روزگار کرونایی بر سنگ‌تراشان چگونه می‌گذرد؟

سنگ مرمر صیقلی و سفید یکدست که زیر دستش می‌آید، نگاهی به قلم‌ها، چکش و صندلی کوتاهش می‌اندازد و برقی در چشمانش می‌دود.

روزگار کرونایی بر سنگ‌تراشان چگونه می‌گذرد؟

با یک نگاه ساده، مرغ خیالش به نگارستانی پیوند می‌خورد که در آن باغی از گل و مرغ نقش بسته است، بیچاره سنگ سخت که زیر دستانش مانند موم شکل خواهد گرفت.

هیچ طرحی روی سنگ نقاشی نمی‌کند اما نتیجه کارش آنقدر قرینه و یکدست است که از تعداد گلبرگ‌ها، شاخه‌ها و گل‌های برجسته آن می‌توانی به عمق هنری که در جانش رسوخ کرده، پی ببری و اینکه چقدر قلم‌های نوک‌تیز فولادی را در میان انگشت کوچک و شصت محکم نگه می‌دارد تا وقتی چکش به آن می‌زند، خط را نشکند و گلی برجسته و بی‌نقص بیافریند.

هنر پدربزرگ از کودکی حجاری بوده است و از زمانی که دست راست و چپش را شناخت، در فقدان پدر مجبور شد برای گذران زندگی در کنار برادر بزرگترش حجاری کند؛ از همان کودکی قلم و چکش به دست گرفت و با برادرانش برای تراش دادن سنگ‌های حیاط، رواق و دیوارهای صحن حرم حضرت عبدالعظیم چکش زد.

برایم گفته بود که چطور این سنگ‌های مرمر صحن حرم را صیقل داده، گل‌های داودی را در دل آنها نشانده و اینکه برادر بزرگترش نقش او را در همان کودکی حکاکی کرده و حالا آن سنگ در ورودی حرم عبدالعظیم حسنی در انتهای حیاط صحن رو به بازار حرم به عنوان یادگار مانده است؛ همان «نقش مرد و کودکی که قلم حجاری به دست دارند».

پدربزرگ خفته در قبرستان بهشت زهرا(س)، هنوز همان کودک قلم به‌دست دیوارنگاره حرم است و برادر بزرگتر اکنون در حیاط حرم آرمیده و سنگ مزارش با صحن حیاط یکی شده است.

شاید به دلیل همین علاقه خانوادگیشان به این هنر بود که وقتی دولت، داشتن سجلی را اجباری کرد، «حجار تهران ی» بر انتهای پسوند خویشاوندی آنها نقش بست تا به این شکل شغلی را که سال‌ها در نسب آنان بود، زنده نگه دارند چون افتخارشان تراش دادن سنگ‌های حرم بود.

روزگار کرونایی بر سنگ‌تراشان چگونه می‌گذرد؟

هنر حجاری همچون بسیاری از هنرهای سنتی عرصه معماری سالهاست که دیگر مانند گذشته خریدار ندارد؛ حتی چند دهه قبل هم خود حجاران می‌گفتند حجاری هنر است اما نان در تراشیدن سنگ مزار؛ اینکه در میان گل و مرغ‌های سنگ مزار یک دفتر یادبود به استعاره از دفتر عمر نقش بندد تا به وقتش نام متوفی زادروز و سال‌مرگش با خط نستعلیق حکاکی شود، همین عاملی شد تا پدربزرگ به تراش دادن سنگ مزار ترغیب شود و تا پایان عمر روی صندلی کوچک خود در نقش گل و مرغ حکاکی کند.

حالا شاگران و اقوامشان هنوز پشت دیوار شرقی بهشت زهرا(س) یا حوالی جاده قدیم تهران - قم یعنی در منطقه باقرشهر که به راسته سنگ‌تراشان معروف است، هنوز به کسب و کار سنگ‌فروشی و سنگ‌تراشی مشغولند، آنان با واسطه و بی‌واسطه از پدربزرگ، برادران و عموزاده‌هایش حجاری آموخته‌اند.

با گذشت ده‌ها سال از آن دوران و در حالی که بسیاری از حجاران صاحب سبک و صنعگران و هنرمندان این عرصه در خاک آرمیده‌اند، شغل حجاری آن هم برای ساختن سنگ‌های مزار دستخوش مدرنیته شده است.

در این حوالی کمتر چهره سالخورده‌ای را می‌بینی که روی دو زانو روی سنگ مرمر سیاه و سفید بدون گره خم شده باشد و با قلم و چکش روی سنگ نام مرحوم و مرحومه را حکاکی کند؛ حالا همه‌چیز به دست ابزارهای مجهز سنگ‌تراشی است، طرح و شعر و نقش و اسم را در کمترین زمان ممکن روی سنگ می‌تراشند و به خریدار تحویل می‌دهند.

