چطور میشود در یک لحظه از مرزهای اخلاق عبور کرد
جنایت و مکافات
چند هفته قبل در یک جمع دوستانه، از کتاب
آنجا صحبت از این شد که گرایشهای ابرمردی که در تفکرات امثال نیچه مطرح میشود، میتواند انگیزهای برای عبور از مرزهای اخلاق باشد.
صحبت پیش رفت درباره اینکه چقدر جنایت میتواند به ما که ممکن است حتی یک لحظه هم به قتل دیگری نیندیشیده باشیم، نزدیک باشد.
همین نیندیشیدن شاید جنایت را به همه نزدیک میکند. آنقدر نزدیک که مانند فیلم match point وودی آلن، میتوانیم خیلی اتفاقی قاتل شویم، بله، کاملا اتفاقی.
حتما میشود ساعتها در سرزنش محمدعلی نجفی سخن گفت. اینکه چرا نتوانست خودش را کنترل کند؛ چه در آغاز و چه در پایان یک رابطه. اما واقعیت این است که اگر آماده نباشیم، به همین راحتی برای همه ما اتفاق میافتد. بهسادگی نقشی را تجربه میکنیم که هیچگاه باورش نمیکردیم.
نجفی وزیر آموزش و پرورش نسل ما بود. یک معلم؛ و حالا آقای معلم انگار ناخواسته با شلیک نابجایش دارد درس آخر را یادمان میدهد، درسی که در هیچکدام از کتابهای مدرسه نبود. درسی که میگوید هیچ تضمینی برای شرافتمندانه زیستن تا پایان عمر وجود ندارد و فقط یک اتفاق، یک تصمیم اشتباه، یک لحظه پیشبینی نشده، همهچیز را وارونه میکند و عصر مکافات آغاز میشود.
نویسنده: مصطفی انتظاری هروی - تحلیلگر رسانه
17
نه داداش من خیلی اتفاقات در واقع برای ما اتفاقند ولی اگر خوب بنگریم متوجه میشیم یک اتفاق تا قبل از وقوع شرایطی رو.گذرونده تا به اینجا رسیده آقای نجفی چرا اسلحه پر در خانه نگهداشته.چرا طلاق نداده .چرا ..........