با مردان بی احساس و کم حرف چه کنیم؟

اگر شما در زندگیتان با مردی زندگی می کنید که بیان احساسات عاطفی را نشانه ی ضعف می داند این مقاله می تواند کمکتان کند از زندگی با او بیشتر لذت ببرید.

با مردان بی احساس و کم حرف چه کنیم؟

چطور با بی توجهی یا کم توجهی همسرمان برخورد کنیم؟ آیا بی تفاوت بودن همسر را می توان بهبود بخشید؟ آیا واقعا مردها بی احساسند؟
بسیاری از زنان این اسطوره را که مردان فاقد احساسند حقیقت پنداشته اند. جای شگفتی نیست که زنان با ناامیدی این چنین نتیجه گرفته اند که شاید مردها احساساتی "مشابه با زنان" ندارند یا اگر هم چنین احساساتی دارند هیچ وقت در مورد آنها با همسرانشان صحبت نخواهند کرد از آنجا که نمی توانند احساسات مردان را مشاهده کرده یا بشنوند فرض می کنند که آنها فاقد احساسند مثلا اگر آنها اشکی نمی ریزند پس یعنی دردی هم ندارند اگر دستهایشان نمی لرزد یعنی نمی ترسند.
این اندیشه که مرد خاموشی گزیده ی شما حتما احساساتی همانند شما ندارد باعث می شود که زمانی که به او نیاز دارید به او احساس نزدیکی یا اعتماد نکنید.
چرا او احساساتش را پنهان می کند؟ و شما چه باید بکنید؟
اگر چه مردها نیز احساسات دارند اما اگر مرد شما هیچگاه در این باره صحبت نکند چگونه می توانید احساس او را حدس بزنید یا آنکه دریابید اصلا احساسی دارد یا نه؟ برخی زنان فکر می کنند برای پی بردن به احساسات مردان باید قدرتی خارق العاده داشته باشند! اما بدون برخوردار بودن از نگاهی که همچون اشعه ایکس ضمیر همسرتان را آشکار کند هم می توانید احساسات این مرد به ظاهر بی احساس را دریابید و به مرور به او کمک کنید تا احساسات خود را به زبان بیاورد یا حداقل در برابر شما با احساس برخورد کند.


1- او می ترسد که شما او را طرد کنید، به این دلیل که مردی بی کفایت است زیرا آنچنان که باید پشتوانه ی محکمی برای شما نیست. از او خرده بگیرید چنین مردی لازم دارد که بارها از زبان شما بشنود که اگر حساسیت های خود را آشکار کند ترکش نمی کنید و اینکه او را تحسین می کنید به خاطر اینکه بهاندازه کافی قدرتمند هست که از احساسات خود آگاهی داشته باشد.


2- اوهیچگاه الگویی مذکر را پیش چشم نداشته که به لحاظ عاطفی به دیگران نزدیک باشد و یا الگویی که تصویری استوار از خود در ذهن داشته باشد، مثلا ممکن است در کودکی پدرش را دیده است که در موارد عاطفی و هیجانی ساکت تر بوده و هرگاه مادرش ناراحت می شد اتاق را ترک می کرد.


3- او می ترسد همین که دیواری را که برای حفاظت گرداگرد احساسات خود کشیده است ویران کند کنترل احساسات خود و در نتیجه کنترل زندگیش را از دست بدهد. همچنین ممکن است تصور کند که با این کار شما هم به اندازه ی خود او از احساسات او غافلگیر می شوید.


4- او تلاش می کند تا با شیوه ی بی احساس خود روش های عاطفی شما را متعادل سازد تا آنکه سررشته امور از دست او خارج نشوند حتی امکان دارد زمانی که شما احساسات خود را ابراز می کنید خود شما را به ازدست دادن کنترل متهم سازد. احتمالا این نگرش از پیشینه ی خانوادگی یا فرهنگی او ناشی شده است.


5- او عادت کرده که هرگاه احساساتش برانگیخته می شوند به گفتگو خاتمه دهد. هرگاه شما احساسات خود را به زبان می آورید بخش عاطفی وجود او را برمی افروزید و او به صورت خودکار تلاش می کند تا با خنده یا قطع صحبت و … صدای احساسات خود را فروبنشاند. می توانید در برابر عادت های کهنه ی او چنین بگویید که "ترجیح می دهم وقتی که ناراحتم، نخندی می دانم که تو هم از صحبت های من ناراحت می شوی اما خیلی بهتر می شود که فقط به من بگویی که دوست داری از گریه کردن دست بردارم چون تحملش را نداری"


6- او می ترسد که اگر "چهره خشن!" خود را کنار بگذارد آنگاه چگونه باید با احساسات صمیمانه مواجه شود اگر چه او به شما وابسته است (و شما نیز به او وابسته اید) امکان دارد چنین تصور کند که اگر شما رابه جهان درونی خود راه دهد و شما بفهمید که او هم فردی با احساس است بیش از حد به شما نیاز پیدا خواهد کرد. می توانید به او بگویید که امیدوارید بتوانید به همدیگر نزدیک بمانید اما بتوانید استقلال خود را نیز حفظ کنید و اتفاقا معنای صمیمیت زناشویی نیز همین است!

