اعتماد رهبری سرمایه دولت
هفتهنامه «خط حزبالله» نشریه دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتالله خامنهای عنوان نخست و اصلی شماره اخیر خود را به شأن نزول شورای هماهنگی اقتصادی اختصاص داده است.
در این هفته نامه در یادداشتی با عنوان «روایتی از تشکیل اتاق جنگ اقتصادی توسط رهبر انقلاب» به قلم محمدرضا پورابراهیمی رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس و عضو شورای عالی هماهنگی اقتصادی قوای سه گانه، درباره حدود اختیارات این نهاد توضیحاتی ارائه کرده است.
این گزارش با اشاره به تأکید رهبر معظم انقلاب اسلامی مبنی بر اینکه «هر جا مصوبهای در این شورا به تصویب رسید، دیگر معطل موافقت ایشان نشده و کارها را سریعتر آغاز کنند» چنین مجوزی را «بزرگترین سرمایه و حمایت رهبر انقلاب از دولت» دانسته و تأکید میکند رهبر معظم انقلاب با این توصیه، خواستار هماهنگی قوه مقننه و قوه قضائیه با دولت شدهاند. نگارنده در پایان با این جمله که «امروز خوشبختانه همه ارکان قوا به فرمایش رهبر انقلاب پای کار آمدهاند تا به دولت کمک کنند»، به یادداشت خود خاتمه داده است.
اشارات کوتاه نشریه دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتالله خامنهای حاوی نکاتی بود که از نگاه ناظران دور نماند؛ از جمله ارائه سندی صریح و گویا از اعتماد رهبر معظم انقلاب اسلامی به دولت که این بار در چارچوب شورای عالی هماهنگی اقتصادی بروز و ظهور یافته است. شورایی که اگرچه مسئولان ارشد قوه قضائیه و مجلس شورای اسلامی در آن حضور دارند، اما ریاست آن از سوی رهبر معظم انقلاب به شخص رئیس جمهوری سپرده شده و جایگاه دبیرخانه نیز در دولت قرار گرفته است. هر چند میشود این گونه استنباط کرد که این مسئولیت به دلیل شأن اجرایی دولت به عهده رئیس جمهوری گذاشته شده، اما در عین حال نمیتوان چشم خود را به روی وثوقی بست که در لوای این مسئولیت مستتر است.
شاید به واسطه همین پیام واضح بود که بسیاری از منتقدان دیروز دولت، پرچمهای سفید را بیرون آوردهاند و هر روز یکی از این جرگه به بهانهای لب به تحسین و تمجید رئیس جمهوری و دولت میگشاید. چنان که ناگهان بخش خبری 20:30 شبکه دو که هر شب حداقل یک مطلب علیه دولت یا شخص حسن روحانی پخش میکرد، با تغییری 180 درجهای، وارد عمل شده و در گزارشی با عنوان «همدلی برای وحدت ملی» سراغ چهرههایی چون حسین شریعتمداری مدیر مسئول روزنامه «کیهان» و عبدالله گنجی، مدیرمسئول روزنامه «جوان» رفت. شریعتمداری هم مقابل دوربین بر لزوم حمایت از حسن روحانی تأکید کرد و گفت: «باید به اتفاق وارد این جنگ اقتصادی شد و دیگر مشکلات معمولی و پیش پا افتاده را کنار گذاشت؛ چون اینجا دیگر پای منافع ملی در میان است.» بعد از او عبدالله گنجی، مدیرمسئول روزنامه جوان نیز بر لزوم کمک به دولت تأکید کرد. غلامعلی حدادعادل و علیرضا زاکانی نیز به بهانه سخنان حسن روحانی در نشست هماندیشی مدیران ارشد دولت دوازدهم وارد گود شدند؛ چنان که حدادعادل در این باره گفت: «از نظر ما صحبتهای رئیس جمهوری صحبتهای بجا، مثبت و صحیحی بود؛ این همان چیزی بود که ما از رئیس جمهوری همیشه انتظار داشتیم.» زاکانی سخنان رئیس جمهوری را «صدای برحق ملت رشید ایران» دانست. محمدباقر قالیباف شهردار سابق تهران و رقیب انتخاباتی روحانی گفت: «همه با هم با هر سلیقه و گرایشی کنار هم میایستیم و جنگ اقتصادی دشمن را تبدیل به فرصت میکنیم» و سعید جلیلی، رقیب روحانی در سال 92 هم با تأکید بر لزوم حمایت از دولت، از روحانی خواسته ریاست ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی را برعهده بگیرد.
