دلایل حذف تیم ملی والیبال از لیگ جهانی

تیم ملی والیبال ایران با سه شکست 3-0 در هفته سوم لیگ جهانی، از این رفابت ها حذف شد.

دلایل حذف تیم ملی والیبال از لیگ جهانی

به گزارش خبر فوری ؛ تیم والیبال ایران به جمع هشت تیم برتر لیگ جهانی صعود نکرد؛ شاید اگر این اتفاق در رقابتی نزدیک می‌افتاد برای جامعه والیبال و طرفداران این رشته قابل‌قبول بود ولی تیم ایران از هشت بازی‌ای که انجام داده، فقط به سه پیروزی رسیده و در پنج بازی که به شکست منجر شده، بازی‌های ضعیفی به نمایش گذاشته؛ به‌ویژه در دو بازی هفته سوم.

تحلیل‌ها از این اتفاق متفاوت است. انتقاداتی که از هفته اول به ایگور کولاکوویچ، سرمربی جدید تیم ملی شده بود، همچنان ادامه دارد ولی بعضی‌ها که منصفانه‌تر بازی‌های تیم ملی را دیده‌اند، نظر دیگری دارند؛ اینکه ایگور بعد از چند بازی حضور در کنار تیم ملی هنوز به شناختی کافی از تیم ملی والیبال نرسیده و به فرصت بیشتری نیاز دارد تا بتواند تیم را به‌روزتر کند. انتظارات از ایگور این است که تیم را جوان کند؛ تیمی را که نه انگیزه‌ای برای بازی دارد و نه شادابی لازم را. شنبه‌شب، بازیکنان ایران در مقابل لهستان برای برد، تلاش چندانی نکردند و به نظر نمی‌رسید انگیزه‌ای برای گرفتن امتیازات بیشتر داشتند. ورزش سه در گزارشی دلایل این بی‌انگیزگی را بررسی کرده است.

اولین چیزی که در تیم ایران پررنگ است، همان بی‌انگیزگی است؛ موضوعی که ژیگالدو هم به آن اشاره کرد. شنبه‌شب، لوکاس ژیگالدو، بازیکن سابق تیم ملی لهستان، مهمان شبکه ورزش بود. او شرایط تیم ایران را این‌طور تحلیل کرد: «ایران تیمی پرنشاط و جنگنده بود و تیم‌ها از مقابله با آن می‌ترسیدند. یک حس جنگندگی و شوری در تیم بود که ایران را به‌سمت جلو می‌برد اما حالا این جنگندگی وجود ندارد.» شاید این مهم‌ترین مقایسه ایران کنونی با ایران سه سال پیش باشد؛ تیمی که همه کاستی امکانات، شرایط نه‌چندان ایده‌آل فیزیکی و کمبود بازی‌های دوستانه را با انگیزه و جنگندگی پر می‌کرد؛ اتفاقی که حالا کمتر در تیم فعلی می‌افتد.

تیم دچار بحران بعد از المپیک شده است؟ بازی در المپیک آرزوی هر ورزشکاری است و حضور در این رویداد بزرگ یعنی بازیکنان به همه‌چیز رسیده‌اند. به نظر می‌رسد تیم ایران دچار بحران بعد از المپیک شده است. تیم ایران با کمترین تغییرات نسبت به تیم المپیک به لیگ جهانی آمد. شاید بهتر بود یا به بیشتر بازیکنان این تیم استراحت می‌دادند یا اینکه تیم روان‌شناسی، آنها را از نظر روانی برای حضور دوباره در لیگ جهانی آماده می‌کرد تا این مسابقات برای آنهایی که برای اولین‌بار والیبال ایران را به المپیک بردند، جذاب‌تر شود.

بیشتر تیم‌ها بعد از المپیک جوان می‌شوند؛ آنها به‌دنبال نتیجه‌‌گیری در المپیک بعدی و برای شناسایی ستاره‌های جدید، تیم را جوان می‌کنند. مربیان تیم‌های بزرگ جهان مثل آمریکا، روسیه، فرانسه، صربستان و حتی آرژانتین از بازیکنان بزرگ و درجه‌یک خود خواسته‌اند به استراحتی اجباری بروند تا هم مدتی از اردوهای فرسایشی تیم ملی به دور باشند و هم تعداد زیادی جوان جایگزین آنها شوند که هنوز بازی در لیگ جهانی برای آنها آرزوی بزرگی است. تیم‌هایی در این لیگ جهانی بودند که با 9 و حتی 12 تغییر، پا به مسابقات گذاشتند که اتفاقا موفق هم بودند اما اصرار ایران بر استفاده از ترکیب اصلی همچنان در دستور کار است.

استفاده از بازیکنان جدید در تیم ایران هم جواب داد. اولین برد مهم در این لیگ جهانی، پیروزی مقابل لهستان در ایتالیا بود؛ جایی که سعید معروف به‌دلیل بیماری، سیدمحمد موسوی به‌دلیل مصدومیت، مجتبی میرزاجانپور به‌خاطر جراحت چشم و بسیاری دیگر به اجبار، شرایط حضور در زمین را نداشتند. کولاکوویچ مجبور به استفاده از بازیکنان جوان شد و همان‌ها توانستند سه بر یک، تیمی را شکست بدهند که ترکیب اصلی مقابل آنها به‌راحتی شکست خورد. محمدجواد معنوی‌نژاد، سامان فائزی، فرهاد سال‌افزون و مسعود غلامی هرگاه به زمین آمدند با آن شور و اشتیاق بازی در لیگ جهانی، چیزی بیشتر از توان خود را در زمین گذاشتند که همیشه منجر به پیروزی ‌می‌شود. بازی مقابل آرژانتین و بلژیک هم گواه این مسئله است که هرگاه بازیکنان کم‌تجربه و جوان به جای ستاره‌ها به زمین آمدند، روند به‌کلی تغییر کرد. این همان شور و انگیزه بازی در مسابقات بزرگ است؛ شوری که در بسیاری از بین رفته است.

جابه‌جایی نفرات داشته‌ایم، نه جوانگرایی؛ جوانگرایی به پروسه‌ای گفته می‌شود که تعدادی بازیکن ستاره که همچنان قابلیت درخشش دارند به‌دلیل بالارفتن سن، کنار گذاشته شوند و بازیکنانی با سن کم جایگزین آنها شوند اما در ایران تعدادی بازیکن به اجبار در ترکیب ایران قرار گرفتند که اگر شرایط مهیا بود این چند تغییر هم انجام نمی‌شد. مهدی مهدوی خداحافظی کرد و فرهاد سال‌افزون جایگزین او شد؛ سال‌افزون جوان‌ترین پاسور ایران نیست. شهرام محمودی اعلام کرد فعلا به تیم ملی نمی‌آید و رضا قرا، جایگزین او شد؛ قرا هم جوان‌ترین پشت‌خط‌زن ایران نیست. در سایر پست‌ها هم بازیکنان همان قبلی‌ها هستند به‌جز دو سرعتی‌زن که همیشه ذخیره عادل غلامی و محمد موسوی بوده‌اند. این سیستم ایران، تفاوت زیادی با جوانگرایی روسیه، آمریکا و فرانسه دارد که درحال‌حاضر این دو را به هم ربط می‌دهند.

31

شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    اخبار سایر رسانه ها