ماجرای شنیدنی شفای دست استاد فرشچیان / پزشک‌ها از این اتفاق تعجب کرده بودند

یکی از بزرگان علمی مسیحیت در یکی از آثار خود از تابلوی ظهر عاشورا نام برده و ضمن انتشار آن، نوشته که این تابلو بیش از آنچه نشان می‌دهد مطالبی برای گفتن دارد. او از عمق تابلو مطالبی نوشته و بعد از آن، این اثر مورد توجه مسیحیت هم قرار گرفته است.

ماجرای شنیدنی شفای دست استاد فرشچیان / پزشک‌ها از این اتفاق تعجب کرده بودند

استاد محمود فرشچیان، استاد مسلم در حوزه نقاشی ایرانی است که خود، خالق مکتب خاصی این هنر است که در عین اینکه به اصالت هنر توجه داشته با ابداع شیوه‌های جدید، قابلیت و کارایی نقاشی ایرانی را افزایش داده است. حتی در هنر نقاشی ایرانی به این اندازه اکتفا نکرده و هنر را در خدمت به اسلام و ائمه اطهار علیهم السلام درآورده است. به طوری که طراحی ضریح امام حسین علیه السلام و امام رضا علیه السلام از معروف‌ترین و مشهورترین آثار این استاد بزرگ است. تابلوی ظهر عاشورا نیز اثر جاودانه و ماندگار دیگری است که تداعی‌کننده مظلومیت امام حسین علیه السلام و یادآور وقایع عصر عاشوراست که نه‌تنها مردم مسلمان را به فکر فرو می‌برد، بلکه حرف‌های بسیاری برای غیرمسلمان‌ها داشته و مردم زیادی از کشورها و ادیان دیگر را به سوی مکتب حضرت سیدالشهدا علیه السلام جذب کرده است.

در گفت‌وگو با استاد محمود فرشچیان، به بررسی آثار این استاد بزرگ در رابطه با قیام عاشورا پرداختیم. می‌کند.

تأثیر فضای خانواده مذهبی

تابلوی ظهر عاشورا جزء بهترین و تأثیرگذارترین آثار نقاشی مرتبط با قیام حضرت سیدالشهدا علیه السلام محسوب می‌شود. چه شد که به خلق این اثر ماندگار و مؤثر مشغول شدید؟

به زندگی و آثار و هر هنرمندی که مراجعه کنید، پیوند و ارتباطی بین میان فضای ذهنی و زندگی شخصی او پیدا می‌کنید که در آثارش هم تجلی پیدا می‌کند. به لطف خدای متعال من در خانواده‌ای متدین و مذهبی به دنیا آمدم که به امور دینی و شرعی پایبند بودند و عشق و ارادت خاصی نسبت به امام حسین علیه السلام در قلب والدین من بود. هرچند که کودکی من در دوران رژیم پهلوی گذشت که مراسم دینی در محدودیت و به سختی برگزار می‌شد، اما خانواده من برخلاف بعضی از افراد آن دوره، نه دلدادگی به غرب پیدا کرده بودند و نه مذهب خود را فراموش کرده بودند.

پدر و مادر من در دورانی که خیلی از افراد به دنبال زرق و برق دنیایی رفته بودند، بر باورها و اعتقادات دینی و فرهنگی اصیل خود مستحکم بودند و همیشه در تربیت فرزندان خود دقت داشتند که امور مذهبی و دینی را به ما آموزش بدهند. حتی والدین ما در مراسم عزا و یا میلاد اهل بیت علیهم السلام خودشان بانی مراسم دینی می‌شدند.

تولد و رشد کردن در چنین فضای دینی و مذهبی باعث شد روحیه من هم مذهبی باشد و از همان کودکی با مضامین دینی آشنا شوم و بتوانم عمرم را در خدمت به دین خدا بگذرانم.

شور و حال زمان خلق اثر ظهر عاشورا

هرچند تابلوی ظهر عاشورا مشهورترین اثر شماست، اما آیا قبل از آن آثاری با درون‌مایه مذهبی ایجاد کرده بودید؟

بله. قبل از این تابلو هم چند اثر مذهبی خلق کردم. به عنوان مثال تابلوی غار حرا یکی از آن‌ها است و یا تذهیبی ممتاز بود که در حال حاضر در موزه حرم مطهر رضوی قرار دارد تا مردم از آن استفاده کنند.

با این وجود تابلوی ظهر عاشورا با همه آثاری که تا آن زمان خلق کرده بودم تفاوت داشت. نمی‌دانم چطور عنوان کنم، با وجود اینکه مدت‌ها از خلق این اثر می‌گذرد هر باری که با یاد لحظه‌های معنوی خلق این تابلو می‌افتم، حال و هوای خاصی به من دست می‌دهد. در زمان خلق این اثر هم حس معنوی نابی داشتم که گویا عنایتی از سوی امام حسین علیه السلام بود تا بتوانم چنین تابلویی را ایجاد کنم.

