چرا حامیان دیروز احمدی نژاد امروز به او پشت کرده اند؟

همزمان با بست‎نشینی یاران احمدی‌نژاد در حرم عبدالعظیم (ع)، جای خالی برخی دیگر از یاران او بیش از همیشه احساس شد. همان‌هایی که پشتیبانی وی بودند، این روزها کنج عزلت گزیده‌اند.

چرا حامیان دیروز احمدی نژاد امروز به او پشت کرده اند؟

به گزارش خبر فوری به نقل از خبرآنلاین، محمود احمدی‌نژاد این روزها از هر فرصتی برای رسانه‌ای شدن خود و حلقه نزدیکانش استفاده می‌کند. از بازداشت‌ حمید بقایی گرفته که برای آزادی‌اش جشن راه می‌اندازد تا برگزاری دادگاه مجدد او که پروژه بست نشینی در حرم حضرت عبدالعظیم را با بدرقه یاران گرمابه و گلستانش کلید می‌زند. او که بدون وجود هیچ مانعی همچنان به تمام فعالیت‌های خارج از عرف خود ادامه می‌دهد، و در آخرین اقدام باز هم یارانش را راهی شهر ری می‌کند، سیلی از انتقادات را هم به دنبال خود راه انداخته که در میان آن جای برخی از حامیان او خالی است.

حامیانی که روزی به حمایت از گفتمان 3 تیر برخاستند و نقش زیادی در پیروزی محمود احمدی نژاد در انتخابات سال 88 ایفا کردند، مدت‎هاست دریافته‌اند که رییس دولت‌ متبوع‌شان آنها را به قله آرزوهایشان نخواهد رساند.

حکم ابقای وزیر اطلاعات از سوی رهبر انقلاب، اولین جرقه جدایی حامیان سرسخت محمود احمدی نژاد را زد. خانه‌نشینی رییس دولت دهم که به تبع همین موضوع انجام گرفت، تا مدتی برخی حامیان او را در هاله‎ای از سکوت فرو برد. چهره‎هایی چون آقا تهران ی که ولایتمداری را یک اصل مهم در چارچوب فعالیت‌های سیاسی خود می‌دانستند، معترض لجاجت احمدی‌نژاد بودند. از آن پس رفتارهای احمدی‌نژاد یکی پس از دیگری، چهره اصلی او را نمایان ساخت تا بخشی از حامیان اصلی‌اش نه تنها دست از حمایت همه جانبه از او بکشند بلکه تصمیم به تشکیل جبهه‌ای بنام «پایداری» بگیرند.
جبهه‌ای که در سال 90 تشکیل شد، ترکیبی از دولتمردان نهم و دهم و برخی از اعضای فراکسیون انقلاب اسلامی مجلس شورای اسلامی بود. بیزاری از جریان انحرافی یعنی حلقه مشایی، بقایی، جوانفکر و... گرداگرد محمود احمدی نژاد، از اصول این جبهه شناخته شد تا آنها راهشان را از رییس دولت مستقر و دار و دسته‌اش جدا سازند. با این حال آنچه که آنها را همچنان دارای صفت «احمدی‌نژادی‌ها» کرد، تبدیل شدن‌شان به منتقد تند و تیز دولت حسن روحانی بود. دولتی که با روی کارآمدنش و با دیدن حجم وسیعی از خرابی‌هایی که در اثر 8 سال مدیریت غلط ایجاد شده بود، ناچار به طرح مسائلی در ارتباط با دولتمردان گذشته بود، با تقابل جبهه پایداری‌ها روبه رو شد.

در آن روزها که تعدادی از اعضای این جبهه در پارلمان حضور داشتند اولین سنگ بنای مخالفت با تصمیمات دولت را بنا نهادند؛ از دیپلماسی روحانی بویژه مخالفت با برجام گرفته تا کارشکنی‌هایی که با رمز «فتنه» در عدم ارائه رای اعتماد به اعضای کابینه در پیش گرفتند. آنان با تمام اعتراضاتی که با نگاه موشکافانه خود به همه اقدامات دولت یازدهم داشتند، در عوض نه تنها هیچ واکنشی به اقدامات دولت قبل نداشتند بلکه به دولتمردان جدید هم معترض می‌شدند که چرا همه تقصیرات را به گردن گذشتگان می‌اندازند.

