اعترافات جديد متهم پرونده سرهاي بريده

در انگليس مامور ساواك بودم/عاشق شكارم

متهم سرهاي كشف شده در شيخ بهايي تهران جزئيات تازه اي جنايت هولناك خود را تشريح كرد. متهم از ١٥ سالگي تيراندازي را با شكار كبوتر آغاز كرد و آخرين شكار او ،پسر خوانده و عروسش بود.

در انگليس مامور ساواك بودم/عاشق شكارم

به گزارش خبر فوري ،پيرمرد ٧٥ ساله از كارش پشيمان نيست و مي گويد: بعد ازقتل تا سه روز نخوابيدم و نگران همسرم بودم . او بيمار است و مي ترسم بعد از زنداني شدن من ، درمانش را ادامه ندهد.


متهم ادامه مي دهد: خیلی کار خوبی کردم. از روی اجبار و بدبختی خودم این کار را کردم. به بازپرس پرونده هم گفتم من ٧٥ سال دارم و چیزی ندارم که مخفی کنم.

پيرمرد درباره سلامت رواني اش هم گفت: به پزشکی‌قانونی رفتم، ‌آنجا یک‌سری تست‌ها از من گرفتند، البته به آنها گفتم در سال‌های ٤٣ تا ٤٥ سرباز ژاندارمری بودم. روی فرمانده خودم گلنگدن کشیدم و می‌خواستم او را با تیر بزنم. سال ٥٠ در بیمارستان مهرگان بستری بودم و بعد هم که به انگلیس رفتم مدتی آنجا بستری بودم.

چهار لیسانس دارد؛ لیسانس حسابداری، علوم بانکداری، مدیریت و بایگانی. اوایل در بانک اعتبارات ایران کار می‌کرد. بعد به نخست‌وزیری رفت و در قسمت تأسیسات جهانگردی کار می‌کرد. بعد از آن در انگلیس به استخدام ساواک درآمد و تا انقلاب هم به ساواک گزارش می‌داد.

ادامه مي دهد: من نمی‌خواستم آنها را بکشم اما به جنون رسیدم و این کار را کردم. به پدرم فحش دادند و داشتند دوباره شروع به شکستن می‌کردند که این‌جور شد. حتی آخرین بار سه شب قبل از قتل بود که کارمان به کلانتری کشید و آنجا او فحاشی می‌کرد. مأموران به صورتش اسپری فلفل زدند و من از آنها خواهش کردم این کار را نکنند؛ جگرگوشه‌ام است.


پيرمرد درباره تكه تكه كردن جسدها نيز به خبر فوري گفت: جسدها را به حمام بردم . دو روز طول كشيد تا آنها را تكه تكه كردم . هر شب بخشي از جسد را بيرون مي بردم .اول جسد پسرم را تكه تكه كردم. اره برقي متعلق به پسر خوانده ام بود.


در بازرسي از خانه متهم سه قبضه اسلحه شكاري پيدا شد كه او درباره نگهداري اسلحه در خانه اش گفت: از نوجواني عاشق شكار بودم. يادم هست ١٥ سالم كه بود براي اولين بار يك كبوتر شكار كردم. بعد از آن هر وقت فرصت مي كردم به شكار مي رفتم.

پيرمرد در پايان مي گويد: بعد از دستگيري دوبار با همسرم صحبت كردم . او خانه خواهرش در پرند است. فقط گريه مي كند. نگرانش هستم ، بيمار است و مي ترسم درمانش را ادامه ندهد.

37

شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    اخبار سایر رسانه ها