انصراف های جنجالی از انتخابات / داستان کاندیداهایی که به آخر مسیر نمی رسند

انتخابات دوازدهمین دوره ریاست جمهوری در حالی با حضور 6 کاندیدا وارد مرحله تبلیغات شده که تقریبا می توان مطمئن بود که در مرحله پایانی انتخابات یعنی روز رای گیری که 29 اردیبهشت است با این تعداد کاندیدا مواجه نخواهیم بود.

انصراف های جنجالی از انتخابات / داستان کاندیداهایی که به آخر مسیر نمی رسند

دلیل آن هم این است قطعا برخی از این کاندیداها با توجه به نزدیکی مواضعشان با سایرین به نفع آنها کنار خواهند رفت و بدین ترتیب، مردم در پای صندوق های رای حداقل نام یکی دو نفر از نامزدهای فعلی را نخواهند دید.

به گزارش خبر فوری ، در این دوره از میان 1636 داوطلب برای حضور در رقابت های انتخاباتی، تنها نام 6 نفر شامل مصطفی میرسلیم، اسحاق جهانگیری، حسن روحانی ، سید ابراهیم رئیسی، محمدباقر قالیباف و مصطفی هاشمی طبا تایید شده است.

در این میان جهانگیری در حالی پا به عرصه کاندیداتوری گذاشت که از مدت ها پیش نام او به عنوان کاندیدای پوششی اصلاح طلبان مطرح بود به این معنی که برای حمایت از حسن روحانی وارد رقابت های انتخاباتی شود. اگرچه گفته می شود جهانگیری، تحت شرایطی حضور در قامت کاندیدای پوششی را پذیرفته ( از جمله اینکه اگر در نظرسنجی ها شرایط بهتری از روحانی داشت تا پایان در رقابت بماند) اما به هر حال می توان مطمئن بود که در روز رای گیری از میان حسن روحانی و اسحاق جهانگیری، یک نفرشان در رقابت حضور خواهند داشت چرا که در غیر اینصورت حضور جهانگیری نقض غرض است و در صورت حضور همزمان این دو چهره در روز 29 اردیبهشت، اقدامی که قرار بود به تقویت کاندیدای مورد حمایت اصلاح طلبان منجر شود عملا به شکسته شدن رای حامیان این جریان خواهد انجامید.

در سوی مقابل و در جریان اصولگرایی نیز در حال حاضر با دو چهره مطرح روبرو هستیم. یکی سید ابراهیم رئیسی که از او به عنوان گزینه اصلی جریان اصولگرا نام می برند و در سوی دیگر محمدباقر قالیباف که او نیز خود را رقیب اصلی حسن روحانی در انتخابات می داند.

قالیباف در انتخابات سال 92 نیز تجربه رقابت با روحانی را داشت که شکست خورد و با اختلاف فراوان از روحانی در جایگاه دوم ایستاد و اکنون آمده تا شاید آن تجربه شکست را جبران کند.

در هر صورت طبیعی است که حضور همزمان این دو چهره در روز رای گیری، بیش از آنکه به نفع آنها باشد به نفع کاندیدای جریان اصلاحات است و بخش عمده سبد رای اصولگرایان میان رئیسی و قالیباف تقسیم خواهد شد و بدین ترتیب شانس جریان اصولگرا را برای پیروزی کاهش خواهد داد.

رئیسی و قالیباف، هر دو مورد حمایت جبهه مردمی نیروهای انقلاب (جمنا) هم هستند و اگرچه هیچ کدامشان به صراحت، عضویت در این جبهه را نپذیرفته اند اما معرفی یکی از آنها به عنوان کاندیدای اصلی جمنا در روزهای پایانی منتهی به انتخابات می تواند در کناره گیری دیگری از انتخابات موثر باشد.

حرکت سرنوشت ساز عارف

بحث حضور همزمان چند کاندیدا از یک جریان، معضلی است که به کرات گریبانگیر هر یک از دو

جریان اصلی سیاسی یعنی اصلاحات و اصولگرایی در انتخابات شده است و با این وجود همچنان در دوره های مختلف، با چنین پدیده ای روبرو هستیم.

