از ندای درون چه می‌دانید؟ + نشانه‌ی نادیده گرفتن آن

ندای درون، الهاماتی که به انسان القا می‌شود، حس ششم و ... شاید همه این‌ها یک معنی را در ذهن شما تداعی نماید، صدایی که لحظه‌ای و بدون هیچ دلیلی می‌آید، جرقه ای می زند و می‌رود.

از ندای درون چه می‌دانید؟ + نشانه‌ی نادیده گرفتن آن

ندای درون، صدای وجدان، الهاماتی که به انسان می‌شود، حس ششم و ... شاید همه این‌ها یک معنی را در ذهن شما تداعی نماید، صدایی که لحظه‌ای و بدون هیچ دلیلی می‌آید و می‌رود که گاهی افراد به آن اعتماد می‌کنند و یا حتی تحویلش نمی‌گیرند و این امر سبب اتخاذ تصمیماتی می‌شود.

اما واقعا این اصوات و الهامات از کجا می‌آید و قرار است چه کاری انجام دهد؟

در همین راستا قصد داریم تا امروز به بررسی موضوعی به نام ندای درون و همچنین نشانه‌هایی که می‌گویند شما آن را نادیده می‌گیرد بپردازد، پس با ما همراه باشید.

از ندای درون چه می‌دانید؟ + نشانه‌ی نادیده گرفتن آن

ندای درون چیست و چگونه انسان را به موفقیت و خوشبختی می‌رساند؟

ندای درون، هدایت درون، الهامات الهی، الهامات قلبی و ده‌ها نام دیگر اینچنینی را بسیار شنیده‌اید. من اینجا آن را با ندای درون معرفی می‌کنم. ندای درون در واقع نوعی فکر لحظه‌ای است که بدون هیچ دلیل و منطقی به ذهن شما خطور می‌کند که کاری را انجام دهید. احساسی را در شما ایجاد می‌کند که کاری را انجام دهید یا انجام ندهید. این افکار و احساسات، معمولا ناگهانی هستند و منجر به اتخاذ تصمیماتی می‌شوند.

ضمیر ناخودآگاه، منشأ اکثر اعمال ما

این تفکرات معمولا در زمان بحران در یک موقعیت سخت یا وقتی که سوالی بسیار ذهن را درگیر کرده است و جوابی برای آن نمی‌یابد اتفاق می‌افتد. این تصمیمات و افکار یک «عکس‌العمل درونی ناگهانی» است. مثلا در حال پیاده‌روی هستید و بدون هیچ دلیلی می‌ایستید و بعد می‌بینید یک شی سنگین به جلوی پای شما می‌افتد. اگر به حرکت ادامه داده بودید این وزنه به سر شما اصابت کرده بود. اگر به شما بگویند چرا ایستادی هیچ دلیلی برای آن پیدا نمی‌کنید. فقط می‌گویید نمی‌دانم.

گاهی ممکن است ساعت‌ها یا روز‌ها سوالی ذهن شما را درگیر کرده باشد. اما هیچ جوابی پیدا نمی‌کنید. تا اینکه وقتی در یک موقعیت خاص که از لحاظ فکری آرام هستید جواب سوال در ذهن شما جرق می‌زند.

گاهی با دلایل عقلی و منطقی و سنجیدن همه جوانب موضوع تصمیمی می‌گیرید، اما هنوز دردل خود احساس تردید می‌کنید. احساس ناخوشایندی دارید. این یعنی باید در تصمیم خود تجدید نظر کنید.

صدا‌هایی که در درون انسان در حال گفتگو هستند دو نوع می‌باشند. بخشی گفتگو‌های عقلی و منطقی است که توسط ذهن هوشیار انسان انجام می‌شود و بخشی گفتگو‌هایی است که به عنوان الهامات قلبی یا ندای درون از آن یاد می‌شود.

گفتگو‌های عقلی؛ که به آن نجوا نیز گفته می‌شود از جانب ذهن هوشیار و با دلیل و منطق عقلی افکاری را درذهن به جریان می‌اندازد.

از ندای درون چه می‌دانید؟ + نشانه‌ی نادیده گرفتن آن

عده‌ای ندای درون را، همان الهامات الهی می‌دانند و عده‌ای آن را برخواسته از هدایت ضمیر ناخودآگاه عنوان کرده‌اند. زیرا ضمیر ناخودآگاه فاقد منطق و استدال است.

البته تحقیقات علمی زیادی هم در این مورد الهامات غیبی صورت گرفته است. برای اطلاعات بیشتر می‌توانید کتاب «لحظه تصمیم» اثر جان لِرِر را مطالعه کنید. جان لرر با بررسی تحقیقات مختلف بیان می‌کند که این الهامات غیبی یا ندای درون ترکیبی از احساسات، عقل و تجربیات انسان است.

