اعتراف شهریار به نقشه شیطانی برای شیرین / دختر جوان مرا به خانه اش برد !
خواستگار قلابی ظاهر آراسته اش نشان می دهد فرد تحصیل کرده و باشخصیتی است اما هنگامی که افسر آگاهی پرونده اش را ورق می زند مجموعه ای از جرایم در آن به چشم می خورد.
شهریار ۳۳ ساله که تاکنون ۵ سال از بهترین دوران زندگی اش را پشت میله های زندان گذرانده است، سرقت را از ۱۸ سالگی آغاز کرد و به تدریج کارهای خلافش را توسعه داد. او هر بار پس از آزادی از زندان سراغ جرم دیگری می رفت تا این که آخرین بار با طراحی نقشه ای حساب شده با دختر جوانی طرح دوستی ریخت و به عنوان خواستگار به خانه او رفت و آمد کرد و در نهایت در موقعیتی مناسب با دستبرد به خانه اش میلیون ها تومان جواهرات و پول نقد را به یغما برد.
شهریار در حالی که دستبند به دست دارد و منتظر شروع بازجویی اش است ماجرای خواستگاری رفتنش را این طور بازگو می کند: «مدتی قبل وقتی شیرین را در خیابان دیدم که خودرواش خراب شده بود سراغش رفتم و به بهانه درست کردن خودرو با او طرح دوستی ریختم. چند روز بعد با او تماس گرفتم و با چرب زبانی توانستم اعتمادش را جلب کنم و در ادامه پایم به خانه شان باز شد.
چون ادعا کرده بودم که مهندس هستم و پدرم هم فرد ثروتمندی است آن ها خیلی زود به من اطمینان کردند. بعد از چند مرتبه رفت و آمد تصمیم گرفتم نقشه سرقت از خانه شان را اجرا کنم. یک روز در حالی که آنجا بودم به دور از چشم شیرین و خانواده اش یکی از دسته کلیدهای خانه شان را برداشتم و از روی آن کلید یدکی تهیه کردم.
چند روز بعد شیرین با من تماس گرفت وگفت قرار است چند روز دیگر همراه خانواده اش در مراسم عروسی دخترخاله اش شرکت کند. با اطلاعاتی که شیرین به من داد فهمیدم این بهترین موقعیت برای سرقت از خانه آن هاست. از سویی برای این که بعد از سرقت گناه آن به گردن من نیفتد و مدرکی علیه من وجود نداشته باشد به شیرین گفتم من هم قرار است در سفری چند روزه نزد پدرم بروم و او را برای خواستگاری به کشور بیاورم. به این ترتیب با استفاده از کلیدهای یدکی که تهیه کرده بودم وارد خانه شان شدم و یک راست سراغ کمدی که آن ها پول و جواهراتشان را داخل آن می گذاشتند رفتم و خیلی سریع مبلغ ۷ میلیون تومان پول نقد و مقدار زیادی طلا از آنجا سرقت کردم.»
منبع: رکنا
38
جواب آمریکا زورگو فقط با قدرت باید داد
چه ربطی داشت؟ چی زدی مؤمن؟
خب خدا را شکر که تنها دزدی بوده و شیرین هم خانه نبوده که بلای دیگری هم بر سرش بیاید.وقتی میگویند سرکوچه و خیابان نمیتوان همسر انتخاب کرد و شناخت عمیق نیاز است یعنی که این چنین نشود که از هول حلیم بیافتند توی دیگ!چقدر هم به هم می آیند این شیرین و شهریار! این نامهای افرادی که در اخبار بزهکاران دیده میشود یکی از دیگری جالبتر شده این اواخر:آن یکی خبر هم که فریبا بود و عرشیا. واقعا چه خوب که همچون همین چند وقت نام بیش از 90 درصد بزه کاران دیگر نامهای مذهبی نیست.
بیشین بینم با این خزعبلاتت!،خدا وکیلی ۱۰۰ تومن میدم دیگه تز ندی!خدا وکیلی.