مروری بر آرای فلسفی یکی از برجسته‌ترین متفکران اسلامی معاصر

تهور در فلسفه و سیاست / شجاعت آیت‌الله مصباح یزدی ریشه در چه داشت؟

مشخص است که مرحوم مصباح در فلسفه نیز مانند سیاست فکری خلاق و نقادانه داشت اما نتایج نقدهای خود را به صورت یک کل منظم درنیاورد.

تهور در فلسفه و سیاست / شجاعت آیت‌الله مصباح یزدی ریشه در چه داشت؟

به گزارش خبر فوری ، مرحوم آیت الله مصباح یزدی بدون شک یکی از موثرترین متفکران اسلامی معاصر بود که تاثیر به شدت زیادی بر محافل فکری و اعتقادی قم و تهران داشت.

چه مسلک او را قبول داشته باشیم چه نه، نمی‌توان انکار کرد که مرحوم مصباح یکی از صریح‌اللهجه ترین متفکران اسلامی معاصر بود. او بدون هیچ ترسی عقاید سیاسی و فکری خود را بیان می‌داشت. مرحوم مصباح در تفکر نیز به همین اندازه نترس و متهور بود و ابایی از ابراز عقاید بعضا جنجالی نداشت.

در مورد عقاید سیاسی مرحوم آیت الله مصباح بحث‌های بسیاری شده است. اما بد نیست مروری هم بر عقاید فلسفی او داشته باشیم. نظریات فکری و فلسفی آیت الله مصباح یزدی به نحوی بود که به خوبی "تهور" او را نشان داده و حتی می‌تواند روش و رنگ و بوی نظریات سیاسی اش را مشخص کند.

علامه مصباح در فلسفه

آنچه مشخص است، آیت الله مصباح یزدی در فلسفه اسلامی پیرو مکتب متعالیه و فلسفه ملاصدرا بود اما در بیان برخی عقاید فلسفی از ملاصدرا چنان دور می‌شد که باور نکردنی بود. همگی نیک می‌دانند که آزاد اندیشی در ذات فلسفه است و بیان عقاید عجیب و مخالف رای عامه و خواص از جمله لوازم حکمت است. با این حال، بیان تناقض‌آمیز چیزی است که می‌تواند قدرت و صلابت یک اندیشه فلسفی را کم کند.

روحیه و مشی مصباحی دقیقا شامل این تناقض بوده است. مرحوم مصباح با تهور خاص خود اصول فلسفه متعالیه را به چالش می‌کشید و آن را تغییر می‌داد اما حاضر نبود به لوازم این تغییر تن داده و نتایج فلسفی بحث خود را که خروج از فلسفه متعالیه بود بپذیرد.

بد نیست به حداقل دو اندیشه او که همگی از آثار حکمی او خارج شده اند اشاره کنیم:

الف. بحث علم حضوری ناآگاهانه

یکی از نظرات جالب آیت الله مصباح در فلسفه تقسیم خاص علم از نظر او است. مرحوم مصباح مانند قدما معتقدند علم بر دو نوع است: حصولی و حضوری. علم حصولی آن است که تصور یک متعلق یا معلوم برای ما حاضر باشد و علم حضوری آن است که خود معلوم در نفس ما حاضر باشد.

نکته عجیب این است که آیت الله مصباح معتقدند علم حضوری بسته به شرایط نفس می‌تواند آگاهانه یا ناآگاهانه باشد. ایشان معتقدند که بسته به ضعف وجودی یک شخص، علم او نیز ضعیف یا قوی می‌شود. از نظر مرحوم مصباح، ما به آفریدگارمان علم حضوری داریم اما به علت ضعف وجودیمان از این علم آگاه نیستیم.

تهور در نظریه پردازی به خوبی در این فقرات مشخص است. آنچه ذات علم را تشکیل می‌دهد آگاهی است. این در حالی است که از نظر مرحوم مصباح، علم حضوری می‌تواند ناآگاهانه باشد. به عبارتی، آگاهی ما می‌تواند ناآگاهانه باشد. این مشخصا نوعی تناقض است.

