یک نهضت همیشه زنده/ هاشمی رفسنجانی، معتمد امام شهیدان

 بعد از گذشت چند دهه از پیروزی انقلاب اسلامی می توان با اطمینان گفت که نام آقای هاشمی رفسنجانی نامی است که همواره مورد توجه افکار عمومی بوده است.

یک نهضت همیشه زنده/ هاشمی رفسنجانی، معتمد امام شهیدان

در دوران سخت قبل از انقلاب در برهه ای که نهضت دچار نوعی رکود و توقف شده بود ایشان و یک تعداد از یاران امام با فداکاری و شجاعت مانع از خاموشی شعله نهضت شدند و روحیه و امید را به جوانان بازگرداندند.

ایشان در مسیر مبارزه، بارها دستگیر و متحمل سخت ترین شکنجه ها شدند اما با همه این مصائب عزم و اراده ایشان در تعقیب هدف، سست و کم رمق نشد.

در تمام این دوران، آیت الله هاشمی رفسنجانی نقش اصلی و کلیدی داشتند و در همین مقطع در زمره یکی از نزدیکترین یاران و شاگردان امام بودند و حضور ایشان در بطن مبارزات سیاسی در دهه 40 و 50 او را تبدیل به کوهی پر از تجربه سیاسی کرده بود که نمی توان این گنج پرارزش را نادیده گرفت و از آن به راحتی عبور کرد.

در همین برهه وی با مجاهدین و آن بخش از رهبری مجاهدین که مارکسیت شده بودند دچار اختلاف شد بیشتر اختلاف نظرها هم حول محور عقاید، شیوه ها و تاکتیک های رهبری سازمان بود.

شروع اختلاف ها و تفاوت دیدگاه از قبل از انقلاب و از سالهای زندان شروع شد و این اختلاف و کینه همچنان بعد از انقلاب ادامه یافت بطوریکه در اوایل انقلاب، ایشان هدف اصلی ترور سازمان قرار گرفت.

در سال های ابتدایی انقلاب،کشور درگیر مسائل و مشکلات گوناگونی بود. موضوعات و اختلاف های زیادی پیش آمد که پیگیری و رسیدگی به بیشتر این موارد را امام به آقای هاشمی رفسنجانی محول می‌کرد و این بخاطر توانایی و هوش بالای ایشان و شناخت و اطمینانی بود که امام در بیش از دو دهه نسبت به وی پیدا کرده بودند.

هاشمی رفسنجانی از طرف امام (ره) عهده دار سمت فرماندهی کل جنگ شدند، ایشان در پی بدست آوردن پیروزی و اتمام جنگ بودند و یکی از بزرگترین خدمات ایشان به انقلاب و ایران پایان بخشیدن به جنگ ایران و عراق بود. به خاطر خدمات و اقداماتی از این قبیل چه در طول جنگ و چه بعد از اتمام جنگ، در ادبیات سیاسی کشورمان به وی لقب " مرد بحران ها" را دادند.

گذراندن امور کشور از اوضاع ناگوار و وخیمی که هشت سال جنگ بر ایران تحمیل کرده بود جز به همت و تدبیر و کاردانی آقای هاشمی امکان پذیر نبود.آقای هاشمی رفسنجانی جز اون اقلیمی از روحانیت هستند که قبل از انقلاب به اروپا و آمریکا سفر می کردند و در جریان تحولات سیاسی و اقتصادی کشورها قرار گرفتند و پس از انقلاب نیز با تجاربی که در اداره مجلس، قوه مجریه و مجمع تشخیص مصلحت نظام بدست آوردند به مردی با بصریت و آینده نگر و سخت کوش تبدیل شدند. ایشان قصد داشتند پس از پایان جنگ با استفاده از سیاست تعدیل اقتصادی در طی یک برنامه 10 ساله قیمت ها را واقعی کنند و اقتصاده درمانده و ناکارآمد دولتی کشور را به تدریج سر و سامان دهند و اقتصاد آزاد را جایگزین آن کنند.

تشخیص ایشان این بود که توسعه و پیشرفت و سازندگی کشور با کنار گذاشتن اقتصاد ناکارآمد دولتی ایران میسر است و از همان ابتدای ریاست جمهوری شان مصمم بودند الگوی اقتصاد آزاد را جایگزین اقتصاد دولتی کشور نمایند.

به خاطر همین سیاست و برنامه ریزی ها، غربی ها در اواخر دهه 60 اصطلاح " عملگرا" را در مورد ایشان بکار بردند و در ساختار هرم سیاسی ایران از هاشمی به عنوان یک واقع گرای میانه یاد می کردند.

