روایتی تلخ از مادران اوتیسمی در یک رمان

رمان «متولد ۱۶ آگوست» نوشته سپیده محمدیان روایتی از زندگی مادران اوتیسم است. نویسنده آن معتقد است:مادران اوتیسم به‌رغم اینکه از بحران‌های روحی جدی رنج می‌برند؛ مورد غفلت واقع شده‌‌اند.

روایتی تلخ از مادران اوتیسمی در یک رمان

به گزارش خبر فوری و به نقل از ایلنا، رمان «متولد ۱۶ آگوست» نوشته سپیده محمدیان روایتی از زندگی مادران اوتیسم است که در قالب رابطه یک پدر و دختر که برای بازگرداندن او به کشور تلاش می‌کند، روایت می‌شود.

دلدار که بنا بر ماجراها و اتفاقاتی از کشور مهاجرت کرده و حالا در گوشه دیگری از جهان سر کردن با کودکان اوتیسم و مادران آن‌ها معنا و مفهمومی به زندگی‌اش داده است، با سفر پدر برای بازگردادن او به خانه، سعی دارد درست‌ترین تصمیم ممکن را بگیرد.

ناشر در معرفی کتاب نوشته است: «متولد ١٦ آگوست» نوشته است: «ورود به حباب تنهایی آدم‌ها، هراسشان از مرگ، حسرتشان در عشق و اندوهشان در پذیرش واقعیت‌هاى انکارناپذیر زندگی‌شان است. تجربه مقطعی از زندگیست که شکاف میان رویاهای زنگ‌زده گذشته و باور آینده‌ای عاری از آنها به چشم می‌آید. ترس از دل‌بستن و دل کندن، هراس از دست دادن کسانی که چون جان دوستشان داریم و درنهایت تن‌دادن به تغییر، گذرگاه‌هایی‌ست که آدم‌های داستان «متولد ١٦ آگوست» از آن عبور می‌کنند.»

سپیده محمدیان (نویسنده) در گفت‌وگو با خبرنگار ایلنا، در پاسخ به این سوال که داستان «متولد ۱۶ آگوست» داستانی پدرانه و مردانه است یا دخترانه و زنانه، گفت: به نظرم داستان «متولد ۱۶ آگوست» نه زنانه است و نه مردانه. درست است که سعی دارد به مسائل و مشکلات مادرانی که دارای فرزندان اوتیستیک هستند، بپردازد ولی از طرفی دغدغه‌های اصلی زندگی مثل تنهایی، عشق و هراس از مرگ را مد نظر دارد. درواقع به اعتقاد من فضای مشخص زنانه یا مردانه ندارد، چون دغدغه‌های شخصیت مرد همان‌قدر پررنگ است که شخصیت‌های زن.

وی افزود: اساسا سعی دارم از فضای صرف زنانه در داستانم اجتناب کنم. درست است که نصف جمعیت زنان و نیمی از معناهای دنیا به زنان مربوط می‌شود، اما واقعیت این است که همین معناها بدون نیم دیگر مردانه مفهوم مشخصی نخواهند داشت و ناقص است.

او البته توجه به گفتمان زنانه در ادبیات را رو به افزایش دانست و اظهار داشت: به نظر می‌رسد گفتمان زنانه در ادبیات ما در دهه اخیر تغییر قابل توجهی داشته و داستان ایرانی به مسائل زنان امروز ایران می‌پردازد. به هرحال شکل زندگی زنان امروز ایران تغییراتی داشته و تجربیاتی از تنهایی و جدایی را پشت‌ سرگداشته‌اند و ممکن است مادران تنهایی هم باشند و این موضوعات را کج‌دار و مریز در آثار همکارانم می‌بینیم. البته من خودم خیلی رمان مطالعه نمی‌کنم چون نمی‌خواهم در لحن داستان‌گویی یا فضای ذهنی شخصی‌ام اثر بگذارد ولی عموما می‌بینم که توجه به دغدغه‌های زن مدرن ایرانی در ادبیات نمود پیدا کرده و دست‌کم در ذهن خودم این مسئله را احساس می‌کنم.