پایداری‌ها اگرچه از چهره‌های فعال عرصه سیاسی بودند و از هیچ مصاحبه‌ای علیه دولت حسن روحانی خودداری نمی‌کردند، اما در برابر هرگونه اقدام محمود احمدی‌نژاد و اطرافیانش سکوت اختیار کردند. آنان به هیچ روی حاضر نبوده و نیستند که کلمه‌ای در مخالفت با مردان بهاری حرف بزنند تا مبادا در تضاد با پشتیبانی‌های گذشته‌شان باشد. هرچه هست آنان تاکنون دلیل این انفعال‌شان را اعلام نکرده‌اند و همچنان به سکوت خود ادامه می‌دهند. سکوت اعضای شاخص جبهه پایداری معلوم نیست که ناشی از به انزوا رفتن آنان به دلیل اختلافات موجود است و یا به علت برنامه‌های انتخابات آتی است که این گروه در سر می‌پروراند.

رفتن به انزوا

«عامل اصلی شکست‌های پیاپی اصولگرایان»، عنوانی است که به جبهه پایداری داده می‌شود. اختلافاتی که در درون این جبهه ایجاد شده بود نه تنها اعضای آن را، بلکه اصولگرایان را هم با خود به پایین کشید، تا آنان عملا جایگاهی در سیاست ایران نداشته باشند چه برسد به اینکه بخواهند در مورد اقدامات محمود احمدی‌نژاد و یاران نزدیکش اظهارنظر کنند. شاهد این مدعا، صحبت‎هایی است که از سوی دبیرکل جامعه روحانیت مبارز مطرح شد که در آستانه انتخابات ریاست جمهوری گفت: «در آن ائتلاف (انتخابات مجلس دهم) افرادی وارد شدند که سهم بیش از حد خواستند. این یعنی هوای نفس و سقوط. قصد داریم تا از تمام احزاب و تشکل‌های اصولگرا که جمعیت قابل توجهی دارند، دعوت کنیم تا مبادا یک گروه بگوید، چرا ما غایب بودیم. در انتخابات مجلس هم من این را گفتم اما نشنیدند. گفتم که باید همه اصولگرایان دعوت شوند اما نپذیرفتند.» این سخنان بدان معناست که اعضای جبهه پایداری بیش از اینکه خود گوشه نشینی و به انزوا رفتن را برگزیده باشند، از سوی جریان اصولگرایی کنار زده شدند.

اما این تمام مشکلات جبهه پایداری نیست. آنان خیلی زود دچار ریزش نیرو شده و ناپایداری بر جبهه پایداری سایه افکند. رسایی و کوچک‌زاده اولین کسانی بودند که از این جبهه جدا شدند و بعد از آن هم لنکرانی، حسینیان و نبویان از شورای مرکزی کنار کشیده و کمتر در جلسات حضور یافتند. با این حال آنها شانس خود را برای انتخابات ریاست‌جمهوری دوازدهم هم محک زدند. حمایت از رییسی از جمله اقداماتی بود که این جبهه در دستور کار قرار داد و در نهایت هم چیزی جز شکست عایدش نشد.

سکوت تاکتیکی یا پارادوکسی‎کال

جبهه پایداری با شکست در دوازدهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری یکبار دیگر به محاق رفت. اعضای آن به هیچ روی حاضر به نشان دادن واکنش به هیچکدام از اتفاقات سیاسی کشور نیستند. نه دیگر نقدی علیه دولت روحانی دارند و نه جمعیتی را سازماندهی می‎‌کنند که اعتراض دلواپسی‎شان بلند شود. آنها در سکوت کامل خبری بسر می‌برند و حتی قصد ندارند اظهار نظری در مورد رفتارهای خارج از اصول احمدی‌نژاد مطرح کنند.

اعضای جبهه پایداری همچنان حاضر نیستند از رای و حمایتی که در دهه 80 از محمود احمد‌ی‌نژاد داشتند ابراز ندامت کنند و حتی تاکید دارند که به حمایتشان افتخار می‌کنند. این درحالی است که احمدی‎نژاد از «حامی ملت» به «حامی رفقایش» تبدیل شده و با مظلوم نمایی در قبال اتهامات قضایی آنها، به روسای قوای سه گانه می‎تازد. اعضای این جبهه همانطور که در قبال 11 روز خانه نشینی احمدی‎نژاد سکوت کردند، در قبال نامزدی او برای انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم علی رغم توصیه رهبری نیز سکوت کردند و هم اکنون نیز در قبال اتهاماتی که او به رئیس دستگاه قضا به عنوان یکی از مسئولین منصوب رهبری می زند نیز سکوت پیشه کرده اند. سکوتی که نشانه موضع پارادوکسیکال -متناقض- آنهاست که از یکسو خود را مدافع ولایت فقیه معرفی می کنند و از سوی دیگر در چنین مقاطعی در لاک سکوت فرو می روند. چه آنکه این روزها هیچ خبری از چهره‎هایی چون آقاتهرانی، حسینیان، حائری شیراز ی، روانبخش، سقای بی‎ریا و ... نیست و هیچ نقدی به اظهارات اخیر احمدی نژاد و بست نشینی بقایی ندارند. حتی لیدر این جریان آیت الله مصباح یزدی هم در این موضوع و موارد برشمرده شده گذشته، سکوت پیشه کرده است.

