کاهش مصرف سدیم میتواند به بهبود نارسایی قلبی کمک کند
بررسی جدید پژوهشگران کانادایی نشان میدهد که کاهش مصرف سدیم میتواند به بهبود کیفیت زندگی افراد مبتلا به نارسایی قلبی کمک کند.
به گزارش نیوز مدیکال نت، مشاوره تغذیه و محدود کردن مصرف نمک به مدت یک سال در بیماران مبتلا به نارسایی قلبی، به بهبود کیفیت زندگی و کند شدن پیشروی بیماری منجر میشود اما یک پژوهش جدید نشان میدهد که کاهش مصرف نمک، عوارض جانبی یا بستری شدن در بیمارستان را در برخی افراد به طور قابل توجهی کاهش نمیدهد.
آزمایش موسوم به "SODIUM-HF" که بزرگترین و طولانیترین ارزیابی بالینی تصادفی برای بررسی کاهش سدیم رژیم غذایی در افراد مبتلا به نارسایی قلبی است، به نقطه پایانی اولیه خود که ترکیبی از مرگ به هر علت و بستری شدن ناشی از بیماری قلبی-عروقی یا مراجعه به بخش اورژانس است، نرسید. با وجود این، پژوهشگران گفتند که بهبود مشاهده شده در پیامدهای ثانویه نشان میدهد که محدود کردن مصرف سدیم میتواند برای برخی از بیماران سودمند باشد.
"جاستین ازکوویتز"(Justin Ezekowitz)، استاد پزشکی "دانشگاه آلبرتا"(UAlberta) و پژوهشگر ارشد این پروژه گفت: ما باور داریم که این نتایج برای بیماران و پزشکان به طور یکسان مهم و ارزشمند خواهند بود. ما باید بیشتر بررسی کنیم تا بدانیم که آیا ممکن است راهی برای شخصیسازی کردن توصیههای ما وجود داشته باشد و آیا مزایای مربوط به کیفیت زندگی ممکن است ارزشی برای بیماران خاص داشته باشد یا خیر.
نارسایی قلبی یک بیماری مزمن است که طی آن، عضله قلب در پمپاژ موثر خون بسیار ضعیف عمل میکند. برخی از درمانهای پزشکی میتوانند به کند کردن پیشروی نارسایی قلبی کمک کنند اما بسیاری از بیماران به خاطر نشانههایی مانند تورم، خستگی و سرفه همراه با خطر بالای بستری شدن در بیمارستان و سایر مشکلات قلبی عروقی، کیفیت زندگی بدتری را تجربه میکنند. اگرچه به طور سنتی به بیماران مبتلا به نارسایی قلبی توصیه میشود که میزان نمک را در رژیم غذایی خود محدود کنند اما تا به امروز شواهد علمی محدودی برای حمایت از این توصیه وجود داشته است.
پژوهشگران در این پروژه، ۸۴۱ بیمار تحت درمان نارسایی قلبی را در ۲۶ مرکز پزشکی در شش کشور کانادا، استرالیا، نیوزیلند، مکزیک، کلمبیا و شیلی ارزیابی کردند. نیمی از شرکتکنندگان، مراقبتهای معمول را به طور تصادفی دریافت کردند و به نیمی از شرکتکنندگان نیز مشاورههای تغذیهای متناسب با الگوهای غذایی آنها ارائه شد؛ از جمله فهرستهایی که منعکسکننده غذاهای محلی در دسترس بودند. پژوهشگران، میانگین دریافت روزانه سدیم هر شرکتکننده را براساس پرسشنامههای غذایی محاسبه کردند.
پژوهشگران در پایان این بررسی یک ساله، میزان مرگ و میر به هر علتی، بستری شدن در بیمارستان به خاطر مشکلات قلبی-عروقی و مراجعه به بخش اورژانس را در دو گروه مورد بررسی مقایسه کردند. تعداد کلی این موارد از نظر عددی در گروه دریافتکننده مداخله تغذیهای، کمتر بود اما این تفاوت حتی پس از تعدیل تفاوتهای جزئی بین دو گروه، از نظر آماری معنیدار نبود.
تجزیه و تحلیلهای ثانویه، بهبود قابل توجهی را در کیفیت زندگی گروه دریافتکننده مشاوره تغذیه نشان داد. ازکوویتز گفت: امتیاز گروه مصرف کم سدیم، به طور قابل توجهی بهتر از گروه دریافتکننده مراقبت معمولی بود و این بهبودها در نمرات کیفیت زندگی ثابت بود. این بهبود در مقایسه با سایر ارزیابیهای بالینی مانند ارزیابیهای شامل مداخلات دارویی، کاملا مشخص بود.
وی افزود: دو گروه مورد بررسی، هیچ تغییر قابل توجهی از نظر وزن بدن نشان ندادند اما بررسیهای بیشتری برای ارزیابی رژیم غذایی شرکتکنندگان در حال انجام شدن است. برای تعیین این که آیا کاهش شدید مصرف سدیم ممکن است تأثیر بیشتری بر سلامتی داشته باشد یا این که آیا زیرگروههای خاصی از بیماران ممکن است براساس شدت بیماری و کیفیت زندگی از مزایای بیشتری برخوردار شوند، بررسیهای بیشتری مورد نیاز است. یک دوره پیگیری طولانیتر نیز شاید بتواند تفاوتهای بلندمدت را در نتایج بالینی نشان دهد.
پژوهشگران قصد دارند بررسی را ادامه دهند و نتایج را طی ۲۴ ماه ارزیابی کنند.
این پژوهش، در مجله "The Lancet" به چاپ رسید.