حمایتهای یکباره و یکصدا این سؤال را مطرح کرد که روحانی در نشست یاد شده چه گفته بود؟ یافتن پاسخ خیلی دشوار نبود: «امروز دولت و من به عنوان رئیس جمهوری و نماینده ملت، دست همه را میبوسم و در برابر همه آحاد ملت و جناحها، حتی آنها که بدترین اهانتها را به دولت کردند، خم میشوم و دست همه آنها را میبوسم. امروز روز اهتزاز پرچم عزت و عظمت ملت ایران است و باید به دنیا نشان دهیم که میتوانیم سختیها و مشکلات را پشت سر بگذاریم، اما عزت، آزادی، استقلال، مردمسالاری، جمهوریت، اسلامیت، دین و فرهنگمان را معامله نخواهیم کرد.»
کمتر کسی میتواند ادعا کند رئیس جمهوری مشابه این سخنان را بارها و بارها عنوان نکرده و بارها و بارها دست یاری به سوی موافق و منتقد دراز نکرده باشد؛ اما این سؤال چرا سخنان رئیس جمهوری این بار با چنین لبیکی مواجه شد را منتقدان او باید پاسخ بدهند. سؤال مهمتر اما این است که چگونه این منتقدان حمایتهای علنی و عملی پیشین رهبر معظم انقلاب اسلامی از شخص رئیس جمهوری و مجموعه دولت را ندیدند؟
نمونه روشن و واضح این حمایتها در مذاکرات هستهای ایران قبل و بعد از برجام نثار دولت شد؛ درست در همان زمانهایی که منتقدان در لوای «دلواپسی» نه تنها دستاوردهای مذاکرات بلکه اعضای تیم را هم هدف تندترین حملات قرار دادند و شاید به خیال خام خود انتظار داشتند رهبر معظم انقلاب فردی خارج از مجموعه دولت را با تیم مذاکرات راهی کند تا سندی باشد مبنی بر بیاعتمادی به مجموعه دولت و گروه مذاکره کننده؛ خوابی که البته هیچ گاه تعبیر نشد و امروز محمدجواد ظریف در رأس هیأت مذاکره کننده مذاکرات برجامی منهای امریکا را هدایت میکند.
هر چند میتوان تغییر تاکتیک منتقدان دولت ولو «موقت» ولو در حد «حرف» را به فال نیک گرفت اما در عین نمیتوان چشم خود را به تندتر شدن لحن مخالفان قسم خورده دولت بست که در هفتههای اخیر قوت گرفته است. مخالفانی که یک روز با ادعای طرح سؤال یا عدم کفایت رئیس جمهوری و یک روز با زمزمه لزوم «رئیس جمهوری نظامی» بر آهن سرد میکوبند. کار این گروه به آنجا رسیده که یا مانند مجتبی ذوالنور نماینده اصولگرای قم با ادعایی نامستند و اثبات نشده، ملات توئیتر ترامپ را آماده میکنند یا مانند حمید رسایی به چهره قاسم سلیمانی چنگ میزند که چرا از رئیس جمهوری حمایت کرده است: «به تاریخ که نگاه میکنم، امثال اشعث کندی و ابوموسی اشعری یک عمری به امام علی (ع) خون دل دادند؛ یکی دوبار هم در حرف و نه در عمل مواضع درست داشتند؛ اما مالک اشتر برای دستبوسی از آن دستپاچه نشد.» اظهاراتی چنان تند و تیز که عباس سلیمی نمین را به واکنش واداشت که: «واکنشهای اخیر به نامه سردار سلیمانی ناشی از کجبینی یا ناقصبینی مسائل منطقه و جهان است که توسط برخی افراد که به ناحق در جایگاه تبیینگری برای نیروهای اصولگرا قرار گرفتهاند، مطرح میشود. نامه حاج قاسم پیام روشنی به عربستان داشت... عربستان این پیام را میفهمد بنابراین شخصی که این پیام را نمیفهمد، نه از مسائل و تحولات منطقه اطلاعی دارد و نه آدم وقت شناسی است... برخی نیروهای اصولگرا را به لبنان بفرستیم، حکم کفر سید حسن نصرالله را هم خواهند داد.»