آنچه باعث این تناقض شده این است که مرحوم مصباح بین حضور و علم حضوری خلط کرده اند. البته می‌توان چیزی نزد ما حاضر باشد اما ما از آن آگاه نباشیم اما نمی‌شود که ما به چیزی علم داشته باشیم و همزمان از آن آگاه نباشیم.

آیت الله مصباح با شجاعت مثال زدنی خود از بحث آگاهی و علم نزد قدما فراتر رفته و سعی دارند بحث ناخودآگاه را هم (که حقا جایش خالی است) وارد این فلسفه بکنند اما از لوازم و نتایج این بحث غافلند و نمی‌توانند نتایج بحث خود را قبول کرده و یا به خوبی آن را تعقیب کنند. از این رو است که دچار نوعی تناقض می‌شوند.

ب. حرکت جوهری غیرتکاملی

یکی از مهم‌ترین نظرات آیت الله مصباح در فلسفه، اعتقاد به چند حرکت جوهری است.

آشنایان با فلسفه اسلامی به خوبی می‌دانند که نزد ملاصدرا اصل حرکت به جوهر بر می‌گردد نه عرض. با این حال، ملاصدرا معتقد است که اولا یک حرکت و صورت در همه عالم موجود است و همه اشیاء در حال حرکت به یک سمت هستند ( که آن مقصد هم وجه الله و حق است) و ثانیا این حرکت تکاملی است. به این معنی که هر موجودی که حرکت می‌کند به سمت کمالی حرکت می‌کند و اصولا حرکت جوهری موجود متحرک را به سمت بهتر شدن پیش می‌برد.

آیت الله مصباح با شجاعت به هر دو این نظریات هجوم می‌آورد. ایشان معتقدند که اولا حرکت به معنی کمال نیست.

در نظر فلاسفه قدیم، حرکت به معنی خروج شی از قوه به فعلیت است. مرحوم مصباح معتقدند این خروج اما لزوما به معنی کامل شدن نیست. خروج از قوه به فعل به معنی این است که صورتی از شی گرفته شده و صورتی دیگر جایگزین شود، اما این به معنی تکامل شی نیست. همانطور که وقتی آب به بخار تبدیل می‌شود، کامل نمی‌شود بلکه فقط صورتش جایگزین یک صورت دیگر می‌شود. ایشان در نتیجه معتقدند بسیاری از حرکات جوهری نه تنها تکاملی نیست بلکه تنزلی نیز هست.

مرحوم مصباح همچنین معتقد است که لزومی ندارد به یک حرکت جوهری در عالم قائل باشیم. ملاصدرا طبق نظریه اصالت وجود و حرکت جوهری خود معتقد است که در واقع یک صورت در عالم وجود دارد که همه اشیاء عالم بخشی از آن را تشکیل می‌دهند (طبق گفته آیت الله مصباح)؛ در واقع طبق گفته ایشان، یک وجود در عالم متقرر است و این وجود مراتبی دارد که در هر مرتبه، یک ماهیت مشخص نیز از آن انتزاع می‌شود.

یعنی یک موجود متکاملی هست که در مرتبه پایین خاک است و وقتی کمی بالاتر می‌رود ماهیت گیاه از آن انتزاع می‌شود. این رای از نظر مرحوم مصباح عقلانی نیست. ایشان در نقد این نظریه می‌گوید: "اگر بنا باشد در هر مرتبه‌ای از وجود، ماهیتی انتزاع شود پس باید بین خاک و گیاه بی نهایت ماهیت باشد."

این نقد بدون شک بسیار مهم است و درصورتی که به خوبی دنبال می‌شد می‌توانست حکمت متعالیه را از بن بست خارج کند اما این اتفاق نمی‌افتد و مرحوم مصباح به عنوان یک فیلسوف با وجود نقدهای مذکور و غیرمذکور همچنان در چارچوب حکمت متعالیه باقی می‌ماند. این همان تناقضی است که در بالا ذکر شد. دو نظریه بالا از جمله ملزومات مهم حکمت متعالیه است که مشکلات فلسفی و کلامی بسیاری را حل می‌کنند.

