این مرد 2 زنه در زندان دل خوشی دارد!

بعد از ورشکستگی مرد کابینت ساز، همسرش هم مثل روزگار به او پشت کرد و نه تنها باری از روی دوشش بر نداشت بلکه بار سنگین مهریه را هم روی سر او آوار کرد تا شانه های مرد خانواده بیش از گذشته زیر بدهی خم شود. مرد کابینت ساز حالا پشت میله های زندان است و کاری از دستش ساخته نیست.

در ادامه گفت و گو با این مرد زندانی می خوانید.

چه شد که سر از زندان درآوردی؟

به خاطر پرداخت نکردن مهریه کنج زندان افتادم.

چند وقت است که در حبس هستی و تا کی باید این وضعیت ادامه پیدا کند؟

نزدیک به 4 ماه است که به خاطر شکایت همسراولم برای مهریه اش به زندان افتاده ام و تا زمانی که طلب اش را پرداخت نکنم باید پشت میله ها حسرت بکشم.

شغل ات چه بود و چرا همسرت شکایت کرد؟

کابینت ساز بودم و درآمد خوبی داشتم اما رفته رفته به خاطر کسادی بازار و البته دادن جنس به صورت نسیه به مشتریان بدهی بالا آوردم و ورشکست شدم. بعد از این ماجرا همسرم سر ناسازگاری گذاشت و به خاطر شرایط بد اقتصادی من درخواست طلاق داد.

پس از آن درخواست مهریه کرد و چون پولی در بساط نداشتم دادگاه مبلغ 34 میلیون را برایم قسط بندی کرد تا به همسرم پرداخت کنم اما به خاطر بیکاری نتوانستم همان اقساط ماهانه را هم پرداخت کنم و همسرم بابت این موضوع دوباره از من شکایت کرد و این بار به زندان افتادم. اگر این روند ادامه داشته باشد علاوه بر اصل مبلغ مهریه کلی باید جریمه بدهم و بر مشکلاتم اضافه خواهد شد.

چند فرزند داری؟ بالاخره همسرت طلاقش را گرفت؟

دو فرزند دارم و آن ها به خاطر وضعیت من روزهای بغرنجی را می گذرانند. همسرم بعد از درخواست طلاق از من جدا شد و دنبال زندگی اش رفت. دختر بزرگترم که ازدواج کرده بود به خاطر دخالت های همسرم زندگی اش از هم پاشید و از شوهرش جدا شد. پسرم در یک تعمیرگاه به عنوان شاگرد مشغول به کار است و کاری از دستش بر نمی آید و باید دور آرزوهایش خط بکشد.

برای گرفتن رضایت از همسرت اقدام کردی؟

بله، بارها از او خواستم از طلب اش صرف نظر کند تا بیش از این خرد نشوم اما او گوشش بدهکار نیست و فقط مهریه اش را می خواهد .البته با این رفتارهایش دخترمان را هم به جان شوهرش انداخت و زندگی او را هم خراب کرد.

بعد از جدا شدن از همسرت دوباره ازدواج کردی؟

بله، وقتی دیدم که پسرم تنها مانده است دوباره ازدواج کردم ولی او مثل زن سابقم، یک دنده و پرتوقع نیست و با وضعیت زندگی ام کنار آمد. کرایه خانه ام چند ماه عقب افتاده و چون پدرم فوت کرده است و کسی را ندارم که تکیه گاه زندگی ام باشد، پدر همسر دومم خرج زندگی مان را می دهد تا بعد از آزادی از زندان دوباره بتوانم روی پایم بایستم.

بعد از رهایی از زندان می خواهی چه کار کنی؟

می خواهم دوباره کارگاه کابینت سازی ام را دایر کنم و زندگی ام را دوباره بسازم همین باعث شده در زندان امیدوار باشم همه می گویند دل خوشی دارم!

20سال بود که در این حرفه مشغول به کار بودم و حتی یک نمایشگاه هم داشتم اما به خاطر رکود بازار مجبور شدم نسیه کار کنم که مشتریانم به تعهدشان عمل و جای چک شان را پر نکردند و رفته رفته کم آوردم و ورشکست شدم.

منبع:رکنا

1261