فلسفه «حاجی فیروز» های نوروزی چیست؟

با ابراهیم گله‌دارزاده؛ مدیر تالار محراب، کارگردان و نویسنده تئاتر، ‌استاد و پژوهشگر هم‌صحبت شدیم تا برایمان از آیین‌های ایرانی و دلایل حفظ و احیای آنها بگوید.

فلسفه «حاجی فیروز» های نوروزی چیست؟

به گزارش خبر فوری به نقل از جام جم، در شهرهای دیگر هم مدت‌هاست که حاجی‌فیروزها به خیابان‌ها آمده‌اند و نوید آمدن عید را می‌دهند. بساط فروش اسباب سفره‌ هفت‌ سین و صدای دایره زنگی حاجی ‌فیروزها تا شب عید گوشزد می‌کند که خود را برای تحویلی بزرگ آماده کنیم؛ آنچه کهنه است را در سال 96 بگذاریم؛ کوله تجربه را از گذشته‌ها پر کنیم و دل و ذهن را به طور کامل بدهیم به آنچه تازه است و برای زندگی شاد و سالم دورخیز کنیم.

گفتگو با ابراهیم گله دارزاده را بخوانید:
حاجی فیروزهایی که این روزها در سطح خیابان‌ها و بزرگراه‌ها می‌بینم، چه پیشینه‌‌ای دارد و چطور شد که هر کسی توانست لباس حاجی‌فیروز را به تن کند؟
هیچ‌وقت فرآیند ویژه‌ای برای انتخاب حاجی فیروز وجود نداشته است، سندی وجود ندارد که نشان دهد حاجی فیروز را چگونه انتخاب می‌کردند. اما احتمالا حاجی فیروز از بازماندگان گروه‌‌های شادی‌آور است که در قدیم پنج روز مانده به عید می‌آمدند و خبر آمدن نوروز را می‌دادند.به مرور از دل این دسته‌ها، گروه‌های نمایشی آیینی هم بیرون آمد.در آن زمان شاید بازیگران این نمایش‌ها به شکل موورثی انتخاب می‌شدند.اما واقعیت این است که حاجی فیروز به ویژگی‌ خاصی نیاز ندارد، هرکسی که توانایی شاد کردن مردم را دارد، می‌تواند حاجی فیروز شود.

برخی می‌گویند، حاجی‌فیروزهای امروزی، شکل تازه‌ای از تکدیگری هستند، نظر شما در این‌باره چیست؟
نه تکدیگری نیست ! در آیین‌های نوروزی، حاجی فیروز خبر از آمدن بهار و تَوفق نور و قوت خورشید می‌دهد و پیام‌آور شادی است و به ما خبر می‌دهد سرما تمام می‌شود و گیاهان خواهند رویید و... ایامی که حاجی‌فیروز دایره زنگی خود را به صدا در‌می‌آورد و آواز می‌خواند، هنوز زمستان است و نوروز نیامده است ! در ایام قدیم برای طی کردن دوره آشوب و سختی بدون این‌که بلایی بر سر کسی بیاید، به افرادی که پایان زمستان را به مردم خبر می‌دادند، هدیه‌ای می‌دادند که این رسم از قدیم به امروز رسیده است.
در باورهای مذهبی ما حاجی‌فیروز جایی ندارد اما جلوه‌‌ای از آیین‌‌های کهن است که به امروز رسیده وچون سنت قشنگی است و مفهوم زیبایی دارد، در میان مردم مانده و جایگاه خود را حفظ کرده است، هر چند در دین اسلام نیز به صدقه دادن برای رفع بلا تاکید شده است.

این‌که حاجی فیروز صورتش را سیاه می‌کند و لباس سرخ می‌پوشد چه معنایی دارد؟
مسلما ربطی به رنگین‌پوستانی که قبل و بعد از اسلام در ایران زندگی می‌کردند، ندارد. رنگ سیاه صورت حاجی‌فیروز گواه این است که او از همه چیز خبر دارد و می‌تواند آینده خوب را پیشگویی کند! همچنین او نماد، گیاه است که بزودی سبز خواهد شد، حاجی فیروز از درون زمین و زمان روییدن گیاهان نیز خبر دارد.
رنگ سیاه صورت او نشان دهنده درون تاریک زمین است، جایی که دل گیاهان در حال گرم شدن و آماده شدن برای رویش است.
لباس قرمز هم نشان از گرمای خورشید است و وعده این را می‌دهد که بزودی خون در رگ‌های طبیعت جاری شده و همه جا سبز می‌شود! وقتی نور خورشید به صورت ما می‌خورد، چهره‌ ما سرخ می‌شود و لباس قرمز حاجی‌ فیروز، تمنای مردم برای طلوع خورشید را به نمایش می‌گذارد.
وقتی گیاهان جوانه می‌زنند، سرشاخه‌ها قرمز مایل به بنفش می‌شوند، این همان خون زمین است که به واسطه گرمای خورشید در رگ گیاهان جاری می‌شود.

نوروزخوانی‌ها هنوز در برخی شهرها و روستاها برگزار می‌شود اما در کلانشهرها نشانی از آنها نیست، این مراسم شادی‌بخش است و مردم را امیدوار می‌کند، برای احیای این‌گونه مراسم در سراسر کشور چه باید کرد؟
احیای این مراسم کار رسانه‌هاست! میراث و فرهنگ کشور فقط میراث ملموس مانند مجسمه و اشیا نیست ـ هر چند میراثی بسیار مهم و ارزشمند هستند ـ کشور ما پر است از میراث ناملموس؛ فرهنگی که سینه به سینه به مردم امروز رسیده و باید به آیندگان نیز برسد؛ میراثی مانند شعر، نمایش و... نوروزخوانی از آیین‌های بسیار کهن و زیبای ایرانی است که به نظر من کلیدهای تمدن است اما متاسفانه تحت تاثیر زندگی مدرن بخصوص در شهرهای بزرگ، شکسته شده و نادیده گرفته می‌شوند. این کلیدها فهم ما از پیشینه خودمان را کامل می‌کند.با شکستن هر کلید، در صندوقی پر از گنج برای همیشه بسته می‌شود.هر کسی که برای حفظ این میراث کهن تلاش می‌کند، می‌خواهد فهم این سرزمین را وسعت ببخشد!

این میراث به مردم کمک می‌کند تا آداب و سنت‌های اصیل ایرانی را نیز حفظ کنند؟
بله ! ما پیشینه‌ بسیار ارزشمندی داریم که باید حفظ شده و به روش‌های مختلف یادآوری شود.ما در کشوری زندگی می‌کنیم که برای اولین بار مردمش کشاورزی کرده‌اند، اولین مردمی هستیم که اسب را رام کرده و از آن سواری گرفته‌ایم.ما پایه‌گذار بسیاری از کارهایی هستیم که امروزه در دنیا سهل است اما ما بودیم که به آن فکر کرده و پایه‌گذاری‌اش کرده‌ایم. اگر میراث خود را حفظ کنیم، در حقیقت راه، درک همه دانشی را که به جهان هدیه داده‌ایم، باز گذاشته‌ایم و با نادیده گرفتن هر کدام از این میراث همان طور که گفتم، کلید صندوق گنجی بزرگ را شکسته‌‌ایم.

35

شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    اخبار سایر رسانه ها