یکی از اصلی ترین مشکلاتی که وحدت و تکاملی بودن حرکت جوهری حل می‌کند، " شبهه ابن کمونه " است. ابن کمونه فیلسوف و منطق دان قرن هفتمی است که شبهه ای را در مورد وحدانیت باری تعالی مطرح کرده است. او با فرض گرفتن اصول حکمت مشاء و به خصوص فلسفه ابن‌سینا سعی دارد خلاءهای کلامی این حکمت را بیابد. ابن کمونه می‌گوید که چه اشکالی دارد اگر فرض کنیم دو جهان موازی و متباین وجود داشته باشد که هیچ ارتباطی هم با هم نداشته باشند. چه دلیلی وجود دارد که برای هر دو این جهان‌ها یک آفریدگار باشد؟ ممکن است هر یک، دو آفریدگار داشته باشند که متباین بوده و هیچ ارتباطی هم با هم نداشته باشند.

شبهه ابن کمونه توسط مشائیان به خوبی پاسخ داده نشد اما این ملاصدرا و حکمت متعالیه بود که با دو اصل وحدت وجود و حرکت جوهری تکاملی توانست به نوعی این شبهه را منحل کند. از نظر ملاصدرا یک عالم بیشتر وجود ندارد و این عالم دائما در حال حرکت به سمت کمال است و اوج این کمال باری تعالی است. بنابراین، در چارچوب فلسفی ملاصدرا، شبهه ابن‌کمونه اصلا مطرح نمی‌شود.

مرحوم مصباح با نقدهایشان هر دو این اصول را از بین بردند و احتمالا متوجه این نکته نبودند که راه احیاء شبهه ابن کمونه را باز می‌کنند. البته مرحوم مصباح در آثار خود در صدد پاسخ به این شبهه بودند و هرگز آن را قبول نکردند اما به هر حال، نقدهایشان به مکتب صدرایی باعث ضعف این مکتب شد و عجب آنکه خود علامه مصباح به نتایج این نقدها توجه نداشته و آنها را دنبال نکردند.

مشی مشابه در سیاست و فلسفه؟

بنابراین مشخص است که مرحوم مصباح در فلسفه نیز مانند سیاست فکری خلاق و نقادانه داشتند اما آنقدر از توان پیگیری و تحلیل برخوردار نبودند که نتایج نقدهای خود را دنبال کرده و آنها را به صورت یک کل منظم دربیاورند. این بود که دائما یک جهان پارادوکسیکال را نشان می‌دادند؛ جهانی که نحو مناسب و به صورت آگاهانه یا ناآگاهانه مشکلاتش را پیدا می‌کردند اما باز در آن زیسته و بر حفظ تام و تمام آن و عدم جرح و تعدیلش اصرار می‌نمودند.

منبع: خبر فوری

38

شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

نظرات شما - 37
  • علی
    0

    خوب که چی برای مردم نون وآب میشه بابا ول کن فلسفه را مردم دارند از بدبختی وفقر نابود میشن طرف هزینه یه سرماخوردگی را نداره بیشتر اقلام دارویی آزاد شده انشاالله بمیرند همه شون که هرچی میخورند میدزند سیر نمیشند

  • ابراهیمی
    0

    خداوند رحمتشان کند .

    نظرات شما -
    • چی بگم والا
      0

      خداوند بخشنده ومهربان است

  • پرتوی
    0

    این همه حرف معادل یک دسته اسفناج نمیشه .