تداوم اعتماد به تیم مذاکره کننده
غلامعلی دهقان
فعال سیاسی اعتدالی
حضور تیم دیپلماسی ایران در وین با همان شخصیتهایی که پیش از این در مذاکرات قبلی حضور داشتند و تشکیل ستاد هماهنگی اقتصادی کشور با محوریت رئیس جمهوری نشان از آن دارد که عزم نظام در سطح مقامات عالیرتبه جزم است تا با همدلی و همفکری بتوان با چالشهای موجود مبارزه و بهترین راهکارها را برای برون رفت از این وضع پیدا کرد. در این باره نکات زیر قابل توجه است:
۱- با وجود اینکه برخی تلاش کردند مشکلات پیش آمده از تصمیم ترامپ مبنی بر خروج از برجام را به دولت منتخب مردم نسبت دهند و از این آب گلآلود ماهی صید کنند اما مذاکرات اخیر در وین نشان داد همچنان دستاندرکاران سیاست خارجی و بخصوص وزیر خارجه دکتر ظریف مورد تأیید مقامات عالیه نظام هستند. این در حالی است که پیش از این برخی زمزمه تغییر در ترکیب تیم مذاکره کننده را مطرح میکردند. گفتوگوهای جمعه از یک طرف نشان داد که تیم مذاکره کننده همچنان مورد تأیید هستند و از سویی دیگر تأیید کرد که باید همچنان به دیپلماسی امید داشت چرا که گفتمان غالب در سیاست خارجی بر مدار گفتوگو میچرخد.
۲- تشکیل ستاد هماهنگی برای مسائل اقتصادی با حضور سران قوا گواه این مطلب است که مشکلات کشور و بخصوص چالشهای اقتصادی عزم همگان را میطلبد و تنها نباید از یک قوه انتظار مشارکت در حل و فصل این مشکلات را داشت. با این حال محوریت دولت و شخص رئیس جمهوری در این ستاد که با ابتکار رهبر معظم انقلاب تشکیل شده، نیز حکایت از اعتماد به دولت و نقش آفرینی آن برای مواجهه با شرایط جدید است. برخلاف برخی فضاسازیها همچون ادعای طرح عدم کفایت رئیس جمهوری یا تشکیل دولت نظامی و... قاعدتاً انتظار هم همین است که به جای کوبیدن بر طبل ناکارآمدی و ناامیدی با همگرایی و هم افزایی بیشتر نقشه بدخواهان را خنثی کرد.
۳-امروز بیش از گذشته کشور به همدلی و همفکری آحاد ملت و مسئولین نیاز دارد. خوشبختانه جبهه بزرگ دلسوزان کشور اعم از سیاسی، نظامی، دانشگاهی و... در حال شکلگیری است. جبههای به وسعت ایران بزرگ که هر تلاش مذبوحانهای را با شکست روبهرو میکند. اگر دیپلماسی موفق نشد جبهه دلسوزان کشور طرحی نو درخواهد انداخت.
