بررسی کرده و بر اساس اصول خود معرفی می‌کردم.

ما نیز می‌خواستیم که بسیاری افراد را بیاوریم اما در این مسیر امکانش وجود نداشت. در عرصه سیاست و مدیریت سیاسی باید آرمانی اندیشید، واقع‌گرایانه عمل کرد و انتظار حداقلی داشت. گاه هزار سال طول می‌کشد که مبارزات سیاسی یک خط جلو رود، برخی زمان‌ها گروه‌های سیاسی انتظارات حداکثری خود را به لحاظ عمل، واقع‌بینانه تنظیم نمی‌کنند، بنابراین مقداری با مدیران دچار مشکل می‌شوند. من مشکل جدی نداشتم اما در کل این نظر را قبول دارم حامیان دولت آنگونه که بایسته و شایسته است، دولت دیده نشدند.

شما به عنوان عضوی از دولت آیا به طور مشخص اقدامی برای کاهش این نارضایتی‌ها انجام دادید؟

بله من در حوزه‌ای که مدیریت کردم، کارهای جدیدی را انجام دادم که کمتر در کشور انجام شده بود، مانند ایجاد پارلمان زنان و جوانان، خانه تشکل‌های غیر دولتی و خانه احزاب.

آیا این اقدامات نارضایتی‌هایی که میان اصلاح‌طلبان استان نسبت به دولت وجود داشت را کاهش داد؟

ما نمی‌توانیم در عرصه سیاست هیچ کاری را مطلق بدانیم، اما بحث طرفداران دولت و غیر دولت نیست، هرچقدر نهادهای مدنی، احزاب و خانه تشکل‌های غیر دولتی تقویت شوند، بهتر است. ما در دوره خود به بیش از 800 تشکل غیر دولتی مجوز دادیم که تاکنون در پنج قلمرو فعال بودند و حالا در 29 قلمرو فعالیت دارند. تاکنون در شهرهای بزرگ فعال بودند و ما آن‌ها را به شهرها و روستاهای کوچک و اقشار نیز کشاندیم.

فلسفه وجود تشکل غیر دولتی کاهش فاصله دولت ملت است. زمانی که گروهی از زنان در قالب پارلمان زنان، گروهی از جوانان در قالب پارلمان جوانان و تشکل‌های غیر دولتی بتوانند حرف خود را بزنند و مشارکت کنند، فاصله دولت ملت کاهش مییابد که قطعا بر پیوستگی بیشتر گروه‌های سیاسی اصولگرا و اصلاح‌طلب با دولت اثر گذاشته اما اینکه بگویم کار بسیار بزرگی در عرصه تغییرات مدیریت انجام دادم که صددرصد راضی شوند، اینگونه نبوده و همچنان آن نارضایتی از انتصاب مدیران و اینکه بسیار از خواسته‌های دولت تحقق پیدا نکرده، وجود دارد.

همیشه گلایه‌هایی وجود دارد که نمایندگان شهرستان‌ها در انتصابات دخالت می‌کنند و در مواردی مانع تصمیم‌گیری می شوند، این مساله در زمان شما چگونه بوده و ارتباط شما با نمایندگان استان چطور بود؟

متاسفانه این موضوع رویه‌ای شده که هم مردم شهر از نمایندگان خود چنین خواسته‌ای دارند که در انتصابات دخالت کنند و هم نمایندگان این کار را انجام می‌دهند، البته به جز مشهد که من مشاهده نکردم نمایندگان مشهد در انتصابات دخالت داشته باشند اما سایر شهرستان‌ها به این دلیل که خواسته مردم است، رویه شده که اشتباه است و باید اصلاح شود.

نمایندگان در انتصابات بسیار دخالت می‌کنند و می‌خواهند آنچه که نظر آن‌ها است، اعمال شود، ما نیز قطعا نظر نمایندگان را می‌گرفتیم اما واقعیت این بود که در تصمیم‌گیری‌ها اینگونه نبوده که هرچه آن‌ها می‌گویند انجام دهیم، در مواردی نیز نظر ما با آن‌ها همخوانی داشته، اما مواردی که افراد معرفی شده با اصول ترسیم شده وزارت همخوانی نداشته، نمی‌پذیرفتیم.