با مطالعه و مرور خاطرات ایشان، خواننده اطلاعات مهمی در خصوص نحوه مدیریت کشور و جهان بینی وی بدست می آورد و بدرستی متوجه می شود که در سال 66 وضعیت کشور خوب نبوده است و جنگ عملا توان کشور را گرفته بود و ما فاقد ضدهوایی بودیم و اختلافات عمیق و گسترده ای در داخل کشور به وجود آمده بود.

پس از اتمام جنگ آرامش سیاسی و اجتماعی جایگزین تنش ها، درگیری ها و اختلافات شد و هماهنگی و یکدستی که از اواخر دهه 60 در مدیریت کلان سیاسی کشور بوجود آمده بود راه را برای اصلاحات بزرگ اقتصادی هموار کرد.

از نظر توسعه سیاسی، وضعیت به گونه ای بود که پس از پایان جنگ و حاکم شدن آرامش نسبی بر فضای جامعه، خودآگاهی عمیقی در کشور بوجود آمد.

با گسترش دانشگاهها و اشتیاق جوانان بیکار جهت کسب تحصیلات دانشگاهی، جامعه از نظر آگاهی و رشد سیاسی در رتبه ای بالا قرار گرفت.

در این دوره زنان خواستار مشارکت در فعالیت های اجتماعی و علمی شدند. ورود آنها به دانشگاهها و محیط های کاری و درخواست مطالباتشان و همچنین رشد بالای گروه سنی جوان در جامعه، در دوران وی ایران را به یکی از جوان ترین کشورهای جهان تبدیل کرد.

مبارزه و مجاهدت و تلاش برای بهبود شرایط و وضعیت کشور همواره از بارزه های زندگی آقای هاشمی است. پس از انقلاب ایشان جزء هسته اصلی اتاق تصمیم گیری دولت بودند او در محور شورای انقلاب قرار داشت و نقش مهم و اساسی درایجاد نهادهای مهم از جمله سپاه پاسداران را داشتند. ریاست مجلس شورای اسلامی در دهه 60 و ریاست جمهوری پس از جنگ به مدت 8 سال، بخشی از تلاش های ایشان در عمر با برکتشان بود.

به نظر می رسد بخشی از فعالیت های ایشان را می توان در قالب حضورشان در انتخابات های یکصد سال اخیر دنبال کرد وی بیش از چهار بار برای انتخابات مجلس خبرگان، چهار بار برای مجلس شورای اسلامی و سه بار برای انتخابات ریاست جمهوری نامزد شدند.

ایشان سالها ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام را بر عهده داشتند و ریاست مجلس خبرگان رهبری بخش دیگری از کارنامه بالا بلند و مناصب و مسئولیت های ایشان بود.

اما با تمام این فعالیت ها و تلاش های بی وقفه ایشان در تاریخ، در تاریخ معاصر ایران زندگی هیچکس به اندازه زندگی ایشان فراز و فروز و سختی نداشته است.

ایشان با دقت نظر و موشکافانه مسائل سیاسی و مشکلات اقتصادی را دنبال می کرند و در پی راهکاری برای تحقق عدالت بخصوص در بعد اقتصادی بودند و به عنوان مثال در اواخر دولتشان یک لایحه 60 صفحه‌ای با عنوان "لایحه فقر زدایی" به مجلس ارائه کردند که اگر منابع مالی آن تأمین و به تصویب می‌رسید اکنون دیگر هیچ فردی با شناسنامه ایرانی در مورد ضروریات زندگی از شغل و تحصیل و درمان گرفته تا مسکن دچار مشکل نمی شد.

فی الواقع عدالت های علوی همان پیگیری مطالبات اجتماعی است که ضرورت آن را ایشان سال ها محور خطبه های خود قرار دادند.

ایشان دردوره ی ریاست جمهوری مدام بر احیای اقتصاد ایران تأکید می کردند و در زمان وی بود که بازار بورس تهران بازگشایی شد و در روابط و سیاست خارجی هم به دنبال ترمیم رابطه ی ایران با همسایگانش و اروپا و آمریکا بودند.

آیت الله رفسنجانی بر این باور بودند که برای داشتن یک رابطه اقتصادی پر ثمر باید راه ارتباط سیاسی بین دو کشور باز باشد.