احمد آقا یکی از همین حجاران عهد قدیم است که هنوز در باقرشهر دکان حجاری دارد؛ او هم می‌گوید که دیگر کسی به دنبال هنر دست بر روی سنگ نیست چون زحمت زیادی دارد؛ آن هم وقتی که دستگاه‌های سنگ‌تراشی کار را راحت کرده‌اند.

از او درباره شرایط کرونایی می‌پرسم و اینکه با افزایش تعداد متوفیان کاروکاسبی آنان چه تفاوتی کرده است؛ او در پاسخ کمی از نامرغوب بودن سنگ‌های فرآوری شده می‌نالد و بعد می‌گوید که تعداد درگذشتگان زیاد، اما در عوض شرایط ما هم کرونایی است.

او توضیح می‌دهد که خانواده‌های متوفیان ترجیح می‌دهند تعویض سنگ‌مزار را به زمان دیگری موکول کنند؛ «کافی است سری به قطعه‌های کرونایی‌ها در بهشت زهرا بزنی؛ می‌بینی که اغلب سنگ‌ها تعویض نشده و سنگ‌مزارها همان‌هایی است که مسوولان بهشت زهرا برای شناسایی روی قبرها گذاشته‌اند».

«شهاب» چهل ساله که در جاده قدیم قم - تهران به کسب و کار سنگ مزار مشغول است نیز به خبرنگار ایرنا چنین می‌گوید: در گذشته که پدرم به این کار مشغول بود، اغلب سنگ‌های مرمر از کردستان و اصفهان که مرغوب بود، تامین می‌شد اما اکنون سنگ‌های بازار اغلب چینی و فرآوری شده است و اغلب هم کیفیت خوبی ندارد.

وی می‌افزاید: همین سنگ‌های چینی بازار باعث شده تا قیمت آن هم پس از تحریم‌ها و افزایش قیمت ارز بالا برود و سنگ‌های مزار گران‌تر به دست مشتری برسد.

وی که کار سنگبری را از پدرش آموخته، توضیح می‌دهد: با اینکه متوفیان کرونایی زیاد شده اما قیمت تمام‌شده سنگ تراش‌خورده برای مشتری گران تمام می‌شود و هر قدر هم که از حاشیه سود کارمان کم کنیم، باز هم بسیاری ترجیح می‌دهند فعلا سنگ مزار درگذشتگان خود را عوض نکنند.

«شهاب» این نکته را هم می‌گوید که شرایط برای فروشندگان و فعالان سنگ چندان تغییر نکرده است و اینطور نیست که به قول برخی‌ها به خاطر کرونا «نانمان در روغن باشد».

به گفته او فقط قیمت سنگ افزایش نیافته بلکه دستمزد کارگر هم بیشتر شده و به همین خاطر بازار هم کساد شده است.

روزگار کرونایی بر سنگ‌تراشان چگونه می‌گذرد؟

آقای «شهریاری» سنگتراش دیگری در حوالی بهشت زهرای تهران است و می‌گوید: بیشتر مشتری‌ها دنبال کارها و جنس ارزان هستند؛ خیلی‌ها هم امید دوخته‌اند که با کاهش قیمت دلار، قیمت سنگ‌های چینی که اغلب همکارانمان استفاده می‌کنند، ارزان‌تر شود.

وی این نکته را هم می‌گوید که اغلب سنگ‌های مورد استفاده در این صنف، فرآوری شده و وارداتی از چین یا برزیل است و کمتر می‌شود سنگ مرمر اصیل پیدا کرد البته هنوز در بین سنگ‌های داخلی، سنگ‌های گرانیت اصفهان و تویسرکان هم مرغوبیت دارد و نسبت به برخی سنگ‌های خارجی برای مصرف‌کننده ارزان‌تر تمام می‌شود.

به گفته او قیمت سنگ‌مزار از حدود ۲ میلیون تومان شروع می‌شود و بسته به کیفیت آن تا ۹ میلیون تومان برای سنگ‌های برزیلی و چینی باید هزینه شود؛ مشتری هم بسته به وسع خود می‌تواند سنگ مورد نظرش را از این بازه قیمتی انتخاب کند.

این فعال بازار تراش سنگ‌مزار این را هم می‌گوید که همین ۱۰ سال پیش قیمت سنگ مزار از حدود ۵۰ هزار تومان شروع می‌شد و سنگی که یک دهه پیش ۱۰۰ هزار تومان قیمت داشت، الان حداقل پنج میلیون تومان فروخته می‌شود.

با این اوصاف به نظر می‌رسد روزگار حجاران نیز بی‌تاثیر از فضای کلی اقتصاد و سبد هزینه خانواده‌ها نباشد و حتی با افزایش متوفیان به دلیل شیوع ویروس کرونا در ایران، رونق از بازار سنگ‌تراشان گذر نمی‌کند.

منبع: ایرنا

68

شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    اخبار سایر رسانه ها