از پایکوبی حاجی فیروز در شلوغیهای شهر تا نحسی کرونا
علیالحساب در این فرصتی که دنیای مجازی برایمان فراهم کرده، حال و هوای نوروزهای خاطره شده را در قالب تصاویر و موسیقی زنده کنیم...
اسفند تنها ماهی است که وارد شدن به آن و روزهای پایانیاش به ویژه ۲۹ اسفند، نیازی به نگاه کردن به برگههای تقویم ندارد؛ از هیاهوی شهر و بوی سبزه و ماهی عین روز روشن میشود که مثلاً امروز یک روز مانده به آغاز سال جدید یا دو روز: وقتی مغازهها و پاساژها شلوغ باشد یعنی چند روزی وقت هست، اما وقتی سرچهارراهها و جلوی گلفروشیها شلوغ شود یعنی نزدیک شدیم به شنیدن صدای بمب آغاز سال نو...
دیدن حاجی فیروز هم که همان مرد لاغراندام و سیاهرُخ با کلاه دوکی، گیوههای نوکتیز و لباس قرمز با دایرهزنگی و تنبک لابلای ماشینهاست که مشغول حرکات موزون و شیرینکاری و خواندن آوازست، خاص همین روزهای آخر سال است.
تقریباً همه ایرانیها تصورشان از روزهای قبل از نوروز همین تصاویر است و بعید به نظر میرسد که دو سال دور شدن از دیدن این صحنهها که کرونا باعث و بانی آن شده، سبب فراموشی حس و حال روزهای آخر سال شود.
این وسط فقط سر بچههایی که از سن حدود ۵ سالگی نقطه شروع ثبت خاطراتشان است بیکلاه مانده؛ یعنی متولدین سال ۹۲ یا ۹۳ مثلاً. کودکی که از نوروز ۹۷ که حال همه چیز رو به راه بود یا چیزی به خاطر ندارد یا به خاطر اینکه هنوز خیلی کوچولو بوده تنها تصاویری محو در یادش مانده.
حالا که دو سالی میشود رنگ روزهای پایانی سال، خاکستری شده و به احتمال زیاد لبخند از چهرههایی که نیم بیشتر آن پشت ماسکها مخفی شده رخت بسته، حسرت تمام آن چیزهایی که در سالهای قبل برای ناله کردن و ایراد گرفتن دستمان را باز گذاشته بود به دلمان نشسته؛ از انتظار کشیدن در صفهای پیادهروها که در روزهای عادی سال، خلوت بود و در روزهای آخر اسفند جای سوزن انداختن نیست و چک و چانه زدن رهگذرها برای تخفیف گرفتن از دستفروشها و گیر کردن نوک کفش به بساط مردی که گل مخصوص عید را با نظم و ترتیب در چند ردیف کنار پیادهرو چیده گرفته تا ساعتها گیر افتادن در ترافیکهای خستهکننده و دیدن رقص به نظر مضحک حاجی فیروز....
اگر کرونا شرش کنده نشود و دست از سردنیا برندارد معلوم نیست تا چه زمانی باید حسرت نوروزهای قبل را در کنار تمام چیزهایی که کرونا از ما گرفته با خود به دوش بکشیم.
علیالحساب در این فرصتی که دنیای مجازی برایمان فراهم کرده، حال و هوای روزهای خاطره شده را زنده کنیم تا هم کمی جبران حسرتها شود و هم با نشان دادن آنها به کودکان، تصویری از نوروز باستانی را در قالب عکس و موسیقی در ذهنشان ایجاد کنیم تا بیشتر از این اسیر فرهنگ غرب نشدند و تبلیغات غیراخلاقی هجوم نیاورده است.
منبع: مهر
72