آیا در زمان مدیریت شما خواسته‌هایی که وجود داشت، دخالت‌هایی که صورت می‌گرفت و در حالت بدتر فشارهایی که وارد می‌شد، منجر به این شد بر اثر این خواسته‌ها و فشارها تصمیمی بگیرید که بعدها اعتقاد پیدا کنید این تصمیم اشتباه بوده است؟

اگر من در انتصابات به جمع‌بندی نمی‌رسیدم، به هیچ عنوان تصمیمی را نمی‌گرفتم، بنابراین هیچگاه اگر اشتباهی صورت گرفته، بیان نکردم که تقصیر نماینده است، بلکه گفتم خودم اشتباه کردم. این اتفاقات افتاده اما من آن را از چشم عوامل فشار نمی‌دانستم که به من فشار آورده باشند. اگر ضعفی بود، خودم مقصر بودم.

چند ماه بعد از اینکه در شهریور 95 معاون سیاسی استاندار شدید، اولین حاشیه در آذرماه همان سال ایجاد شد که مربوط به سخنرانی آقای مطهری بود. این اتفاق بازتاب منفی بین المللی بیشتری نسبت به بازتاب داخلی داشت. از آن ماجرا ناگفته یا نکته‎ای خاطرتان هست که بگویید؟ با توجه به اینکه هنوز پرونده باز است و آقای مطهری چندی قبل بیان کردند که هنوز نتیجه شکایت به من اعلام نشده است.

ما معتقد به توسعه سیاسی هستیم. توسعه ابعاد مختلف فرهنگی، اجتماعی، اقتصاد ی و سیاسی نیز دارد. در قانون اساسی به توسعه سیاسی کاملا اهتمام ورزیده شده و دولت متولی زمینه‌سازی و بسترسازی آن بود، بنابراین ما معتقد بودیم زمانی که یک فرد رسمی، فرزند آقای مطهری، نایب رئیس مجلس ، قصد دارد پیرامون موضوعی مذهبی نه سیاسی سخنرانی کند، از نظر ما مشکلی برای چنین سخنرانی وجود ندارد. هیچ نهاد امنیتی و انتظامی نیز به ما اعلام نکرده بود که سخنرانی ایشان مشکل دارد.

زمانی شما فرد موجهی را برای سخنرانی دعوت می‌کنید و مشکل امنیتی وجود دارد که فردی می‌خواهد توطئه به راه اندازد و برای اینکه آن توطئه خنثی شود یا آن چالش موجب آسیب به کسی نشود، بیان می‌کنند که موقتا سخنرانی تعطیل شود، اما این موارد مطرح نبود و آقای استاندار و بنده به دنبال این بودیم که سخنرانی برگزار شود، اما موضوع رای قضایی پیدا کرد که ما نمی‌توانیم در مقابل رای قضایی ایستادگی کنیم. رای داده بودند که نباید در آن مکان سخنرانی برگزار شود.

تصور برگزارکنندگان این بود که آن مکان مشکل دارد، مکان دیگری خواستند و ما بیان کردیم که اگر برای این مکان رای قضایی وجود نداشته باشد، از نظر ما مشکلی ندارد، اما بار دیگر رای قاضی مکان جدید را ملغی اعلام کرد. ما تلاش کردیم که هم به دستگاه قضایی و هم نهادهای دیگر که ممکن است چالش ایجاد شود، هماهنگ کنیم، در این رابطه استاندار با رئیس قوه مقننه و قضائیه نیز تماس داشتند.

آیا تجربه‌ای از گفت‌وگو با گروه‌هایی که خود را مخالف سرسخت دولت عنوان می‌کردند و خواستار انجام یک‌سری فعالیت‌های غیر قانونی در استان بودند، داشتید، چراکه اینگونه برداشت می‌شد که شما دست رد به سینه هیچ‌کس نمی‌زدید.

