یادداشت‌های محمدعلی فروغی، دوشنبه، ۲۹ تیر ۱۲۹۸؛

حقیقتا این هم یک خطری است؛ قیمومیت ایران توسط انگلیس

محمد علی فروغی نوشت: بارى بعد از آن رفته اصلاح ریش کردم. بعدازظهر مشغول استنساخ تلگرافات خودمان بودم. عصر با مشاور [وزیر خارجه]سوار شده رفتیم که ممتازالسلطنه [سفیر ایران در فرانسه] را برداریم گردش برویم، منزل نبود.

حقیقتا این هم یک خطری است؛ قیمومیت ایران توسط انگلیس

امروز مسیو تاردیو که به‏ توسط آلبر تما از او وقت خواسته بودم پیش از ظهر وقت معین کرده بود رفته او را ملاقات کردم. چندان نتیجه نداشت. به ‏واسطه این‌که گفت: «من از کارهاى مشرق عارى هستم و مستغرق در امور مغرب هستم و اطلاعى ندارم. ممکن است با مسیو پیشون و مسیو برتلو گفتگو کرده به شما خبر دهم.» ضمناً گفت: «آیا گمان نمى‏کنید اگر مسئله ایران پیش بیاید کنفرانس به ایران نظر کند مانند سایر ممالک آسیایى و مسئله ماندا [سرپرستی] پیش بیاید و باز دولت انگلیس مناسباتى ظاهر کند که مانداتر [سرپرست] ایران شود.» جواب لازم به این مسئله دادم. اما حقیقتا این هم یک خطرى است.

بارى بعد از آن رفته اصلاح ریش کردم. بعدازظهر مشغول استنساخ تلگرافات خودمان بودم. عصر با مشاور [وزیر خارجه]سوار شده رفتیم که ممتازالسلطنه [سفیر ایران در فرانسه] را برداریم گردش برویم، منزل نبود. بعد رفتیم از مادام مورو احوال‏پرسى کنیم او هم نبود. خودمان به بوا دو بولن رفته گردش کردیم. بعد از شام به عیادت میرزا حسین‏خان رفتیم. حالش تقریباً خوب شده. گفت: مسیو رنار آمده و ممتازالسلطنه این‌جا آمده بود و از قول او خیلى حرف‌ها مى‏زد. در هر حال گفتیم خوب است فردا ممتازالسلطنه را ناهار این‌جا بخواهیم و در کار‌ها صحبت کنیم. شب حمام گرفتم.

منبع: یادداشت‌های روزانه محمدعلی فروغی، به کوشش محمدافشین وفایی و پژمان فیروزبخش، تهران: سخن، چاپ هفتم، ۱۳۹۸، صص ۱۷۴-۱۷۵.

منبع: انتخاب

38

شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    اخبار سایر رسانه ها