در این میان یک استثنا وجود دارد که مربوط به حضور اصلاح طلبان در رقابت های انتخابات ریاست جمهوری یازدهم در سال 92 است.

در این انتخابات از جریان اصولگرا 5 چهره شامل محمدباقر قالیباف، سعید جلیلی، غلامعلی حدادعادل، علی اکبر ولایتی و محسن رضایی حضور داشتند و حسن روحانی و محمدرضا عارف هم کاندیداتوری جریان اصلاحات را بر عهده داشتند.

این در حالی بود که در میان این دو نفر عارف، ذاتا یک اصلاح طلب محسوب می شده و می شود و همواره به عنوان یکی از چهره های شاخص این جریان شناخته شده است اما حسن روحانی به ضرورت فضای سیاسی کشور در این جریان قرار گرفت. دلیل آنهم این بود که اصلاح طلبان در انتخابات یازدهم تمام توان خود را برای حمایت از مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی بسیج کرده بودند و پس از آنکه هاشمی از سوی شورای نگهبان رد صلاحیت شد حمایت اصلاح طلبان به سمت روحانی ( کاندیدای مورد حمایت هاشمی ) سوق پیدا کرد.

در چنین شرایطی محمدرضا عارف اگرچه توقع داشت به عنوان چهره ای که اصالتا اصلاح طلب است به عنوان کاندیدای اصلی جریان اصلاحات مورد حمایت قرار گیرد اما وقتی که دید واقعیت چیز دیگری است خود را با آن وفق داد و چهار روز مانده به روز انتخابات ( 24 خرداد 92) با انتشار بیانیه ای بدون اسم بردن از حسن روحانی از کاندیداتوری در انتخابات انصراف داد.

این اقدام پس از آن انجام شد که روز ۲۰ خرداد ۱۳۹۲ دبیرکل حزب کارگزاران از اجماع شورای مشورتی اصلاحات بر روحانی خبر داد و بعد از ظهر همان روز در همایش تبلیغاتی حسن روحانی که در ارومیه برگزار شده بود، خبر کناره‌گیری عارف منتشر شد.

عارف در بیانیه انصراف خود اعلام کرد با توجه به اینکه سید محمد خاتمی در نامه‌ای به او ادامه حضورش را صلاح ندانسته، از کاندیداتوری انصراف می دهد.

انصراف حدادعادل، ماندن ولایتی

در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم علاوه بر انصراف محمدرضا عارف، شاهد انصراف یک چهره اصولگرا نیز بودیم.

در این دوره سه کاندیدای اصولگرا شامل علی اکبر ولایتی، محمدباقر قالیباف و غلامعلی حدادعادل از چند ماه قبل از انتخابات با هم ائتلافی تشکیل دادند و قرار گذاشتند که هرکدام در نظرسنجی ها بالاتر بودند در رقابت باقی بماند و دو نفر دیگر به نفع او کنار بروند. این سه نفر برای مشروعیت بخشی بیشتر به ائتلاف سه نفره خود تلاش کردند حمایت برخی از چهره های شاخص اصولگرا را نیز کسب کنند و در این زمینه موفقیت هایی نیز به دست آوردند که از جمله آنها حمایت مرحوم آیت الله مهدوی کنی از آنها بود اما در نهایت در جمع سه نفره خود دچار اختلاف شدند. بر اساس نظرسنجی ها محمدباقر قالیباف شانس بیشتری از دو عضو دیگر این ائتلاف سه نفره داشت و قاعدتا دو نفر دیگر باید به نفع او کنار می رفتند اما اگرچه حدادعادل در بیستم خرداد با صدور بیانیه ای به نفع اصولگرایان کناره گیری کرد اما علی اکبر ولایتی حاضر به این کار نشد و تا پایان در انتخابات ماند.

انصراف رضایی در سال 84

از دیگر دوره های انتخابات که در آن شاهد کنار رفتن یکی از نامزدها به نفع دیگران بودیم دوره نهم بود.

در انتخابات ریاست جمهوری سال 84، آیت الله هاشمی رفسنجانی، محمود احمدی نژاد ، مهدی کروبی، محسن رضایی، محمدباقر قالیباف و علی لاریجانی از سوی شورای نگهبان تایید صلاحیت شدند و مصطفی معین و محسن مهرعلیزاده نیز با حکم حکومتی رهبر معظم انقلاب به این جمع اضافه شدند.