رمز موفقیت حاکمیت
رسول منتجبنیا
فعال سیاسی اصلاح طلب
بدون تردید رمز موفقیت یک حکومت، وحدت و انسجام تمامی مسئولان کلیدی در سطح حاکمیت است. قطعاً تا رؤسای سه قوه و نهادهای انقلابی و همه عناصر مؤثر در حاکمیت اگر همراه و همگام با هم قدم بردارند و برای حل مشکلات کمک کنند، خواهند توانست اقتدار و عظمت مضاعفی را برای حاکمیت ایجاد کنند. اما اگر حالتی غیر از این در حاکمیت وجود داشته باشد و خدای ناخواسته تنازعی به وجود بیاید و هرکدام از مسئولان در پی تضعیف دیگری بربیاید و این دعواها به سطح جامعه کشیده شود بیشک نظام از درون تضعیف خواهد شد.
البته در کنار این موارد رمز دوم موفقیت را باید اتحاد و انسجام ملی و حمایت مردم از مسئولان دانست که در این گفتار بحث ما روی اتحاد در سطح حاکمیت است. امروز با وجود انتقاداتی که از سوی برخی افراد و شخصیتهای سیاسی در مورد عملکرد دولت دوازدهم مطرح میشود، اما شاهد حمایت همهجانبه رهبری انقلاب از دولتمردان فعلی هستیم.
این اتفاق نه مربوط به امروز بلکه اتفاقی است که در مقاطع مختلف شاهد آن بودهایم. بارها دیدهایم که رهبری انقلاب اگرچه ممکن است انتقاداتی را نسبت به اقدامات سران سه قوه داشته باشند اما وظیفه خود میدانستند که از سه قوه و سایر نهادهای نظام حمایت کنند. بنابراین حمایتهای این روزهای ایشان نیز امری بدیهی است.
مخصوصاً در شرایطی که امریکا میخواهد دنیا را علیه ما بسیج کند و تحریمها را ابزاری برای تضعیف ایران قرار داده است لزوم وحدت و انسجام بین مسئولان قوا و حمایت رهبری از مسئولان بیشتر محسوس است و چنین اقدامی هم از سوی ایشان بخوبی صورت گرفته است. حال مسئولان کشور هم باید گام محکمی برای حل مشکلات بردارند.
رویکرد همراهانه رهبری به دولتها
سیدحسین موسوی تبریزی
دبیرکل مجمع مدرسین و محققین
در ماههای اخیر، در نامهها یا سخنرانیهای عمومی رهبر معظم انقلاب هیچ نشانهای دیده نشده است که نگاه ایشان به دولت تغییر کرده باشد. سیره رهبر معظم انقلاب همان طور که خود بارها عنوان کردهاند، حمایت از دولتهای مستقر است. این حمایت، به معنای بیان نکردن نقدها نیست. چه بسا رهبری براساس جایگاه هدایتگری قوای مختلف کشور، با نقدها و راهنمایی خود مسیر حرکت قوا و ارکان مختلف کشور را ترسیم میکنند. اما برخی با بهرهگیری سیاسی از نامه اخیر ایشان به رئیس جمهوری درباره بازار ارز و طلا، مدعی شدند نگاه ایشان به دولت تغـــــییر کرده یا رهبری نسبت به دولت بی اعتماد شدهاند. معالاسف این ادعا از سوی کسانی مطرح میشود که بی توجه به مسائل عدیده کشور در شرایط فعلی، باز هم بر رویه خود مبنی بر اختلاف افکنی دامن میزنند. برجسته کردن اختلافها، آن هم اختلافهای موهوم، نکتهای است که اکنون بیش از هر زمان دیگری در ضدیت با رویکردهای کلان کشور قرار دارد. با وجود این، این مدعیان حتی این واقعیت را نادیده گرفتهاند که ریاست شورای عالی هماهنگی اقتصادی که از سوی رهبری معظم انقلاب تشکیل شده