هر فردی که بخواهد با من گفت‌وگو کند، رد نمی‌کنم. ما در آن زمان با تمام احزاب سیاسی گفت‌وگو داشتیم و تمام احزاب سیاسی در خانه احزاب بودند. یکی از حوادث بسیار مهمی که در دوره ما اتفاق افتاد، انتخابات شوراها و ریاست‌‎جمهوری بود. ما با همه مسئولان ستاد انتخاباتی نشست داشتیم، گفت‌و‌گو و انتقادهای آن‌ها را قبول می‌کردیم و اگر مشکلی بود به آن‌ها می‌گفتیم.

یا سر موضوع خاصی با برخی گروه‌های تندرو در مشهد وارد گفت‌وگو شدید؟

نه، چنین اتفاقی نیفتاده است.

وقتی کارنامه مدیریتی شما را بررسی می‌کنیم چیزی که مشهود است این است که چرا با توجه به اینکه خودتان همواره بر گسترش تحزب تاکید دارید، هیچگاه در قالب یک حزب مشخص فعالیت نکردید؟

متاسفانه من جزو هیچ حزب رسمی نبودم و این امر عامدانه نبوده است. یک دلیل عمده این بود که تصور من این بوده که هر فردی که فعالیت سیاسی می‌کند، من او را تشویق می‌کنم که در قالب حزبی این کار را انجام دهد، اما خودم در قالب حزبی نبودم و فعالیت رسمی حزبی نداشتم.

دلیل اینکه چرا در قالب احزاب فعال نبودم، این بود که من خودم حسم این است که از یک سو احزاب ما چندان جا نیفتادند و نهادینه نشدند و از سوی دیگر برخی افراد هستند که می‌توانند بدون اینکه به حزبی وابسته باشند، اثرگذاری فراحزبی داشته باشند و قلمرو فعالیت‌های آن‌ها می‌تواند بیشتر و اثرگذارتر باشد.

تصور ابتدایی که نسبت به این مساله ایجاد می‌شود، این است که آقای حسینی محافظه‌کار است، این طور است؟

نمی‌دانم، شما اینگونه فکر می‌کنید. اگر آقای حسینی محافظه‌کار بود، کارهایی که انجام داده، اتفاق نمی‎افتاد، مانند پارلمان زنان.

شما این موارد را در مقام یک مسئول و با توجه به بنیان و ریشه‌‎های تئوریکی که برای این موضوع قائل بودید، انجام دادید. اگر دکتر حسینی رسما عضو حزبی شود و در قالب آن فعالیت کند، ممکن است روزی برای پنج سال آینده او مانع ایجاد کند، زیرا یکی از چیزهایی که بسیاری از مسئولان ما به آن افتخار می‌کنند، این است که عضو حزب نیستند و این مساله راه را برای عدم پاسخگویی آن‌ها و عدم رشد تحزب در کشور فراهم می‌کند.

من حرف شما را قبول دارم، شاید استدلالی که من برای خودم آوردم، چندان استدلال قابل قبولی نباشد زیرا راه فعالیت سیاسی، تشکل‌های سیاسی و حزبی است و باید این تشکل‌ها قوی شوند که من این را به عنوان یک ضعف در خودم قبول می‌کنم.

تصمیمی دارید تا این ضعف را از بین ببرید؟

زمانی که قصد دارید فعالیت حزبی انجام دهید، این فعالیت حزبی چارچوب، راهبردها و اساسنامه‌هایی دارد که باید بتوانید آن‌ها را بپذیرید. اگر حس کنم که چنین حزبی وجود دارد، امکانش هست که چنین تصمیمی بگیرم.

از زمانی که با پست مدیریتی خداحافظی کردید، با احزاب اصلاح‌طلب ارتباطی داشتید؟

نه هیچ ارتباطی نداشتم. بیشتر ارتباط من در قالب مسئولیت‌ها بود، بعد از آن ارتباطی نداشتم. اکنون بیشتر عضو هیات علمی دانشگاه فرهنگیان بوده و در فعالیت‌های اجتماعی و بافت‌های فرسوده نیز فعال هستم.

از سمت احزاب اصلاح‌طلب و شورای هماهنگی اصلاح‌طلبان از شما دعوتی شده تا در جلسات آن‌ها حضور پیدا کنید؟

نه، قبل از مسئولیت تمام آن‌ها من را دعوت کردند و من با همین استدلالی که داشتم نرفتم، اما با تمام آن‌ها نیز همکاری داشتم، سخنرانی کرده و در جلسات آن‌ها شرکت کردم، اما رسما عضو نبودم. بعد از مسئولیت آن‌ها دعوتی نداشتند و من هم توفیق نداشتم.