تجربیاتی که در اثر تکرار زیاد کد‌هایی را به بخشی از حافظه بلندمدت یا ضمیر ناخودآگاه ارسال می‌کنند. در زمان مورد نیاز این کد‌ها فعال می‌شوند و تصمیماتی را اتخاذ می‌کنید. این کد‌ها به صورت احساسات هستند. یعنی کد‌های احساسی. یعنی در شرایط خاص با احساسی که به شما دست می‌دهد تصمیمی می‌گیرید بدون اینکه نیاز به استدلال و تجزیه و تحلیل آن موضوع و موقعیت داشته باشید.

غریزه یا ندای درون چیز عجیبی است، نه می‌توان آن را نادیده گرفت و نه می‌توان توصیف‌اش کرد.

گاهی انسان در شرایط خاصی بدون هیچ دلیل و منطق خاصی فکری به ذهنش می‌رسد که منجر به اتخاذ تصمیمات ناگهانی می‌شود.

همانطور که گفته شد این نوع الهامات و ندای درونی در دو حالت به انسان القا می‌شود.

زمان بحران در زمان جستجوی جواب سوالات

ندای درون به شما راه را نشان می‌دهد. احساساتی که همراه با آن به شما دست می‌دهد احساسات مثبتی هستند و حال شما را بهتر می‌کنند. شما را از تردید رها می‌کنند. به شما آرامش می‌دهند. اگر بعد از هر تصمیمی هنوز دو دل بودید. هنوز ته دلتان احساس کردید این تصمیم خوبی نیست این را یک الهام یا ندای درونی تلقی کنید و برای یافتن جواب درست بیشتر تلاش کنید.

در مقابل ندای درون ذهن انتقادگر وجود دارد. مدام در حال شک و تردید است. مدام افکار منفی و محدودکننده را به شما القا می‌کند. مدام شما را از قدم‌ها و تصمیمات بزرگتر می‌ترساند. ذهن انتقادگر همیشه شما را در حاشیه امن نگاه می‌دارد. شما را به کم قانع نگاه می‌دارد. شما را از ریسک کردن باز می‌دارد.

وقتی چشم‌ها از بیماری درون خبر می‌دهند

از ندای درون چه می‌دانید؟ + نشانه‌ی نادیده گرفتن آن

اگر می‌خواهید از قدرت ندای درونتان برای رسیدن به موفقیت بهره‌مند شوید باید تلاش کنید ذهنتان را آرام نگاه دارید. جلوی افکار و نجوا‌های منفی و محدودکننده را بگیرید. حالتان را خوب کنید تا الهامات به سوی شما سرازیر شوند.

ندای درون، اطلاعات را از منابعی می‌گیرد و در اختیار انسان قرار می‌دهد. اطلاعاتی که از این راه در اختیار قرار داده می‌شود از راه حواس جسمانی و یا تجزیه و تحلیل و استدلال منطقی قابل دستیابی نیست. این منبع چیزی نیست جز منبع قدرت الهی. خداوند انسان را به کمک ضمیر ناخودآگاهش به منبع اصلی خود متصل کرده است. زمانی که ذهن خود را آرام کنید و ایمان داشته باشید که شما هم که مخلوق خداوند هستید و جانشین خدا در زمین، در درونتان قدرت عظیمی دارید که با ایجاد آرامش در درونتان می‌توانید به این منبع متصل شوید. در این حالت به تمام سوالات شما پاسخ داده خواهد شد.

ناخودآگاه در موفقیت ما چه نقشی دارد

شما در هر زمینه‌ای می‌توانید از ندای درون یا قدرت درونتان کمک بگیرید. اگر ذهن استدلالی و انتقادگر‌تان را آرام کنید در هر زمینه‌ای به شما پاسخ داده خواهد شد. در کسب و کار، در روابط، در کسب ثروت و هر نوع هدف و موفقیتی که داشته باشید.

گاهی اوقات این الهامات به صورت نشانه‌هایی در دنیای بیرون به شما الهام می‌شود و تردید‌های شما را از بین می‌برد.

۵ نشانه‌ی نادیده گرفتن غریزه یا ندای درون ۱. شما تصمیم می‌گیرید که سرجای خود بایستید حتی زمانی که غریزه‌تان چیز دیگری می‌گوید

هنگامی که در دل خود نوعی ترس را تجربه می‌کنیم یا مو‌های پشت گردن‌مان سیخ می‌شود، نباید در جایی که هستیم بمانیم. بلکه باید سریع آن‌جا را ترک کنیم و تشخیص بدهیم که چه اتفاقی در حال رخ دادن است، حتی اگر قادر به توضیح آن نباشیم. به یاد داشته باشید که احساسِ اینکه چیزی نادرست است یک غریزه‌ی درونی است، و زمانی که صرفِ تشخیص درست یا نادرست بودن احساس‌مان می‌کنیم ممکن است امنیت ما را به خطر بیاندازد. عبارتِ "به ریسک‌اش نمی‌ارزد" در اینجا مطمئناً کاربرد دارد.

