زندگی من دستاویز مهمی برای انتقام جویی و تحقیر مادرم است و خانواده پدرم با سرزنش ها و نیش و کنایه های زجرآورشان قصد دارند آتش اختلافات پدر…
نقشه سرقت را طوری دقیق برنامه ریزی کرده بودم که هیچ گاه احتمال نمی دادم پلیس به سراغ من بیاید اما نمی دانم در کجای این نقشه اشتباه کردم که…
هنوز 6ماه بیشتر از ازدواجم نمیگذشت که همسرم کلاهم را برداشت و مرا با 12 میلیون تومان بدهی رها کرد و به مکان نامعلومی رفت حالا من که…
آن روزها چنان شیفته «فرزاد» شده بودم که هیچ موضوعی را مانعی برای ازدواج با او نمی دانستم چرا که فکر می کردم برای رسیدن به خوشبختی و تشکیل…