دقیقا زمانی که قرار بود به عنوان مدیرکل آموزش و پرورش در دولت یازدهم حضور پیدا کنید، آقای قاضی زاده نماینده مشهد بحث را به مجلس کشاندند و انتقادهایی را به واسطه همین انتخاب به دولت وارد کردند، اما در نهایت شما به آموزش و پرورش ورود پیدا کردید. بعد از آن به معاونت سیاسی وارد شدید که آن هم بدون حاشیه نبود، در طول دوران مسوولیت‌تان همواره نام شما به عنوان گزینه استاندار خراسان یا استان‌های دیگر و وزارت اموزش و پرورش مطرح شد، چرا این حاشیه‌ها همیشه همراه شما بود و در انتها یک خداحافظی خاموش با دولت داشتید؟

این موارد شایعه نبوده، واقعیت داشته است. در خصوص آقای قاضی‌زاده این موارد طبیعی است، زیرا طرز فکر ما متفاوت است، ایشان اصولگرا و من اصلاح‌طلب هستم، بنابراین طبیعی است که ایشان چندان مایل نباشند من مدیریت داشته باشم. روابط ما خوب است اما اگر بخواهند مرا در مدیریت بگذارند، ایشان صلاح نمی‌دانند که من آنجا باشم چراکه با طرز تفکر ایشان همخوانی ندارد.

برخی از مسائل شایعه بوده و برخی شایعه نبوده است. وزارت آموزش و پرورش شایعه نبوده، من به دولت رفتم، با آقای جهانگیری صحبت کردم و قرار بود با آقای روحانی نیز صحبت کنم، کار رو به اتمام بود، اما به هر دلیلی این اتفاق نیفتاد و فرد دیگری انتخاب شد که ما نیز خوشحال هستیم. برخی موارد مانند شهرداری مشهد شایعه بوده، نه فردی با من صحبت کرده بود و نه من تمایلی به این کار داشتم اما شایعه آن مطرح شده بود. شایعه به طور طبیعی در خصوص افرادی که در عرصه سیاسی و اجتماعی هستند، وجود دارد و در خصوص من نیز وجود داشته است.

شایعه شد که من می‌خواهم استاندار سیستان و بلوچستان شوم که شایعه نبود. بسیاری از نمایندگان، گروه‌های سیاسی و آقای موهبتی تلاش زیادی کردند که من استاندار شوم، اما اتفاق نیفتاد.

ایسنا: این برداشت دور از ذهن نیست که این شایعه‌ها به صورت غیر مستقیم از سمت افرادی که از نزدیک با آقای حسینی کار می‌کردند، منتشر شده و شاید یکی از علت‌هایی که فرایند خداحافظی ایشان از دولت ناگهانی بود به این شایعه‌ها ارتباط داشته است.

نه قطعا اینگونه نبوده است. من واقعا خودم از اینکه برای مسئولیتی در معرض شایعه قرار بگیرم، ناراحت هستم، زیرا اگر قرار باشد آن مسئولیت با شایعه اتفاق بیفتد، نه تنها اتفاق نمی‌افتد، بلکه بدتر می‌شود. من به شدت این مطلب را تکذیب می‌کنم.

چرا در سکوت مطلق خبری از دولت جدا شدید؟

من در سکوت رفتم، زیرا به طور طبیعی خودم مایل بودم این اتفاق رخ دهد، به این دلیل که معتقد بودم دولت با انواع و اقسام چالش‌ها مواجه است و به اندازه کافی دردسر دارد، رفتن و آمدن ما نیز نباید به اندازه سر سوزنی بر گرفتاری دولت بیفزاید. واقعیت این است، بنابراین من تا امروز حتی از وزیر کشور و خودم یک کلمه نگفتم و این اولین بار است که این مطالب را مطرح کردم.