    نظرات شما -
    • کاربر ناشناس
      0

      عقل شما به اندازه همون اسفناج

  • آآآآآآآآ
    0

    شما مگه کتب منطقی نخوندی علم حصولی باید لاجرم به علم حضوری برگرده وعلم حضوری گاهی گرد وغبار غفلت روش میشینه حالا علامه مصباح میگه ناخودآگاه ولی در کتب منطقی مثل منطق مظفر گفته شده این ناخودآگاهی ناشی از آموزش بده یا تربیت نادرسته و....پس اگه کمی باکتب منطقی آشنابودی اظهار فضل نمی‌کردی در ثانی ما در حرکت اشتدادی ملاصدرایی دوتا کثرت داریم کثرت طولیه وکثرت عرضیه کثرت عرضیه ناشی از کثرت ماهیانه ثالثا ایکاش رفرنس از متن یاکتاب خودآقای مصباح میاوردی تا اینکه از روی شکم حرف بزنی

  • ایرانی
    0

    عملکردش ذخیره اخرتش باشد . ما از ایشان شجاعتی ندیدیم که به نفع ملت باشد.

    نظرات شما -
    • به ایرانی
      0

      وایشان فقط حکم ارتداد میداد و مخالفت میکرد با آزاد منشی سید سالار محمد خاتمی چون خاتمی گفت زنده باد مخالف من .خاتمی 50 میلیون ایثارگر فدایی دارد حسودان بترکد چشمتان

  • رضا
    0

    ریشه در همان دفاعی داشت که از احمدی نژاد بی ادب و بی فرهنگ و تمدن و دیوانه انجام داد علی برکت الله

  • دانشجوی فلسفه
    0

    مقاله خامی بود معلوم است خیلی با آرا و کتاب های ایشان آشنا نیستید ایشان در خیلی از موارد کامل دیدگاه مشائی داشت و خیلی راحت فلسفه ملاصدرا را نقد می کرد بر خلاف بیشتر فیلسوفان صدرایی حال حاضر که عموما شارح ملاصدرا هستند ثانیا محصولات علمی آقای مصباح فقط آثار خودش نیست به آثار شاگردان نیز باید توجه آثار کسانی همچون عبدالرسول عبودیت و یزدانپناه که به هیچ وجه افراد بر خلاف تصور عامه افراد سیاسی نیستند ثالثا شما گویا اساسا کتاب های طرح ولایت ایشان را ندیده اید موسسه زیر نظر ایشان یک دوره شش جلدی مبانی علوم اسلامی طرح عنوان طرح ولایت چاپ نموده که شامل شش کتاب است: معرفت شناسی، خداشناسی، انسان شناسی، فلسفه اخلاق، فلسفه حقوق و در نهایت فلسفه سیاست ایشان یک منظومه فکری داشت که در این شش کتاب ارائه کرده بود با نقد نسبی گرایی معرفت شناختی در معرفت شناسی شروع می شد و با نظریه ولایت فقیه در فلسفه سیاست تمام می شد حالا فارغ از اینکه دیدگاه ایشان چقدر درست یا غلط بود یا جای نقد داشت یا نداشت اتفاقا ایشان یک منظومه فکری داشت و یک فیلسوف پراکنده گو نبود این دوستان هم فکر شما هستند که می خواهند به خاطر سیاست بعد علمی شخصیت ایشان را مخدوش کنند پیام تسلیت آیت الله جوادی عاملی را مطالعه کنید می فهمید با اینکه به لحاظ سیاسی میان آیت الله جوادی عاملی و جناب مصباح فرسنگ ها فاصله و اختلاف نظر وجود دارد ولی آیت الله جوادی ایشان را جامع منقول و معقول خطاب کرده که در حوزه های علمیه لقب بزرگی است. حالا اگر به لحاظ سیاسی از ایشان خوشتان نمی آید اشکال ندارد ولی شخصیت علمی و فلسفی ایشان را بی جهت تخریب نکنید.

    نظرات شما -
    • اقتصاااااااااااااااد
      0

      دلار چنده ؟ تخم مرغ چند شده ؟ ماهی میشه خرید ؟

    • چی بگم والا
      0

      تخریب ناعادلانه وحتی بحق نیز درست نیست *بنده تخصص زیادی درفلسفه ندارم ولی میتوانم بجرائت بگویم هرشخصی که درجهت رضایت ورفاه اکثریت جامعه قدمی هر چند کوچک برداشته در هردوعالم دعاهای همین مردم پشت وپناهش باشد*وهرشخصی برعکس این عمل کرده *خود داند وخدای خودش ******

    • یاور
      0

      فرق این اشخاص در چیست . آخوند بالاخره اخوند و کارش روضه خوانی .