است، به عهده رئیس جمهوری است. از آن بالاتر، همانطور که رئیس جمهوری نیز اعلام کرد، رهبری تا بدانجا به دولت و رؤسای دیگر قوای کشور اعتماد دارند که گفتند اگر این جمع به تصمیم رسید، میتواند پیش از تصویب ایشان، تصمیمها را اجرایی کند. در این میان، به کسانی که از نامه اخیر رهبری به رئیس جمهوری شبهههای اختلاف افکن ساختهاند، باید گوشزد کرد که این نامه به معنی تضعیف دولت نیست، بلکه ناظر بر روشن شدن مسائل اقتصادی کشور است. به عبارت دیگر، گرچه دولت مسئول اقتصاد کشور است، اما رهبری نیز نسبت به مردم و کشور مسئولیت دارند. از این رو نه تنها مردم از رهبر انقلاب تقاضا دارند که مسائل کشور را دنبال و رسیدگی کنند، بلکه ایشان گزارش روشن و واضحی خواهند خواست که چه بسا این گزارش، روزی به مردم هم ارائه شود. مجموعه این اقدامات از سوی رهبری و دیگر قوای کشور برای اطمینان بخشی به مردم است. باید از مدعیان این سخنان پرسید آیا اقدامات و حرفهای آنان هم به مردم اطمینان میدهد؟
اعتماد رهبری به دولتمردان
سیدرضا اکرمی
عضو جامعه روحانیت مبارز
هیچ مشکلی در کشور وجود ندارد که نتوان راه چارهای برای آن یافت. بالغ بر 70 درصد مشکلاتی که امروزه با آن در چالش هستیم، مربوط به اقدامات خودمان است و تنها 30 درصد آن تبعات اتفاقات خارج از کشور است. حال اگر تلاش کنیم که 70 درصد مشکلات داخلی را با درایت و شفافیت و اتحاد دنبال کرده و در پی حل آن بربیاییم، اگر نتوانیم به طور کلی آنها را حل کنیم، قطعاً خواهیم توانست میزان آن را کاهش دهیم. در روزهایی که برخی تلاش دارند انتقادات خود از برجام را به حد اعلا برسانند و حتی بعضاً طرح عدم کفایت رئیس جمهوری منتخب مردم را مطرح کردهاند، شاهد هستیم که رهبری انقلاب با درایت همیشگی به حمایت خود از دولت ادامه داده و برخلاف فضاسازیهای ایجاد شده، نشان دادهاند که به دولتمردان اعتماد کامل دارند. رهبری انقلاب در طول تاریخ و در زمان فعالیت دولتهای مختلف نشان دادند که قطعاً حامی دولتها هستند و دولت دوازدهم نیز از این قاعده مستثنی نیست. حال با وجود حمایتهایی که ایشان از قوه مجریه دارند و حتی اخیراً هم اعلام کردهاند که برای اعمال تصمیمات جلسات سران سه قوه لازم نیست که منتظر دستور نهایی ایشان باشند، بهتر است که دولت هم ارتباط خود با رهبری را بیش از پیش کند تا قویتر از قبل بتواند در مواجهه با مشکلات عمل کند. با این حال و با وجود حمایتهایی که از سوی رهبری انقلاب در قبال اقدامات دولت دوازدهم وجود دارد، لازم است که دولتمردان هم در عرصه کشورداری فعالتر عمل کنند. نقدینگی موجود در بازار باید به سمت بورس، شهرکهای صنعتی و بانکها سوق داده شود. ما میتوانیم با درایت دولت واردات را کاهش داده و به تقویت صادرات کمک کنیم. در همسایگی ایران 14 کشور قرار دارد که بالای 400 میلیون نفر جمعیت را در خود جای دادهاند. اگر فرمانداریهای شهرهای مرزی تدبیر کنند، این وضعیت خود یک ظرفیت برای کشور است.
35