خالق رمان «روایت حوا و خوشه گندم» همچنین درباره انگیزه‌اش برای پرداختن به کودکان اوتیسم و به ویژه مادران این کودکان، بیان کرد: مادر من سودابه عسکری روان‌شناس است. به واسطه او کم‌وبیش با مسائل و مشکلات بچه‌های مبتلا به اوتیسم آشنا هستم و خودم هم با انجمن اوتیسم ایران همکاری می‌کردم و در جلسات مادران اوتیسم حضور داشتم و برای ماه‌ها مثل دلدار (قهرمان زن داستان) در این جلسات به عنوان شنونده شرکت می‌کردم. متاسفانه تاکنون مادران اوتیسم که واقعا هم از بحران‌های روحی اساسی و جدی رنج می‌برند، مورد غفلت واقع شده‌‌اند. این دسته از مادران و زنان کشور در عین اینکه تعداد مبتلایان به اوتیسم در کشور افزایش داشته و دارد، علاوه بر اینکه رسیدگی به خود بچه‌های اوتیستیک حداقلی است، مورد بی‌توجهی واقع شده‌ و می‌شوند.

او افزود: همان‌طور که در جامعه در بسیاری موارد دیگر حقوق زنان نادیده گرفته می‌شود؛ بحث نیازهای مادران اوتیسم نیز از این قاعده مستثنی نبوده است. باید توجه کرد این طیف از مادران ما اصلا تعداد کمی نیستند و روز به روز هم بیشتر می‌شوند، ولی متاسفانه هیچ حمایت دولتی جدی برای پوشش‌دهی به این زنان و خانواده‌ها وجود ندارد. به همین دلایل توجهم به این مادران جلب شد و واقعا هم زندگی این زنان فضای غم‌انگیز و رنج‌آوری دارد که احساس کردم نمی‌توانم بدون تفاوت از کنار آن‌ها بگذردم.

محمدیان در پاسخ به سوال دیگری که آیا حمید شخصیت پدر داستان به واسطه حمایت‌های همه‌جانبه از دخترش که زنی امروزی و مدرن و تحصیل‌کرده است، نماد و نمونه‌ای از یک پدر ایده‌ال است که به تصویر کشیده شده، یادآور شد: شخصیت حمید واقعا ایده‌آلی از یک پدر نیست و اگر واقعا یک پدر ایده‌آل بود باید از هرآنچه که بر دخترش دلدار گذشته مطلع می‌بود. در برخی موارد هم حتی از طرف دخترش مورد سرزنش قرار می‌گیرد. حمید درواقع یک پدر واقعی است که نقطه ضعف‌های خودش را دارد اما در عین حال عشق به فرزندش را دارد. حمید ایده‌آل نیست ولی شخصیتی است که به مرد ایرانی شباهت‌ زیادی دارد و ویژگی‌های یک مرد ایرانی در او دیده می‌شود.

وی افزود: پدر داستان نگاه سنتی هر مرد ایرانی را دارد، اما در عین حال تلاش می‌کند با جامعه روز و دخترش هماهنگ شود و در سرو وضع ظاهری او، برخوردش به رابطه دخترش و دومانی (دوست او) هم این کشش و چالش دیده می‌شود. اتفاقا سعی داشتم شخصیت حمید به عنوان یک پدر خیلی ایده‌الیستی نباشد و با واقعیت همخوانی داشته باشد. تلاشی که او برای دخترش می‌کند و ستایش پدرانگی او را بیشتر به این دلیل دوست داشتم اضافه کنم که یک همخوانی بین پرداختن به مادرانگی در مادران اوتیسم و پدرانگی حمید به وجود بیاید.

این نویسنده در پایان از انتشار داستانی که ۸ سال است در انتشار مجوز مانده آنهم همراه با تغییرات اساسی و همچنین نگارش یک اثر اجتماعی و پژوهشی درباره سینمای اصغر فرهادی خبر داد و گفت: داستانی هست که ۸-۷ سال پیش قرار بود توسط همین نشر روشنگران و مطالعات زنان منتشر شود که مجوز چاپ نگرفت و حالا با تغییر و تحولات قابل توجهی در ساختار داستان می‌خواهم برای انتشار آن تلاش کنم. کار مشترکی هم در حوزه جامعه‌شناسی با دکتر پرویز اجلالی درباره بررسی سینمای اصغر فرهادی و موقعیت اضطراری و معیارهای اخلاقی در سینمای او انجام شده که سه سال هم زمان برده است. این کار در حال حاضر در مرحله ویراستاری نهایی است تا زیر چاپ برود.

33

شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    اخبار سایر رسانه ها