چگونگی رفتار با همسر کم توجه یا بی تفاوت:

1- به همسرتان بگویید نیاز دارید ساعتی را در خلوت و بدون مزاحم به گفتگو بنشینید.
در باره گام های مشترکی که هر دوی شما باید برای بهبود بخشیدن به رابطه تان برمی دارید گفتگو کنید. گمان نکنید که همه تغییرات باید از جانب همسر باشد. سعی کنید درباره تغییرات کوچکی که انجام آن همین حالا برای هر دوی شما مقدور و ممکن است به توافق برسید و بعد گام به گام به سمت جلو حرکت کنید
2- به محض اینکه در جریان گفتگو توجه همسر را به خود جلب کردید، رفتار وی را همان طور که هست، تا حد ممکن شفاف و بدون قضاوت به خودش منعکس کنید. به خاطر داشته باشید میزان آگاهی انسان ها از رفتارشان متفاوت است. ممکن است همسر شما جزء افرادی باشد که آگاهی زیادی نسبت به رفتارشان ندارند. پس قبل از این که در دادگاه ذهنتان او را به عنوان فردی که از رفتارش آگاه و نسبت به تأثیر آسیب زای آن بی تفاوت است متهم کنید با او وارد صحبت شوید و فواید گفتگو را به او نشان دهید.

3- با استفاده از عباراتی که با «من» شروع می شوند تأثیر عاطفی رفتار همسر را برای او بازگو کنید. باز هم مهم است به او فرصت بدهید تا میزان آگاهی خود نسبت به رفتارش را مورد بررسی قرار دهد.

4- روشن و واضح به او بگویید که می خواهید چه چیزی تغییر کند.

5- اگر نحوه برخورد همسر شما نسبت به پیشنهاد و یا درخواست تغییر، دفاعی است ببینید آیا هستند چیزهایی که ناراحتی از آنها رفتار دفاعی یا احساس کراهت از تغییر را در او تشدید کرده باشد؟

6- در باره گام های مشترکی که هر دوی شما باید برای بهبود بخشیدن به رابطه تان برمی دارید گفتگو کنید. گمان نکنید که همه تغییرات باید از جانب همسر باشد. سعی کنید درباره تغییرات کوچکی که انجام آن همین حالا برای هر دوی شما مقدور و ممکن است به توافق برسید و بعد گام به گام به سمت جلو حرکت کنید.

7- برای اینکه مطمئن شوید تلاش مشترک تان برای تغییر ادامه دار است با همسرتان بر سر داشتن یک دوره چک کردن متفاوت و منظم توافق حاصل کنید.

35

شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

نظرات شما - 5
  • خ ه م
    0

    سلام همسرم میگوید مرا دوست دارد ولی نسبت به من خیلی بی توجه است گاهی وقتا باخودم میگویم به من دروغ میگوید خیلی غمگین میشوم ولی همسرم اصلا بلد نیست چگونه رفتار کندبرای همین دلم میخواهد حرسش رادربیارم وطور دیگر تلافی کنم. ازاین گونه زندگی دلم میگیرد غم بزرگی روی دلم سنگینی میکند نمیدونم چه باید کرد لطفا مرا راهنمایی کنید

    نظرات شما -
    • د.ب.ب
      0

      آیا شما هم به همسرتون محبت می کنید؟ بعضی آدما یاد نگرفتن چگونگی محبت کردن رو.گاهی برای آغاز به حل کردن اینجور مشکلات نیاز باشه خود ما قدم های اولیه رو بداریم. گاهی نوازش کردن یا دستی محبت آمیز به گردن کشیدن یا بوسیدن یا دستی به نرمی روی دست قرار دادن احساس رو در درون طرف بیدار کنه بی اینکه متوجه بشیم. به همین راحتی نمیشه راه حل پیشنهاد داد. اینکار نیازمند دانستن جزییات بیشتری از همسر و خود شماست و رابطه ی بین شما. دونستن خلق و خوی خود شما، رفتار خود شما، شمار سالهایی که کنار هم هستید و و و .. ولی امیدوارم این حالت بد و سنگین از شما برداشته بشه چو به سـلامت شما و رابطتتون لطمه سـنگینی خـواهد زد.

  • س.ر۶۶
    1

    راهنمایی ها عالی و واضح بود مـــمــــــــــنــــونم

    نظرات شما -
    • منیره سرخشتی
      0

      سلام . شوهرمن خیلی آدم بی احساس سردیه اصلا محبت کردن بلدنیست اصلا بهم توجه نمیکنه اگه بهش میگم میگه اینطورنیست بخدا قبلنا همیشه یه کارایی میکردم خوشحالش کنم ولی الان وقتی میبینم اون اینطوری رفتار می‌کنه منم نمیکنم چرا همش باید من تلاش کنم خسته شدم بعضی وقتا لج آدم درمیاره گفته باشم ازدواج من سنتی بود اصلا باخواسته خودم نبود قبتا خوب بودیم البته چون خودم همش توجه میکردم اصلا حواسم نبوده که این همه سال فقط من رونمایش بودم راهنمایی کنید خسته شدم

  • درسا ازموده
    0

    با سلام واحترام شوهرم بسیار ادم سرد وبی احساسی در زمانی که خونههست یک کلمه حرف نمیزنه انگار با خودش قهر اگه ازش یک سوال بکنم سر بالا جواب میده هیچی براش فرق نداره اگر بعد یکی دوماه ارایشگاه بری با نرفتن هیچ فرقی نداره به نظ رتون با این فرد چکار کنم در ًضمن خیلی خسبس توی زندگی طوری رفتار میکن که انگار مهمون و فردا میخواد لره

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    اخبار سایر رسانه ها