خاطرات ناصرالدین‌شاه؛ خرس‌ها ول می‌شدند می‌رفتند توی مردم؛ خنده داشت

ناصرالدین شاه به نوشتن خاطرات روزانۀ خود اهتمامی جدی داشت. خود او نام یادداشت‌هایش را «روزنامه» گذاشته بود؛ این روزنامه‌ها جزئیاتی بسیار جالب و خواندنی از کارها و احوالات روزمرۀ شاه و درباریانش را در اختیار ما می‌گذارند.

خاطرات ناصرالدین‌شاه؛ خرس‌ها ول می‌شدند می‌رفتند توی مردم؛ خنده داشت

 آنچه در اینجا می‌خوانید، گزیده‌ای از یادداشت روزانۀ شاه در روز جمعه هفتم محرم سال 1306 قمری برابر با 23 شهریور سال 1267 شمسی است؛ یعنی حدود 135 سال قبل.

در این یادداشت به برخی از امور روزمرۀ شاه از قبیل تماشای تعزیه و رسیدگی به برخی امور مملکتی اشاره شده است.

لازم به ذکر است که واژۀ «تعزیه» در دوران ناصرالدین شاه صرفا به نمایش‌های مرتبط با حادثۀ کربلا اطلاق نمی‌شده و هر گونه نمایش مذهبی را تعزیه می‌نامیده‌اند. به همین دلیل است که در این یادداشت از نمایش زندگی حضرت سلیمان (ع) نیز با عنوان تعزیه یاد شده است.

با وجودی که دیشب دیر خوابیدم، صبح نیم ساعت از دسته گذشته [شش و نیم] از خواب برخاستم. قدری توی باغچه اندرون گردش کردم. گل‌های نیلوفر رنگ به رنگ به نرده‌های آهنی پیچیده بود. خیلی قشنگ و با صفا بود. . . . قدری گردش کردیم بعد همانجا نشسته به قدر یک صندوق کاغذ ولایات را امین‌الملک آورد تمام را خوانده جواب دادیم.

. . . یک راست آمدیم تکیه. جمعیت به اندازه‌ای بود که حساب نداشت. بالای پشت بام پر از زن است. منبر خاتم قدیم را روی تخت گذارده بودند و روضه‌خوان‌ها می‌خواندند . . .

تعزیه هم اول [تعزیه حضرت] سلیمان و بعد [تعزیه حضرت] قاسم شد. وقتی که سلیمان حیوانات را خواست که آمدند، میمون‌های پیش آقادایی را با چهار خرس بزرگ و کوچک که در آبدارخانه داشتیم با حیوانات مصنوعی آوردند. خیلی اسباب خنده شد. گاهی خرس‌ها ول می‌شدند می‌رفتند توی مردم، خنده داشت . . .

منبع: فرادید
شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    اخبار سایر رسانه ها