  • محمود
    0

    مردم خوب می فهمند صداقت خدمت وهرگز کسی که خدمت به این ملت کرده باشد.مردم قدردانند الکی نمیشه بزور و ریا چیزی تو مغز مردم کرد خلاصه مردم می فهمند .

  • آریایی
    0

    تمام خدمات ایشان به اندازه یک قرص استامینوفن هنگام سردرد ارزش نداره !!!!! استامینوفن را چه کسی اختراع کرده ؟؟؟؟

    نظرات شما -
    • حالا
      0

      آره به درد شما نمیخوره آدم کوچه و بازار. حرف های فلسفی ایشون ودانشمند بودنش به درد کسانی میخوره که می فهمن

  • ایرانی
    0

    خداوند ایشان را بیامرزد! گرچه ایشان در زمینه فلسفی اندیشمند و دارای منظومه ی فکری بودند، در سیاست ورزی دچار خطاهای جبران ناپذیری شدند. اصلح دانستن آقایان احمدی نژاد و کامران باقری لنکرانی با هیچ عقل و منطقی نمی خواند.

    نظرات شما -
    • هدا
      0

      آخوند و اندیشمند فلسفی . خنده که نداره پس باید بحال خود برای این ۴۲ سال گریه کرد

  • بیدار
    0

    ریشه در سایه نشستن و مسئله گفتن و در مورد روایاتی توضیح دادن که منبع آن معلوم نیست و شاید ساختگی باشد

  • عبدالله
    0

    مهمترین تهور سیاسی این عالم جلیل القدر این بود که هشت سال احمدی نژاد پوپولیست و شاگرد رحیم مشایی مجهول الهویه را به عنوان رئیس جمهور اصلح معرفی و سوار گرده مردم کردوجالب این که بعداز هشت سال پشیمان شدومخالفش شد ، نکته جالب تر این که بعد از احمدی نژاد هم باقرلنکرانی را به عنوان اصلح ترین فردبرروی کره زمین برای ریاست جمهوری معرفی کرد که خدا پدر اعضای شورای نگهبان را بیامرزد که صلاحیت این یکی را تایید نکرد. قبل از انقلاب هم که به نقل از مرحوم هاشمی ایشان اعتقادی به مبارزه با حکومت شاه نداشت ، مردم ایران سیاسی ترین مردم جهانند وهمه چیزرا خوب می فهمند .شعار وتبلیغ غیر واقعی جای هیچ موضوعی را در ذهن مردم تغییر نمی دهد .

  • معلم.
    0

    چگونه است اطاعت از احمدی نژاد زمانی اطاعت از خدا و به فاصله 4سال اطاعت از او بی بصیرتی و فتنه گری است؟

    نظرات شما -
    • مرتضی
      0

      علامه مصباح هرگز چنین سخنی نگفته این تیتر دروغ ، مربوط به یک روزنامه اصلاح طلب هست اصلاح طلبا کلا به اخرت اعتقادی ندارن چون مشی اونا مشی کدخداست (امریکا) لذا هر کسی باهاشون مخالف باشه اینطوری مورد تهمت قرار میدن امید وارم شما به اون دنیا اعتقاد داشته باشی و از این تهمتی که به اون مرحوم زدی استغفار کنی

  • محمود
    0

    الکی حرف چرا میزید چه خدماتی چه کشکی خودتان هم باورتان شده خدمات کدوم خدمات پوچ وتو رسانه ها تو بوق وکرنا می گویند خدمات جمع کنید مردم می فهمند

  • پرتوی
    0

    ۴۰۰ تا ۴۵۰ سال قبل ملاصدرا حرکت جوهری را گفته خدایی بدرد چی خورد یکی گفت درد اجتماع را حل کرد چه موضوع اجتماعی و عقیدتی را حل کرد و... برای همین یک دسته اسفناج نمی ارزد.

