روایت عینی مادر عماد از حادثه تروریستی مجلس
این بار روایت حادثه تروریستی مجلس تهران را از زبان مادر یکی از کودکان حاضر در مجلس بشنوید.
به گزارش خبر فوری و به نقل از آخرین خبر، در روز حادثه تروریستی مجلس همه افراد در استرس و نگرانی بودند، یکی از مراجعین مجلس از ماجرای آن روز و استرس خودش می گوید: از پشت سر صدای تیراندازی میشنیدم، یک لحظه عقب را نگاه کردم، چند نفر با لباسهای سیاه و اسلحه در دست در حال تیراندازی بودند، بلافاصله از ترس عماد را در آغوش میکشیدم و به سمت پلهها فرار کردم.
وی ادامه می دهد: چندین تیر از کنار گوشم سوت کشید و به دیوار مقابل برخورد کرد. تمام بدنم میلرزید اما هرطور که بود خود را به پلهها رساندم و افراد مسلح هم پشت سرم با تیراندازیها و داد و فریاد مداوم به راهشان ادامه میدادند.
مادر عماد اشاره می کند: من چون قبلا به ساختمان مجلس رفته بودم، آنجا را بلد بودم میدانستم برای دسترسی به طبقات باید از کدام طرف رفت. برای همین به محض اینکه تروریست ها وارد ساختمان شدند و شروع به تیراندازی کردند، عماد را بغل کردم و خودم را دوان دوان به طبقه اول رساندم
33