یادداشت‌های محمدعلی فروغی، سه‌شنبه ۵ آبان ۱۲۹۸

مقصود وزیر خارجه این است که من و مستنصر در کار آذربایجان مباحثه باید بکنیم

«عصر به اتفاق مستنصرالسلطنه رفتیم، چون مقصود نصرت‌الدوله [وزیر خارجه] این است که من و مستنصر از طرف خودمان اعضای کمیسیونی باشیم که در کار آذربایجان مباحثه باید بکنیم. مستنصر به ترکی ترجمه می‌کرد.»

مقصود وزیر خارجه این است که من و مستنصر در کار آذربایجان مباحثه باید بکنیم

یادداشت‌های محمدعلی فروغی، سه‌شنبه ۵ آبان ۱۲۹۸ را بخوانید:

از دیروز عصر تا امروز ظهر مکرر خواستیم با هوتل کلاریج و نمایندگان آذربایجان با تلفون صحبت کنیم میسر نشد. بالاخره ظهر ممکن شد و قرار ملاقات را به پنج و نیم بعدازظهر دادند. ناهار با مستنصرالسلطنه در هوتل خودمان خوردیم و عصر به اتفاق مستنصرالسلطنه رفتیم، چون مقصود نصرت‌الدوله [وزیر خارجه] این است که من و مستنصر از طرف خودمان اعضای کمیسیونی باشیم که در کار آذربایجان مباحثه باید بکنیم. مستنصر به ترکی ترجمه می‌کرد. گفتند «ما همه اعضای خودمان را معین کرده فردا پیش از ظهر شروع به کار می‌کنیم.» و ساعت یازده و نیم به ما قرار دادند.

از آن‌جا به هوتل موریس آمده به اتفاق دکتر حاجی محمودخان و حکیم‌الدوله به دعوت آقایان انستیتو پاستور رفتیم، در یک مهمانخانه واقع در کوچه Tournon که موسوم است به رستوران فوایو. معلوم شد انستیتو پاستور آن‌جا سالون مخصوص دارد. دکتر رو چون پیرمرد و علیل است عذر خواسته بود. میزبان مجلس دکتر کالمت بود و مهمان مثل صاحبخانه نوه پاستور بود. خیلی از دیدن او محظوظ شدم. صحبت‌های خوب کردیم. دکتر لگرو و ناتان‌لاریه هم بودند. لقمان‌الدوله کسل بود نیامد. شب خوشی گذراندیم.

امروز از میرزا ابوالحسن‌خان تلگرافی رسید احوال‌پرسی و اشعار بر سلامت و این‌که چون نمی‌دانستند کجا هستم کاغذ ننوشته‌اند.

منبع: یادداشت‌های روزانه محمدعلی فروغی، به کوشش محمدافشین وفایی و پژمان فیروزبخش، تهران: سخن، چاپ هفتم، ۱۳۹۸، صص ۲۵۱ و ۲۵۲.

منبع: انتخاب

66

شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    اخبار سایر رسانه ها