  • دلباز
    0

    خوب و بدش با قضاوت مردم، نمیشه یکی را با رسانه بزرگ کرد

  • محمود
    0

    اختراع خطش همان بهتر ببره با حوریا بهشتی مشغول نامه نگاری بشه

  • اعلایی
    0

    از مقاله شما که تماما در اضداد است متوجه نمی شویم که ایشان پیرو مکتب ملا صدرا است یا خیر فقط درک میشود که فلسفه تلون دارد درضمن عموما مراجع والامقام کمتر یکدیگر را تکذیب میکنند

  • کاربر ناشناس
    0

    فارغ التحصیلان دانشگاه ها خدمت بیشتری به بشر کردن یا آنهائی که از حوزه های علمیه به قول خودشان بیرون اومدن ؟ گیرم اصلا" همشون فیلسوف و دانشمند کدام چیزی رو اختراع یا ساختن که به در بشریت بخوره و مفید باشه

    نظرات شما -
    • کاربر ناشناس
      0

      تازه اگر اختراعات وساخته های علمی دانشگاه را حرام و سنگ اندازی به کارشون نکرده باشن

    • کاربر ناشناس
      0

      تازه اگر اختراعات وساخته های علمی دانشگاه را حرام و سنگ اندازی به کارشون نکرده باشن تازه دانشگاه درایران حدود 100 سال سابفه داره در مقابل حوزه ها بالای هزار سال سابقه دارن

  • کاربر ناشناس
    0

    سابقه دانشگاه در ایران حدود 110 ساله وسابقه حوزه ها بیش از هزار سال ولی خروجی دانشگاه با حوزه اصلا قابل مقایسه نیست تازه اگر به خدمات واختراعات دانشگاه اگر به اصطلاح علما سنگ اندازی و حرام اعلام نکنن کدوم خدمت به بشریت ازطرف حوزه شده به جز شستشوی مغزی

    نظرات شما -
    • تا کی سوارمون بشن
      0

      مشکلت اینه فرقی بین علوم قائل نیستی ، علم فیزیک علم شیمی موضوعات مشخصی دارند علوم دینی و انسانی نیز موضوعات و اهداف مشخصی دارند علوم دینی هدفشون سعادت دنیوی و اخروی بشر هست ،برنامه زندگی هست علم فیزیک دنبال کشف قوانین مادی ،