ماجرای طراحی تابلوی ظهر عاشورا

زمینه خلق تابلوی ظهر عاشورا چه بود؟ خودتان در اثر ارادت و عشق به امام حسین علیه السلام این تابلو را خلق کردید و یا سفارشی از طرف مرکز یا سازمانی داشته‌اید؟

تابلوی ظهر عاشورا به هیچ عنوان سفارشی نبود، بلکه کاملاً یک اثر ناشی از جوشش درونی و ارتباط معنوی بود.

شاید به همین دلیل این اندازه مورد استقبال قرار گرفته است. چه شد که ایده خلق چنین اثری به ذهن شما خطور کرد؟

حقیقت این است که همان طور که اشاره کردم، مادر من ارادت و عشق زیادی نسبت به امام حسین علیه السلام داشت. نه تنها خودش بانی هیئت و مراسم دینی برای آن حضرت می‌شد، بلکه همیشه من را تشویق می‌کرد تا خدمتی به آن حضرت بکنم. آن‌قدر به امام حسین علیه السلام علاقه داشت که بارها اتفاق می‌افتاد در مراسم شادی و مولودی آن حضرت از عشق زیاد به گریه می‌افتاد. این شور و حرارت در ماه محرم و مراسم عزای حضرت سیدالشهدا علیه السلام چندین برابر می‌شد.

یک سال در دهه ماه محرم و روز عاشورا بود. ظهر بود و من در خانه بودم اما حس و حال عجیبی داشتم. مادرم که دید من تنها در خانه مانده‌ام و به هیچ هیئت و روضه‌ای نرفته‌ام، دلگیر شد و گفت همه سن و سال‌های تو مشغول عزاداری هستند و یا در هیئت‌ها کاری برای امام حسین علیه السلام انجام می‌دهند. چرا تو در خانه نشسته‌ای و کاری نمی‌کنی؟

همین تلنگر مادرم در کنار شور و حال عجیبی که داشتم، قرار گرفت. به اتاق رفتم و ناخودآگاه به پشت بوم نقاشی قرار گرفتم. دست به قلم بردم و طرح اولیه ظهر عاشورا را در مدت‌زمان کوتاهی کشیدم. در همان مدت کوتاه حتی قسمت‌هایی از رنگ‌آمیزی را هم انجام دادم. هنوز هم خودم نمی‌دانم چطور این اثر خلق شد اما می‌دانم در آن زمان و دقایق، حس و حال خوبی داشتم. گویی مورد توجه و عنایت حضرت سیدالشهدا علیه السلام قرار گرفته بودم که توانستم چنین طرحی بزنم. طوری که صاحب‌نظران، تابلوی ظهر عاشورا را اثری جاودانه می‌نامند.

شما سال‌ها فعالیت‌های هنری خود را در خدمت اسلام و اهل بیت علیهم السلام آورده‌اید. در این مدت طبیعتاً عنایت‌ها و لطف‌های ویژه‌ای به شما شده که حتی خدمت به این آستان مقدس یکی از بارزترین آن‌هاست. در عین حال ممکن است از لطف‌های دیگر و عنایت‌های ویژه ائمه اطهار علیهم السلام که خودتان درک کرده‌اید، برای ما بگویید؟

همین که توانسته‌ام خدمتی به دین اسلام کنم، بزرگ‌ترین لطف و عنایت خدای متعال است. اگر خواست و اراده الهی نبود، نمی‌توانستم توشه‌ای از هنر خود بردارم. از طرف دیگر لطف‌هایی هم به من شده که نمی‌توانم همه آن‌ها را بازگو کنم. ولی نمونه‌ای از آن‌ها را برای شما عنوان می‌کنم.

به یاد دارم مدتی قبل از اینکه پیشنهاد کار بنده در ساخت ضریح امام رضا علیه السلام به دستم برسد، برای انجام کاری به فرانکفورت رفته بودم. در آنجا در قطاری دست راستم میان درها گیر کرده و به شدت آسیب دید. در امریکا به سراغ پزشک‌ها متخصص رفتم و آن‌ها گفتند که شانه‌ام باید جراحی شود چون در غیر این صورت به مرور زمان دستم خشک شده و از کار می‌افتد. در همان روزها بود که از آستان قدس رضوی با من تماس گرفتند تا طراحی ضریح امام رضا علیه السلام را شروع کنم. نگران دستم بودم و این نگرانی وقتی بیشتر می‌شد که می‌ترسیدم مبادا دستم نتواند در این راه معنوی و پربرکت همراهی‌ام کند.

به هر حال این سفارش را با شوق قبول و با توکل به خدا و توسل به آن حضرت کار را شروع کردم. کاغذها را پهن کردم تا کار طراحی را آغاز کنم. باورتان نمی‌شود که کمترین دردی در دستم نداشتم و دست راستم به طور معجزه‌آسایی شفا پیدا کرده بود. طوری که وقتی این موضوع را با پزشک‌ها مطرح کردم، آن‌ها هم از این اتفاق تعجب کرده بودند.

حالا هم که سال‌ها از آن ماجرا می‌گذرد، نه تنها دستم دچار کمترین مشکل و ضعفی نشده، بلکه مانند همان دوران جوانی قلم به دست می‌گیرم و طراحی می‌کنم. همه این‌ها را از لطف خدای متعال و عنایت ویژه امام رضا علیه السلام می‌دانم.

72

شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    اخبار سایر رسانه ها