من معتقدم ما باید به دولت کمک کنیم و نباید رفتن ما به گونه‎ای اتفاق بیفتد که برای برخی سوال ایجاد شود چرا دولت با همراهان خود این برخورد را می‌کند. یک دلیل که در سکوت خارج شدم، همین بود. در فرصتی که آقای رشیدیان رفتند و هنوز آقای رزم حسینی نیامده بودند و ما نمی‌دانستیم که چه کسی برای استانداری انتخاب خواهد شد، من در این فرصت خارج شدم تا کسی متوجه نشود.

مطلبی که از نحوه جدایی شما از دولت در خراسان رضوی قابل برداشت است دو گونه است، یا در حق شما اجحافی صورت گرفته و یا اینکه از عملکرد دکتر حسینی رضایتی وجود نداشته و اختلافی وجود داشته است. بر اساس این دو برداشت آیا شما حاضر شدید در سکوت خبری بروید تا دولت با درگیری زیادی که دارد دیگر درگیر مساله برای شما نشود.

من جواب دادم و واقعا همان بوده است.

شما سال 94 برای انتخابات مجلس استعفانامه نوشتید که وزیر آموزش و پرورش موافقت نکردند، اکنون که فارغ از مسائل دولتی هستید، با خیال راحت به انتخابات مجلس فکر می‌کنید؟

بله، من همیشه به انتخابات فکر می‌کنم. اکنون نیز به این موضوع فکر می‌کنم، اما به جمع‌بندی نرسیدم که شرکت کنم یا نه. اگر شرایط مهیا باشد، حضور پیدا می‌کنم.

اگر تصمیم‌تان این شود که در انتخابات شرکت کنید، آیا باز هم همچنان معتقد هستید که به صورت مستقل و خارج از احزاب و گروه‌ها وارد صحنه شوید یا وارد مذاکره و گفت‌وگو با اصلاح‌طلبان و اعتدالیون می‌شوید؟

ما همیشه با اصلاح‌طلبان و اعتدالیون در حال مذاکره بوده و خواهیم بود، چه در انتخابات شرکت کنیم و چه نکنیم.

شما عضو شورای شهر ، فرماندار، مدیر کل آموزش و پرورش، مدیر کل اجتماعی و مدیر کل انتخابات و تقسیمات کشوری استانداری خراسان رضوی و ... بودید، بعد از آن معاون سیاسی استاندار شدید، زمان کوتاهی هم سرپرست معاونت زیارت و گردشگری بودید، کلاه شما سمت کدام یک از این مدیریت‌ها بیفتد، دیگر آن را بر نمی‌دارید؟

هیچ کدام.

یعنی اگر روزی مجددا فضا باشد، آن‌ها را انتخاب می‌کنید؟

من هیچگاه در جمهوری اسلامی ایران از زیر بار مسئولیت شانه خالی نکردم، بنابراین هرکجا شرایط داشته باشم، قبول می‌کنم.

کدام را انتخاب می‌کنید؟

آموزش و پرورش را انتخاب می‌کنم.

داشتن مسئولیت سیاسی در مشهد چقدر برای شما سخت بود؟

نسل ما در سختی متولد شده و ما جوانی نکردیم. از کودکی به بزرگسالی وارد شدیم، در دوره راهنمایی در تظاهرات علیه رژیم شاه شرکت کردیم، بعد از آنکه رژیم شاه ساقط شد، آر.پی.جی به دست گرفتیم و علیه صدام مبارزه کردیم. ما از کودکی که وارد بزرگسالی شده و وارد کارهای سخت شدیم.

کارهای سختی انجام شده و هیچ کدام از این کارها ساده نبوده است. حتی من در زمان سرپرست معاونت زیارت نیز از صبح تا شب درگیر بودم. این کارها ساده نبوده، اما آن را با شوق انجام می‌دادم، احساس ناتوانی و خستگی نداشتم و تمام تلاش خود را می‌کردم، زیرا باانگیزه همراه بوده، با این وجود طبیعی است که مشی من و شخصیتم با کارهای امنیتی سازگاری چندانی ندارد، آن‌ها را از روی تکلیف، نه شوق انجام می‎دهم، اما برای انجام کارهای اجتماعی و تربیتی شوق بیشتری دارم.

منبع: ایسنا

2222

شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    اخبار سایر رسانه ها