    • اسماء
      0

      این دقیقا یعنی شستشوی مغزی توسط جنگ رسانه. تقابل علم و دین

  • ناشناس
    0

    به فکر مسئولیت دینی سنگین پاسخگویی رفتارهای خویش در قیامت باشیم ---  ترویج هر سخن یا اندیشه و رفتار و پنداری بنام دین و مذهب و بنام پیامبر و اولیای صالح خدا  اگر در تضاد باشناختهای محکم و مفصل فرهنگ دین داری و مذهب داری قرآنی باشد  یا با این شناختها هماهنگی و انسجام نداشته باشد  مسئولیت پاسخگویی سنگینی را به دوش صاحب خود خواهد گذاشت  که بحکم خداوند در قرآن ؛ در قیامت و هنکام حساب حتمی آخرت  از مجازات نابخشودنی تحمل ناپذیر ابدی آثار و پیامدهای شوم تخریبی آن  که بیقین با دروغ و جعل علیه خدا و پیامبر و اهل بیت آن حضرت و سایر مؤمنان و علیه دین و مذهب انجام گرفته است  گریز و رهایی محال خواهد بود  پس برای نجات خویش محض رضای خدا در رفتارها و گفتارهای خویش در دنیا شدیدا دقت کنیم و پرهیز داشته باشیم چنین ترویجی که خدا را به خشم می آورد و شیطان را خشنود می کند مبادا علیه ما ثبت بشود.  « وَمَا تَكُونُ فِي شَأْنٍ وَمَا تَتْلُو مِنْهُ مِنْ قُرْآنٍ وَلَا تَعْمَلُونَ مِنْ عَمَلٍ إِلَّا كُنَّا عَلَيْكُمْ شُهُودًا إِذْ تُفِيضُونَ فِيهِ وَمَا يَعْزُبُ عَنْ رَبِّكَ مِنْ مِثْقَالِ ذَرَّةٍ فِي الْأَرْضِ وَلَا فِي السَّمَاءِ وَلَا أَصْغَرَ مِنْ ذَلِكَ وَلَا أَكْبَرَ إِلَّا فِي كِتَابٍ مُبِينٍ » ﴿ آیه ۶۱ سوره یونس ﴾  « لِلَّذِينَ اسْتَجَابُوا لِرَبِّهِمُ الْحُسْنَى وَالَّذِينَ لَمْ يَسْتَجِيبُوا لَهُ لَوْ أَنَّ لَهُمْ مَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا وَمِثْلَهُ مَعَهُ لَافْتَدَوْا بِهِ أُولَئِكَ لَهُمْ سُوءُ الْحِسَابِ وَمَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمِهَادُ » ﴿ آیه ۱۸ سوره رعد﴾  « لِيَجْزِيَ اللَّهُ كُلَّ نَفْسٍ مَا كَسَبَتْ إِنَّ اللَّهَ سَرِيعُ الْحِسَابِ . هَذَا بَلَاغٌ لِلنَّاسِ وَلِيُنْذَرُوا بِهِ وَلِيَعْلَمُوا أَنَّمَا هُوَ إِلَهٌ وَاحِدٌ وَلِيَذَّكَّرَ أُولُو الْأَلْبَابِ » ﴿ آیات ۵۱ و۵۲ سوره ابراهیم﴾.

  • ناشناس
    0

    چرا نقد علمی قرآنی و عقلی را بر نمی تابیم --- با وجود این حقیقت که خداوند برای اثبات عقلی حقانیت احکام و اعتقادات قرانی خویش معترضان را در قرآن به نقد این احکام و اعتقادات به چالش می کشد؛ چرا و با چه دلیل از قرآن و عقل برخی نقد سخنان منسوب به معصوم را که در آن تضاد و تعارض با شنختهای قرآن و با اصول استدلال عقلی آشکاراست و درستی نسبت آن به معصوم را خدشه دار می کند برنمی تابند و این نقد را حذف و نابود می کنند.

  • ناشناس
    0

    کدام دین داری نزد خداوند ارزشمند است؟ --- عزیزان!!! پایبندی به دین داری و مذهب داری سنتی آبا و اجدادی که نتوانیم نقدهایی را که نسبت به اعتقادهای آن می شوند با قرآن و اصول استدلالی عقل جواب گو باشیم نزد خدا پشیزی ارزش ندارند و بی تردید در قیامت برای ما رهایی بخش نیستند. چون در باره ی درستی و ناندرستی این گونه دین داری و مذهب داری به شناختهای سرشت نشین و قابل درک قرآن که در دست رس همه ی ما است رجوع نمی کنیم و اهمیت نمی دهیم بی تردید بحکم قرآن ؛ در دنیا برای ما همیشه مشکلات فراون و در قیامت برای ما گرفتاری زوال ناپذیر و مجازات نابخشودنی ایجاد می کنند. پایبندی و عمل در رفتار و گفتار و پندار به آن دین داری و مذهب داری نزد خداوند مهربان ارزشمند است که انسجام و هماهنگی این داری و مذهب داری با احکام و اعتقادات انکار ناپذیر قرآن کریم نزد انسان متدین بی خدشه ثابت شده باشد.

  • استاد اسناد
    0

    فیلسوف!!!اگه منظورتان حکم ارتداد داد نه بله.ما یه فیلسوف واقعی در ایران داریم که با مظلومیتش لرزه به اندام تمامیت خواهان انداخته و کسی نیست جز آیت الله العظمی سید محمد خاتمی ولاغیر

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    اخبار سایر رسانه ها