نگاهی به بیش از نیم قرن زندگی و حضور فعال وی در عرصه مبارزات سیاسی، مهم ترین نکته ای را که در مورد ایشان آشکار می سازد اعتدال و میانه روی سیاسی و پرهیز از تندروی و خشونت سیاسی است به طوری که می‌توان ایشان را سمبل و شاخص جریان اعتدال دانست.

برقراری ارتباط با آمریکایی ها در طول جنگ که به " جریان مک فارلین" در تاریخ سیاسی کشور معروف گردید نشانی از میانه روی و اعتدال ایشان بود.

ایشان در طول زندگی سیاسی شان هیچ گاه در پی تنش زایی نبودند و در حوادث بعد از انتخابات 88 بسیار تلاش کردند نقش متعادل کننده را در میان آنها ایفا کنند و تمام سعی ایشان نزدیکی و برطرف کردن اختلافات طرفین بود.

ایشان از ابتدای انقلاب از موقعیتی برخوردار بودند که بر اساس این موقعیت هیچ گاه نمی توانستند به جریانی متصل باشند و بخاطر همین موقعیت والا در یک حالت کلی و همه جانبه وظیفه شان پاسداری از نظام بود.

در سال های اخیر تلاش های زیادی برای فاصله انداختن میان رهبری و آقای هاشمی صورت گرفت اما ایشان همواره خیرخواه ترین فرد نسبت به رهبری بودند. بدخواهان با توسل به انواع توطئه ها و تبلیغات سعی داشتند ایشان را مقابل رهبری قرار دهند ولی آیت الله هاشمی رفسنجانی با درک درست موقعیت و نگاه عمیقی که به ضرورت وحدت و همراهی با رهبری برای حفظ نظام داشتند همواره رابطه خود را حفظ کردند. ناکامی توطئه ها و موفقیت ایشان در این سیر دشوار ریشه در اعتقاد ایشان به نظام جمهوری اسلامی و ولایت فقیه دارد و این چیزی نبود که دستخوش تغییرات و دگرگونی ایام شود.

اما با تمام این تفاسیر هفت سال پایانی عمر ایشان یعنی از 22 خرداد 88، به خاطر ناملایمت ها، تلخ ترین و سنگین ترین دوران حیات سیاسی ایشان بود اما وی همچنان ایستادگی کردند و دست از تلاش برای از قوه به فعل درآوردن امیال و آرزوهای میرزا تقی خان امیرکبیر و قائم مقام فراهانی بر نداشت.

به همین میزان که ایشان در این دوران مورد انکار تندروها بود به همان میزان مورد احترام و پذیرش جریانات و چهره های معتدل بود چون این جریانات هیچ گاه جایگاه ایشان را نزد امام خمینی از یاد نبرده بودند.

البته این حمایت و احترام از جانب اقشار و لایه های متعدد جامعه بود، به عنوان نمونه قشر مهمی از این افراد که از ایشان حمایت می کردند و قلباً به ایشان وفادار بودند، تحصیلکرده ها، دانشجویان و شماری از چهره ها و شخصیت های انقلابی که از سال 1339 به همراه امام و ایشان در حال مبارزه بودند و کسانی بودند که تیر ماه 84 به ایشان رأی دادند و به هیچ وجه حاضر به کنار گذاشتن ایشان نبودند.

به نظر می رسد بخشی از این کینه و توطئه ها نسبت به این شخصیت بزرگ و مهم انقلاب به خاطر حضور با ثبات وی در تاریخ مبارزات دوران پهلوی، انقلاب، جنگ، سازندگی و اصلاحات در میدان تحولات سیاسی و مدیریتی کشور و موفقیت های بین المللی می باشد.

در این اواخر به پاس یک عمر مجاهدت و تلاش های بی وقفه برای سازندگی کشور و تأمین منافع و امنیت ملی به ایشان لقب "سردار سازندگی" داده شده که این بیانگر رویکرد جامعه به سیاستگزاری های نظام است. شاید این قدردانی ها مرحمی باشد برای رنج و زجری که ایشان در سال های پایانی حیاتشان کشیدند اما قطعا حضور خیل عظیم جوانان دهه شصتی و هفتادی در تشییع جنازه ایشان که به درستی در تاریخ ثبت شد بیانگر آن است که آن زجرها و ناملایمت ها خیلی بی حاصل نبود و ایشان موفق شدند تا سرانجام اعتدال و میانه روی را در ایران اسلامی نهادینه کنند.

"و من الله التوفیق"

نوییسنده : فرنوش نوده فراهانی

15

شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    اخبار سایر رسانه ها