دوشنبههای عزیز و ترهبار شبکه سه
وحید ضرابی نسب
اول) آآآی بدو بدو هندووونه!
خدا رحمت کند امواتتان را... پدربزرگ خدابیامرزمان که از این به بعد بیشتر با پند و اندرزهایش آشنا میشوید همواره به من نصیحت میکرد این میزها به کسی وفا نمیکند. البته منظورش میز و نیمکت مدرسه و دانشگاه نبود - که البته همانها هم به کسی وفا نمیکند و فوق لیسانسها و دکتراهایش الان دارند پپرونی میبرند و در عروسیها آقامون جنتلمنه را پلی بک میخوانند!- مرحوم همیشه میگفت " دل بستن به میز ریاست بزرگترین خطای بشر است چون همانطور که روزی تو را پشت آن میگذارند، روزی دیگر از پشتش بَرَت میدارند" - البته من به شخصه کمتر مدیر محترمی را دیده ام که وقتی پشت میزی رفت، بتوان او را از آن جدا کرد و ریاست مربوطه جوری تیم بازی میکند و دام میپراکند و شاباش میدهد که مراسم ترحیمش را هم روی همان میز برگزار میکنند! -
به هر روی، همین یکی دو روز اخیر تصویری دیدم از میزی که مصداق بارز این جمله پدربزرگ مرحوم بود. همان میزی که تقریبا همه بزرگان فوتبال ایران و حتی بعضی مشابهان جهانی و تعدادی از ستارگان سینما و تلویزیون و نمایندگان مجلس و مدیران ارشد کشوری و کلی آدم دیگر دورش نشسته اند و بیست سالی خواب از چشمان تَرمان میربود، سر از هندوانه فروشی درآورده است! منظورمان همان میز برنامه نود است که عادل فردوسیپور سالها از پشت آن برای ما خاطره ساخت و گریهمان را درآورد و از خنده روده بُرمان کرد و تاژکهای اندیشه و تامل مان را به حرکت واداشت و نور روشنایی بر لانههای فساد و مافیا و قدرت در این فوتبال ماتم زده و رو به موت انداخت.
حالا میشود فهمید که نهتنها این میزها به کسی وفا نمیکند که از اول هم بعضی میزها برای بعضی جاها ساخته شده است. یعنی اینکه این میز از اول هم مال عادل نبود و مال هندوانه فروشی بود! نه! بد برداشت نکنید! منظورمان این نیست که شبکه سوم زبانمان لال هندوانه فروشی است و گردانندگانش به مصداق میادین میوه و ترهبار عمل میکنند! اصلا هم نمیخواهیم بگوییم بعضی ژنهای خوب تازه مدیر شده برای قامت رسانه کوچک هستند و بعضی نوابغ محبوب از قامت صدا و سیما بزرگترند! فقط اگر نگاهی به سرنوشت لاتاری برنده باش با اجرای مرعوب کننده سلطان المجریان استاد محمدرضا گلزار و برنامه بی فرجام شبه ماه عسل بنیامین بهادری - بله! همان نداره نه میتونه بیاره!!- که قرار بود با مشارکت تهیه کننده معلوم الحال خندودانه، افطارهای شبکه 3 پخش شود، بیاندازید میفهمید چه کسی جای خودش نیست و چه کسی دارد تیشه به ریشه خودش، رسانه، اعتماد عمومی و اتحاد ملی میزند. عادل یا قاتل عادل؟
دوم) خودتو بلرزون بابا
اعتراف میکنیم ما که هیچ مانکنی در زندگی مان نمیشناسیم چه از نوع ساسی و چه غیر! اما این روزها از کله صبح تا دم سحر، کارمان شده خواندن آقامون جنتلمنه!! نه اینکه اصولا علاقهای به این اشعار بیمایه - واقعا شعر است اینها؟! - داشته باشیم اما چه کنیم که ملکه ذهن همیشه فراموشکارمان شده است! آخر از بس این هفته هر ساعت و هر دقیقه درباره این ترانه صحبت میشود و کارشناسان و متخصصان طوری همه جوانب و حواشی آن را تحلیل میکنند - که شاخص وال استریت و شوک بازارهای نفتی و نرخ رشد بیماریهای واگیردار جهانی را اینجور زیر ذره بین نمیگذارند!- که همانهایی هم که هیچ علاقه ای به موسیقی و این دست ترانهها ندارند، شعر و ریتم و حتی برخی حرکات موزون موزیک ویدیویش را هم فوتِ آب شدند!
حالا یک خبط و خطایی در یک جایی شده و بیشک بیقصد و غرض، این حجم تبلیغ حتی منفی برای یک خواننده معلوم الحال که ارزش موسیقیایی اش را فقط میتوان با سلَف تهی مغز خالکوبی شده اش مقایسه کرد، چیزی جز بِرند و تِرند کردن این سبک موسیقی سخیف بود؟ اتفاقی نه چندان مهم که فوقش گروه کوچکی از مردم از آن خبر دار میشدند چنان از سوی صدا و سیای محترم و شبکههای مجازی و ماهواره ای و متاسفانه وزیر بی تدبیر آموزش و پرورش بزرگ نمایی شد که حالا بچههای یک سال و نیمه هم در مهدهای کودک واسه همه زنگ زدنات مرسی میخوانند!
خود ما که همین دیروز در صف نان به جای اینکه به نفر جلویی مان بگوییم کمی برو جلوتر، ناخودآگاه گفتیم خودتو بلرزون بابا و البته دقایقی بعدش در تنور داشتند رویمان کنجد میپاشیدند! نکنید آقاجان!!!
18