۲. شما حتی به کسانی اعتماد می‌کنید که طبقِ غریزه‌ی درونی‌تان مشکوک هستند

اعتماد به یک شخص تنها به دلیلِ لقب یا مدرک پیشرفته‌ای که دارد منطقی نیست. ما تمایل داریم به کسی که دارای مدرک تحصیلی خوبی است اعتماد کنیم حتی زمانی که غریزه‌ی درونی‌مان نسبت به او شک و شبهه دارد. مثلا گاهی احساس می‌کنیم که چیزی نادرست است و به همین دلیل به پزشک مراجعه می‌کنیم؛ پزشک به ما می‌گوید که سالم هستیم و هیچ مشکلی وجود ندارد. ما حس ناخوشایند خود را کنار می‌گذاریم، زیرا به آنچه پزشک گفته‌است ایمان داریم. مهم است که تا زمان روشن شدن پاسخ درست غریزه‌ی درونی خود را مورد تردید قرار دهیم. بعضی آدم‌ها از غریزه‌شان برای تبیین چیزی استفاده می‌کنند که ممکن است تعمیمی تصادفی به نظر آید در حالی که بعضی دیگر غریزه‌شان را به پای منطق و شواهد قربانی کنند.

از ندای درون چه می‌دانید؟ + نشانه‌ی نادیده گرفتن آن

۳. شما نسبت به همه‌ی تصمیمات خود تردید دارید

زمانی که غریزه‌ی درونی خود را جدی می‌گیرید، از تصمیمات خود مطمئن هستید. ممکن است همه‌ی شواهد را بررسی کرده‌باشیم و به نظرات مختلف گوش‌داده باشیم، اما نهایتاً تصمیمی گرفته باشیم که موافق با احساساتِ درونی‌مان است. زمانی که چنین کاری می‌کنیم با راحتی و آرامش بیشتری جلو می‌رویم. گاهی شواهد و نظرات متفاوت را بررسی می‌کنیم، اما بر‌خلاف غریزه‌ی درونی خود عمل می‌کنیم؛ اینجا است که درباره‌ی تصمیمات خود تردید داریم. شاید روی کاغذ تصمیم خوبی به نظر برسد، ولی همچنان نسبت به آنچه انجام داده‌ایم شک و شبهه داریم. اگر نسبت به تصمیمات خود دودل هستیم، لازم است که بیشتر به غریزه‌ی درونی‌مان گوش فرا‌دهیم.

۴. شما در جست‌وجوی دلیلی هستید برای سرباززدن از کاری که به نظ‌رتان درست می‌آید

ترس به‌واسطه‌ی افکار‌مان با ما صحبت می‌کند حتی اگر دل‌مان از قبل گواهی بدهد. زمانی که می‌دانیم باید کاری را انجام دهیم، اما دائماً به دنبال دلایلی برای سرباززدن از آن هستیم، در واقع به ترس‌مان اجازه می‌دهیم که تصمیمات‌مان را کنترل کند. رشد شخصیتی اتفاق نخواهد افتاد اگر دربرابر ترس سر‌خم‌کنیم. احساس ترس در‌واقع تصور می‌کند که در حال محافظت از ما است، اما دل به ما می‌گوید که برای داشتن زندگی عالی در ادامه چه کار‌هایی باید انجام بدهیم. اگر چیزی ما را هیجان‌زده می‌کند و در عین حال باعث آرامش‌مان نیز می‌شود، باید به دل‌مان اعتماد کنیم و به گزینه‌ی "امنیت" اهمیتی ندهیم.

۵. شما از انجام کاری که به نظر تان لازم و ضروری است طفره می‌روید

برای رسیدن به اهداف‌مان باید قدم اول را برداریم. قضیه به همین سادگی است. مشکل آنجا است که فعالیت جهت رسیدن به اهداف‌مان می‌تواند کمی هم ترسناک باشد چرا که شکست هم یک روی قضیه است. دل‌مان می‌خواهد که علی‌رغم وجود عامل بالقوه‌ی شکست کار را شروع کنیم، اما مغز می‌خواهد صبر کند و برای جلوگیری از شکست برنامه‌ریزی کند. ما باید یاد بگیریم که به جای تمرکز بر پیامدِ عملکرد‌مان روی خود عملکرد تمرکز کنیم. وقتی که تمام تمرکز ما روی انجام بهینه‌ی کار‌ها صرف‌نظر از نتیجه باشد، گوش‌فرا دادن به غریزه یا ندای درون و برداشتن قدم اول آسان‌تر خواهد بود.

بازی های رایانه ای و تأثیرات آن ها در کودکان و نوجوانان

بهترین راه برای هماهنگی با غریزه‌های درونی این است که کمی آرامش داشته باشیم و به طور جدی به آنچه دل‌مان می‌گوید گوش بدهیم. شاید پاسخ‌ها همیشه منطقی به‌نظر نرسند، اما همیشه کمک‌کننده خواهند بود.

منبع: باشگاه خبرنگاران

15

شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    اخبار سایر رسانه ها