آنچه که بیش از همه گزینه‌ها برای این سکوت محتمل است، انتخابات پیش رو و اشتیاقی است که پایداری‌ها برای به دست گرفتن دوباره پارلمان دارند. آنها تاکنون به خوبی فهمیده‌اند که حمایت از فردی که دیگر هیچ پایگاه اجتماعی در کشور ندارد، نخواهد توانست آنها را به آمال و آرزوهایشان برساند. اگر هم بخواهند به انتقاد از عملکرد او بپردازند، در واقع به معنی بر گردن گرفتن تمام خساراتی است که در یک دوره هشت ساله به کشور تحمیل شده است. با این حال نمی‌توان از یک مهم گذشت و آن اینکه اعضای این جبهه به زعم برخی از چهره‌های اصولگرا، در حال تقویت خود هستند و فعلا قصدی برای ورود به مسائل سیاسی ندارند.

15

شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

نظرات شما - 5
  • دانش
    0

    هرچقدر هم از اين مرد بزرگ بد بنويسيد باز هم خود را گول زده ايد برويد از پدرانتان كه قرآن مي خواندن بپرسيد آنجا كه مي فرمايد اگر همه عالم جمع شوند ويك فردرا بزير بكشانند وخداوند نخواهد نمي نوانند ويابرعكس پس بيهوده دست وپانزنيد

  • بهروز
    0

    سلام .انتقادازآقای احمدی نژاد و اشتباهات دولتش وکارهای عجیب و غریب اخیرش بجای خود،اما این مسائلی فتنه وفتنه گران و حامیان آنها را تبرئه نمی کند کسانی که به هر دلیل درآشوبهای ۸۸نقش داشته ام شایستگی احراز پست های کلیدی همچون وزارت را ندارند‌ومجلس اگرچنین افرادی رارد صلاحیت کرده‌کاردرست ومطابق باامنیت ملی انجام داده ،اقدامی که تمام کشورهای دنیا اجرا می شود.

  • مدافع حقیقت
    0

    در این مقاله چندین بار اشاره کردید که حامیان سابق احمدی نژاد دیگر در مقابل اعمال غیر اصولی او واکنشی نشان نمی دهند چون اگر این کار را انجام دهند حمایتهای سابق از احمدی نژاد را زیر سوال برده اند . در مرحله اول این طور به نظر میرسد ولی باید به این سخن امام توجه داشت که در انتخاب افراد برای مسئولیت های مهم ملاک حال افراد هست. اینکه بعدا این فرد خلافی مرتکب شود یا اشتباهی کند ممترتب به این موضوع نمی شود که حمایت های قبلی صورت گرفته اشتباه بوده

  • حامی مظلوم
    0

    احمدی نژاد پیروز است چون مورد تایید رهبری هست. اگر نبود الان تو مصلحت نظام نبود . اگر راست میگید به بزرگانتان بگویید همراه با احمدی‌نژاد بدون پلیس ضد شورش در بین مردم حاظر شوند همچون احمدی نژاد و مولایش امام خامنه‌ای تا محبوبیت را درک کنید . فکر می‌کنید با پول و رسانه می‌توانید مردم را فریب دهید. احمدی نژاد و تفکر او پیروز واقعی است . زمان مشخص می‌کند همان گونه که در مورد مرحوم هاشمی رفسنجانی و ناطق نوری مشخص کرد .✌

  • فقط احمدی نژاد
    0

    به خدا احمدی نژاد مردمی ترین ،باوفاترین ،شجاع ترین ونترس ترین رییس جمهوری بود که بعداز شهید رجایی و رهبرسیدعلی خامنه ای درمسند ریاست نشست؛احمدی نژاد همان کسی است که درمرزلبنان وسرزمین های اشغالی با لحن جدی و نترس گونه می گوید :به من یک اسلحه بدهید تا چنداسرائیلی را به جهنم ابدی بفرستم وحاضران گفتند:آقای احمدی نژاد این کار وجهه بین المللی شما را خراب می کند واو پاسخ داد:گوربابای وجهه بین المللی،همین سازمان های بین المللی این اسرائیل جنایتکار را بوجودآوردند وازآن حمایت کردند،کدام سازمان ملل، کدام حقوق بشر،همش الکیه وهمش برای بدبخت کردن وآواره کردن ما مسلمانهاست

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    اخبار سایر رسانه ها