در چنین شرایطی محسن رضایی که با شعار انتخاباتی «دولت عشق» در این دوره حضور یافته بود دو روز پیش از برگزاری انتخابات کناره‌گیری خود را اعلام کرد. رضایی در بیانیه ای که منتشر کرد دلیل کناره گیری خود را «جلوگیری از پراکندگی آرای مردم» در اثر کثرت نامزدها عنوان کرد.

کناره گیری مهدوی کنی

در تاریخ برگزاری انتخابات ریاست جمهوری کشورمان یک کناره گیری و انصراف نوستالژیک نیز به چشم می خورد که مربوط به همان سال های ابتدایی انقلاب و سومین دوره انتخابات ریاست جمهوری است.

سومین دوره انتخابات ریاست جمهوری به دلیل ناتمام ماندن دو دوره قبلی ( به دلیل عزل بنی صدر و ترور شهید رجایی) در سال 1360 و در شرایطی برگزار شد که کشور با ناآرامی های فراوانی همراه بود و افراد و گروه هایی که انقلاب اسلامی را با اهدافشان همسو نمی دیدند با ترورهای وحشیانه از مردم و مسئولان، انتقام می گرفتند.

در چنین شرایطی حضرت آیت الله خامنه ای که خود نیز یک بار از سوی گروه های تروریستی هدف قرار گرفته بود به عنوان کاندیدای حزب جمهوری در این انتخابات حضور یافت. محمدرضا مهدوی کنی، سید علی اکبر پرورش، سید رضا زواره‌ای و حسن غفوری‌فرد، دیگر کاندیداهای تایید صلاحیت شده در این انتخابات بودند اما آیت الله مهدوی کنی، یک روز مانده به انتخابات به نفع حضرت آیت الله خامنه ای از عرصه رقابت ها کناره گیری کرد تا به سهم خود در پیروزی آیت الله خامنه ای در این رقابت ها نقش آفرینی کند.

مرحوم آیت الله مهدوی کنی در خاطراتش در این زمینه نوشته است: «قرار شد که بنده و جناب آقای شیبانی و آقای عسگراولادی به‌منظور احتیاط نیز نامزد انتخابات ریاست جمهوری شویم... بالاخره یک روز قبل از انتخابات چون بر حسب ظاهر من نیز نامزد شده بودم، مثل سایر کاندیداها مصاحبه کردم، منتها من به‌جای این‌که برنامه‌ی خود را بیان کنم، کلیات وظایف ریاست جمهوری و اهمیت نقش رئیس جمهوری را بیان کردم... اما با تمام این حرف‌ها بنده فکر می‌کنم بهترین کسی که این نقش را می‌تواند ایفا بکند آیت‌الله خامنه‌ای هستند. بنابراین بنده الان اعلام انصراف می‌کنم و از ملت می‌خواهم به ایشان رأی بدهند.»

آیت الله مهدوی کنی که پس از شهادت محمدعلی رجایی، مسئولیت دولت موقت را به عهده داشت در خاطراتش افزوده است: بعد از اینکه انتخابات تمام شد و آراء اعلام شد و آیت الله خامنه ای به ریاست جمهوری انتخاب شدند. هیئت دولت را تشکیل دادیم ... بنده همان جا استعفانامه خودم را نوشتم و برای آیت الله خامنه ای فرستادم تا دست ایشان در انتخاب نخست وزیر باز باشد.

انصراف های بی هدف

در اولین دوره انتخابات ریاست جمهوری که بهمن سال 58 برگزار شد نیز شاهد انصراف برخی کاندیداها بودیم که البته چندان هدفمند نبود. در آن دوره انتخابات 124 نفر به طور رسمی نامزد انتخابات شده بودند که هیچ یک رد صلاحیت نشدند. اما با نزدیک شدن به روز رای گیری، برخی از آنها از حضور انصراف دادند و نهایتا 96 نفر در عرصه باقی ماندند و خود را به معرض رای مردم گذاشتند.

17

شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    اخبار سایر رسانه ها